PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خیلی وقته دلتنگم!



سیده فاطیما
2013-08-21, 03:11
خیلی وقته دلتنگم!
دلتنگ ِ صحبت کردن..نه با آدما!
دلتنگ ِ صحبت کردن و نگاه کردن به درختای خیابون ولیعصر؛
همون درختایی که تو این فصل زمستون با اینکه عریانند اما هنوز برای گنجشک ها و کلاغ ها تکیه گاه و پناهگاهند،درختانی که سالیان ساله خاطرات آدمها رو بدنشون حک شده..
دوست دارم با جوی آب دم خونمون صحبت کنم؛
همون جویی که خیلی وقتا چیزهای کثیف و حتی آشغال رو از خودش عبور میده و همچنان برای همه یک آبراهه..
خیلی وقتا دوست دارم با کوههای شمیران صحبت کنم؛
همون کوههایی که پوشیده از برفند و هرروز بلندی و غرورشون رو به رخ من می کشند،دوست داشتم ازش سوال میکردم چی میشه که تو همچنان پابرجایی؟!درحالیکه خیلی ها کنارت اومدن تورو فتح کردن اما تو ذره ای تغییر نکردی و همچنان ایستاده ای؟؟!
خیلی وقتها دوست دارم،با چمن زارهای بلوار خونه مون صحبت کنم که چرا رنگتون سیاه شده؟
اگه از آلودگی ِ هواست پس خدا بداد ما برسه که دلامون بدتر از شما سیاه شده..
خیلی وقته دوست دارم با نیمکت های خالی ِ بلوار کشاورز صحبت کنم؛
همونهایی که حرفهای آدمای زیادی رو شنیده و در خودشون جای دادن،همون نیمکت هایی که خاطره ی بازی ِ من و خواهرم را دوباره زنده کرد..
یادش بخیر!
با ده ریال ده تا خوراکی متفاوت میشد خرید و با ده نفر تقسیم کرد،اما امروز دیگه اون ده ریالی حتی ارزش نگاه کردن رو هم نداره!
آره دلتنگم… نه برای آدما! بلکه برای روزهای قشنگی که مثل باد از جلوی چشمانم گذشت!
راستی!کی میگه دلتنگی بده؟؟اتفاقا گاهی اوقات دلتنگی خیلی هم خوبه!
دلتــنـــــــگ تــــــــونـــــــــــــم !!