PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : قرآن و بهار



بهمن پور
2013-03-12, 12:47
قرآن كريم در يكى از مواردى كه به اين درس آموزنده اشاره مى‏كند مى‏فرمايد: وَ تَرَى الْأرْضَ هامِدَةً فَإذا أنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهيجٍ. ذلِكَ بِأنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أنَّهُ يُحْيِى الْمَوْتى‏ وَ أنَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَديرٌ «1». زمين را مى‏بينى جامد و افسرده و بى‏روح و بى‏جنبش، امّا همينكه آب باران بر آن مى‏پاشيم به جنبش و حركت در مى‏آيد و فزونى مى‏گيرد و انواع گياههاى بهجت افزا مى‏روياند. اين از آن جهت است كه خدا حقّ مطلق است و نظام زنده كردن مرده‏ها در قبضه قدرت اوست، و اوست كه بر هر چيزى تواناست، قادر مطلق و تواناى مطلق است.
در همه عالم وجود- چه در موجودات جاندار و چه در موجودات بى‏جان- يك نظم و حساب و تأليف و هماهنگى بين موجودات هست كه تمام عالم به منزله يك پيكر ديده مى‏شود. بين اجزا و اعضاى اين پيكر ارتباط و اتّصال و هماهنگى است و نمودار مى‏سازد كه يك مشيّت و يك تدبير كلّى در همه عالم هست كه به عالم وحدت و هماهنگى مى‏دهد؛ مى‏نماياند كه اجزاى اين عالم به خود واگذاشته نيست كه هر جزئى و هر ذرّه‏اى بدون آنكه هدفى در ضمن اين مجموعه و وظيفه‏اى در داخل اين دستگاه داشته باشد كارى انجام دهد؛ بلكه به عكس، وضع عالم و جهان دلالت دارد كه هر ذرّه‏اى و هر جزئى مانند يك پيچ يا مهره يا چرخ يا ميله يا لوله‏اى است كه در يك كارخانه گذاشته شده كه در عين اينكه يك كارى به تنهايى انجام مى‏دهد، كار او با كار ساير اجزاى اين كارخانه مربوط و وابسته است، و به تعبيرى كه در قرآن مجيد آمده همه موجودات عالم با همه قوا و نيروهايى كه دارند «مسخّر» يك مشيّت و يك اراده مى‏باشند. اين همان راهى است كه معمولًا از راه نظم و انتظامى كه در كار عالم هست به وجود ناظم و نظم دهنده اعتراف مى‏كنند؛ انسان از اين راه خداوند را در جلوه نظم و صنع و اتقان مى‏بيند.
ولى در خصوص مورد جانداران يك درس ديگرى علاوه هست و آن اينكه خداوند به موجودات مرده حيات مى‏بخشد؛ يعنى علاوه بر نظم و انتظام بين اجزاى مادّى وجود اين موجود يك حقيقت و كمالى را كه فاقد است به او مى‏بخشد. ذرّات مرده عالم را به هر صورت و هر شكل كه نظم و ترتيب بدهيم، نظم و ترتيب قادر نيست كه حقيقتى را كه موجود نيست موجود كند؛ امّا در مورد جانداران تنها نظم و تشكّل نيست، بلكه حقيقتى كه وجود ندارد افاضه مى‏شود. در مادّه مرده زندگى نيست، زندگى پيدا مى‏شود؛ شعور و ادراك نيست، شعور و ادراك پيدا مى‏شود؛ ذوق و عشق و شور نيست، ذوق و عشق و شور پيدا مى‏شود؛ عقل و هوش نيست، عقل و هوش پيدا مى‏شود؛ احساس و ادراك و لذّت نيست، همه اينها پيدا مى‏شود. اين است كه ما خدا را در موجودات زنده در لباس بخشندگى و فيّاضيّت و تكميل و افاضه وجود و كمال، در لباس قبض و بسط، احياء و اماته مى‏بينيم؛ مى‏بخشد و مى‏گيرد، موجود مى‏كند و معدوم مى‏سازد.
__________________________________________________
(1). حجّ/ 5 و 6.



منبع: مجموعه ‏آثار استاد شهيد مطهرى، ج ‏3، ص: 377 و 378
http://www.mortezamotahari.com