PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بزرگترین مشكل ازدواج خانواده مدرنیزه نما



صدای رسا
2013-05-01, 11:01
این روزها كمتر پیش می‌آید كه خانواده سالم و موفقی دوروبرمان ببینیم.

جدال‌ها و ناله‌های همیشگی مردان و زنان از همسران‌ و خانواده‌شان دیگر نقل همه جمع‌های دوستانه است. دیگر گوشمان از این حكایت‌ها پر شده. گاهی ممكن است حتی نسخه‌ای هم برای بهتر شدن روزگار خانواده‌ها تجویز كنیم.

آمار نشان می‌دهد كه طلاق‌ در میان ایرانیان رشد چشمگیر و پر سرعتی دارد. دیگر شنیدن خبر طلاق كسی، ما را شوكه نمی‌كند. اما اگر با دقت نگاه كنیم افزایش تعداد طلاق پس از ازدواج‌های عاشقانه شوكه‌مان می‌كند.

دكتر شهلا كاظمی‌پور، استاد دانشگاه ومعاون پژوهشی مؤسسه جمعیت‌شناسی آسیا و اقیانوسیه از آن دست كسانی است كه پژوهش‌های زیادی را درباره طلاق مدیریت و مطالعه كرده. او معتقد است كه جدال‌های روزهای نخستین زندگی مشترك را باید جدی گرفت كه دعوا نمك زندگی نیست.
خانواده موفق چه ویژگی‌هایی دارد؟

وقتی همسران به اعتلای یكدیگر كمك‌ كنند و بچه‌های خوبی به جامعه تحویل بدهند نخستین اصل خانواده موفق و سالم اجرا شده‌است.

از دیگر نشانه‌های خانواده‌های موفق اعتلای سلامت جسمی، فرهنگی و اجتماعی است. همه اینها در راستای وجود یك خانواده سالم است.

وقتی بررسی كنید می‌بینید كه بچه‌هایی هم كه رشد می‌كنند عموما از خانواده‌های موفق هستند. ویژگی این نوع خانواده‌ها این است كه زوجین با هم تفاهم داشته باشند؛ یعنی جنگ و جدال‌‌های روزمره در خانواده در كمترین سطح باشد یا در راستای بحث‌هایی باشد كه مثلا به تقویت زیر بنای خانواده كمك كند.
پس ما خانواده بدون جنگ و جدال نداریم؟

در چارچوب خانواده سالم و موفق بحث‌ها به مجاب كردن همدیگر برای زندگی بهتر منجر می‌شود، نه اینكه خودخوری در غیاب جنگ و دعوا رشد كند و در سكوت همواره یكی دشمن دیگری باشد. به‌نظر من تفاهم زوجین حرف اول را در خانواده می‌زند.
اگر تحمل جای تفاهم را بگیرد چه؟

خیلی از این خانم‌هایی كه شما می‌بینید بیشتر افسردگی یا ناراحتی‌های روحی دارند اینها بیشتر حاصل همان درگیری‌های خانواده است كه یا به‌صورت علنی است یا ذهنی؛ یعنی یكی از طرفین در افكارش همواره دیگری را سرزنش كرده و متهم می‌كند اما ظاهرا سكوت كرده و شما شاید حتی دعوای جدی‌ای هم نبینید یا اصلا نفهمید كه از رفتار همسر یا رفتار فامیل همسرش ناراحت است، اما این ناراحتی‌ها را مدام در درونش دارد كه این به‌صورت درون ریز مثل غدد درون ریز باعث انواع بیماری‌‌ها برای زنان است. می‌بینید كه اكثر خانم‌ها از 40سال به بعد یك كیف دارو دارند كه همواره با خود حمل می‌كنند؛ اینها ناشی از رفتارهای درون خانواده‌است.
می‌توانیم به این نتیجه برسیم كه در زندگی‌های این‌چنینی حق زن‌ها زیر پا گذاشته می‌شود؟

در رفتارهای خانوادگی تقریبا می‌شود گفت كه زن و مرد مساوی هستند.
ولی ما این فشار را روی زن‌ها بیشتر داریم!

الان دلیلش رامی‌گویم.‌ خانم‌ها به‌خصوص خانم‌‌های خانه‌‌دار جهان‌شان درون خانه است‌.آنها در خانه همسر، فرزند و فامیل خود و همسرشان را می‌بینند؛ یعنی دنیایی دارند با همین تعداد افراد كه 100درصد دنیای‌شان است.درصورتی كه جهان مردان 30درصد خانواده است 70درصد كار است، در نتیجه مرد اگر هم درون خانه دچار معضلی هست با رفتن به بیرون خانه و یا رفتن به محیط كار، ناراحتی‌اش را فراموش می‌كند؛ در واقع با مشكلاتی كه در بیرون از خانه دارد مشكلات خانه را فراموش می‌كند.
برگردیم به ویژگی‌های خانواده سالم و موفق، اگر خانواده‌ای طلاق را تجربه نكرده باشد، به معنای موفق بودن است؟

نه در بسیاری از خانواده‌ها ما شاهد طلاق پنهان هستیم. خانواده‌هایی كه از اوایل ازدواج، ماه‌های اول وسال‌های اول به بحث و جدل می‌پردازند خیلی مواقع هست كه اطرافیان می‌گویند حالا بچه بیاورید خوب می‌شود ولی ما می‌بینیم كه با به دنیا آوردن یكی، دو تا بچه هم هنوز مشكلات را با خودشان حمل می‌كنند در این صورت ما شاهد طلاق پنهان در این خانواده‌ها هستیم.
این طلاق پنهان به چه شكلی در خانواده‌ها اتفاق می‌افتد؟

زوجین همدیگر را نفی كرده‌اند و فقط در خانه حضور فیزیكی دارند؛ به این معنا كه ظاهرا زیریك سقف زندگی می‌كنند اما هیچ رابطه عاطفی با یكدیگر ندارند، پس هر خانواده‌ای كه طلاق نداشته باشد در دسته خانواده‌های موفق و سالم نمی‌گنجد.
عوارض طلاق پنهان برای فرزندان بیشتر است یا طلاق آشكار؟

طلاق پنهان مسلما عوارض منفی بیشتری را برای فرزندان دارد. در طلاق‌های آشكار درست است كه یك سری مشكل برای فرزند پیش می‌آید ولی حداقل روحیه بچه هر روز تضعیف نمی‌شود. فرزند وقتی با دعواهای پدر مادر مواجه است هر روز می‌لرزد و خودخوری می‌كند. وقتی طلاق آشكار اتفاق می‌افتد بچه با یك وضعیت روبه‌روست و با پذیرش وضعیت جدید به زندگی‌اش ادامه می‌دهد. معمولا آن خانواده‌هایی كه با جنگ و جدال‌های دائمی زندگی می‌‌كنند تاثیرش روی بچه‌ها بسیار نامناسب است.
ما طلاق‌های زیادی را در سال نخست زندگی می‌بینیم، فكر می‌كنید این جدال‌های اولیه طبیعی است یا بیمارگونه؟

من معتقدم كه جنگ و جدال میان جوانان و خانواده‌های‌شان حتی پیش از ازدواج هم مشكلات زیادی را برای یك خانواده نوپا به‌وجود می‌آورد. بگومگوهایی كه خانواده‌ها بر سر چگونگی برگزاری مراسم ازدواج دارند در واقع پایه‌ریزی یك خانواده ناسالم است. بگو‌‌مگوهای اولیه بر سر مهریه، جهیزیه و انتخاب خانه باید جدی گرفته شوند. همه فكر می‌كنند كه این مشكلات حل می‌شود اما این طور نیست این جدال‌ها تاثیر خودش را می‌گذارد.
آیا به نظر شما اختلاف سلیقه برای برگزاری مراسم عروسی و میزان مهریه و جهیزیه از جمله مشكلات زودگذر نیست؟

نه اینها در واقع نشانه‌های ناهمگونی دو خانواده است كه به هر حال بیانگر تفاوت میان دختر و پسر هم هست و همین اختلاف‌ سلیقه‌ها در واقع زنگ خطری است كه از مشكلات پیچیده‌تر بعدی خبر می‌دهد.
این اختلاف سلیقه‌ خانواده‌ها از كجا شروع می‌شود؟

وقتی جوانان خودشان همسرشان را انتخاب می‌كنند، نیازمند پشت سرگذاشتن یك‌سری مراتب هستند ولی این كار را نمی‌كنند. ما می‌شنویم كه جوانان می‌گویند خانواده‌ چیه؟ یا من چه‌كار به خانواده‌اش دارم می‌خواهم با خودش زندگی می‌كنم.در حالی‌كه خانواده‌های ما وزنه تعیین كننده‌ای در خوشبختی و موفقیت زندگی فرزندانشان هستند. اما جوان ما هنوز به این درك از اهمیت كنونی خانواده نرسیده و نمی‌تواند بپذیرد كه بخش زیادی از خوشبختی‌اش در تشكیل زندگی بستگی كامل به خانواده‌ دو طرف دارد.
این تاثیری است كه یك خانواده سنتی دارد. ما امروزه با خانواده‌های مدرن روبه‌رو هستیم. به‌نظر شما خانواده مدرن همانند خانواده سنتی رفتار می‌كند؟

ببینید ما یك ملغمه‌ای برای خودمان درست كرده‌ایم كه نه سنتی است نه مدرن. خانواده‌های ما به ظاهر رفتار مدرن از خود نشان می‌دهند و از پایه‌های سنتی‌شان فاصله گرفته‌اند اما در واقع هیچ‌یك از این قالب‌ها را نپذیرفته‌اند. خانواده امروز ایرانی نه سنتی است نه مدرن. خود خانواده هم بلاتكلیف مانده است كه كدام نقش را می‌خواهد.
اما خانواده، جوانش را در انتخاب همسر آزاد گذاشته و این یكی از نشانه‌های مدرن‌بودن است.

خانواده به ظاهر مدرن ما جوانش را تا انتخاب همسر آزاد گذاشته و تا این‌جای كار رفتار كاملا مدرنی را از خود بروز می‌دهد اما به محض اینكه جوان همسرش را انتخاب كرد خانواده به شیوه كاملا سنتی ظاهر می‌شود.
خانواده ایرانی سكه‌ای است با دو رویه؟

ما وقتی از جوانان می‌پرسیم چگونه می‌خواهید ازدواج كنید جواب می‌دهند كه از طریق دوستی و آشنایی و در نهایت خودم انتخاب می‌كنم. خب این انتخاب در محیط تحصیل یا كار یا مهمانی اتفاق می‌افتد، صحبت می‌كند، خب اخلاق‌ ما به هم می‌خورد، بیا ازدواج كنیم، تا این‌جا كاملا مدرن است، ولی به محض اینكه به یك توافق می‌رسند، تصمیم‌شان را به خانواده اعلام می‌كنند. خانواده تمام آن مراحل سنتی را می‌خواهد مو به مو اجرا كند و چون آن مرحله اول كه انتخاب دختر یا پسر (عروس یا داماد) بوده را خودش پیدا نكرده و خانواده پسر یا دختر را خودش تایید نكرده، در اجرای مراحل سنتی با مشكل روبه‌رو می‌شود.
آیا مشكل اصلی، وجود جوانان مدرن در كنار خانواده‌های سنتی‌ است؟

جوانان ما هنوز هم به بلوغ فكری لازم برای پا گذاشتن به دنیای مدرن نرسیده‌اند.بیشتر جوانان ما نتوانسته‌‌اند همسرشان را با واقع‌ بینی انتخاب كنند، بیشتر غریزه در انتخاب‌‌ها تاثیر می‌گذارد. بیشتر پسرهای ما سعی می‌كنند كه سریع‌تر همسرشان را انتخاب كنند و به مسائل عقیدتی و فرهنگی فكر نمی‌كنند، در حالی‌كه این دست مسائل در زندگی تاثیر انكارناپذیری دارد.

دخترهای ما هم دنبال یك ایده‌‌آلی هستند كه با پیش‌زمینه‌های خودش و خانواده‌اش خیلی متفاوت است. من بارها به دانشجوهای دختر گفته‌ام كه به فرض اگر شما دانشگاه آمدید و درس خواندید ممكن است موقعیت ازدواج شما را 20 درصد تغییر بدهد، 80 درصد موقعیت ازدواج شما به زیرساخت‌های فرهنگی و اجتماعی خانواده‌تان بستگی دارد، درصورتی كه دخترهای ما وقتی به دانشگاه می‌روند اصلا این 80 درصد را فراموش می‌كنند و با این باور كه چون من دانشجو هستم و چون لیسانس فلان رشته هستم شوهرم باید فلان متخصص باشد. معیارها و ایده‌‌آل‌هایی در ذهن‌شان می‌سازند كه واقعی نیست.
پس بیشترین اشتباه در خشت اول است؟

چون انتخاب اولیه از سوی خانواده انجام نمی‌شود و انتخاب از سوی جوانان هم غالبا با نگاهی واقع‌بینانه نیست مشكلاتی به‌وجود می‌آید. وقتی انتخاب از سوی خانواده صورت می‌گیرد، عده بیشتری فكر می‌كنند با حضور خانواده روابط پشت صحنه هم دیده‌ می‌شود، درصورتی كه دختر و پسرها فقط چهره را می‌بینند و همین بگو‌بخند‌ها و روابط كاری و دوستی‌های خیابانی را فكر می‌كنند زندگی همین است.
شما به این نكته اشاره كردید كه تحقیقات نشان داده خانواده‌های ایرانی كاملا سنتی هستند. واقعا با این نمای مدرنی كه ما از خانواده ایرانی می‌بینیم هنوز هم سنتی است؟

بله شدیدا. خانواده‌های ما حتی تحصیل‌كرده‌‌هایشان هم سنتی فكر می‌‌كنند. ما خانواده‌هایی داریم كه مدرن‌نما هستند. اینها فكر می‌كنند كه با تقلید از یك سری رفتارهای مدرن، می‌توانند مدرن به حساب بیایند. فكر می‌كنند مدرنند با بچه‌هاشان هم كاملا مدرن برخورد می‌كنند، ولی وقتی به مراسم ازدواج می‌رسند دیگر این‌جا سنتی می‌شوند. هر چند خانواده‌ها هرگز اعتراف نمی‌كنند كه سنتی‌ هستند و حتی هنگام بروز رفتارهای سنتی هنوز هم خود را مدرن به حساب می‌آورند .
آیا همین تظاهر خانواده‌ها مشكلات زوج‌‌های جوان را بیشتر می‌كند؟

بله به خاطر اینكه تا این مرحله را به‌صورت مدرن آمدند، خب باید از اینجا به بعد هم مدرن باشند، اما ما می‌بینیم كه كاملا سنتی برخورد می‌كنند.
بازگشت به رفتارهای سنتی آن‌هم هنگام ازدواج فرزندان از كجا ریشه می‌گیرد؟

بالاخره این خانواده‌ای كه تظاهر به مدرن بودن می‌كند یك خواسته‌هایی دارد كه در واقع می‌خواهد خلأهایش را پر كند و برای پر كردن این خلأها تقاضاهایی دارد مثلا فلان مراسم عروسی را باید برای دختر من بگیرید یا اینكه خب در ازای این آپارتمانی كه پسر ما دارد می‌بایستی با فلان جهیزیه پر شود یا اینكه هدیه‌هایی كه به عروس و داماد اهدا می‌شود چنین و چنان باشد.نكته جالب این هست كه این دسته خانواده‌ها وقتی با هم روبه‌رو می‌شوند جنس همدیگر را خوب می‌شناسند چون به هر ترتیب به خانواده‌های مدرن‌نما‌ شبیه هستند اما از همدیگر رو دست می‌خورند و بازی ادامه پیدا می‌كند و به زندگی زوج جوان راه پیدا كرده و خودنمایی می‌كند.
همین ظاهر‌سازی‌‌ها جرقه اختلاف خواهد شد؟

ما در جامعه‌ای زندگی می‌كنیم كه به میزان زیادی ظاهر‌سازی‌ وجود دارد. در كشورهای دیگر می‌بینید كه دختر‌ها و پسرها با هم آشنا می‌شوند و پس از یك دوره آشنایی با یكدیگر ازدواج می‌كنند به خاطر اینكه آن آدم‌ها ظاهر و باطنشان یكی است. طرف وقتی یك نفر را انتخاب می‌كند و با اخلاق یكدیگر آشنا می‌شوند با هم ازدواج می‌كنند. ولی در جامعه ما اخلاق دختر و پسر 20درصد است و 80 درصد مسائل دیگری است.
آیا ما مشكل این نوع ظاهر‌سازی‌ و دورویی در جوانان‌مان را هنگام انتخاب همسر هم داریم؟

حتی انتخاب‌های جوانان خیلی از مواقع انتخاب‌های فقط عاطفی هم نیست. پشت صحنه بسیاری از مواقع اقتصادی است.
یعنی دخترها و پسرها در انتخاب‌شان موقعیت اقتصادی طرف مقابل را هم لحاظ می‌كنند.


منبع: ایران ناز