PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : فاطمه زهرا(س) الگوی زن مسلمان



صدای رسا
2013-03-24, 17:36
بررسی زندگی حضرت زهرا(س) ما را به الگویی برای زنان آزاده رهنمون میکند که برخلاف فرهنگ غلط غرب زن را بازیچه‌ی مرد نمیداند و شخصیت زن را آزاد میداند و او را مانند مردان مختار بر زندگی خویش می شمرد.

از سخنان مقام معظم رهبری



شخصیت ممتاز زهرای اطهر(س)

شخصیت زهرای اطهر، در ابعاد سیاسی و اجتماعی و جهادی، شخصیت ممتاز و برجسته‏یی است؛ به طوری که همه‏ی زنان مبارز و انقلابی و برجسته و سیاسی عالم می‏توانند از زندگی کوتاه و پر مغز او درس بگیرند. زنی که در بیت انقلاب متولد شد و تمام دوران کودکی را در آغوش پدری گذراند که در حال یک مبارزه‏ی عظیم جهانی فراموش نشدنی بود. آن خانمی که در دوران کودکی، سختیهای مبارزه‏ی دوران مکه را چشید، به شعب ابی‏طالب برده شد، گرسنگی و سختی و رعب و انواع و اقسام شدتهای دوران مبارزه‏ی مکه را لمس نمود و بعد هم که به مدینه هجرت کرد، همسر مردی شد که تمام زندگیش جهاد فی‏سبیل‏الله بود و در تمام قریب به یازده سال زندگی مشترک فاطمه‏ی زهرا و امیرالمؤمنین (علیهماالسلام)، هیچ سالی، بلکه هیچ نیم سالی نگذشت که این شوهر، کمر به جهاد فی‏سبیل‏الله نبسته و به میدان جنگ نرفته باشد و این زن بزرگ و فداکار، همسری شایسته‏ی یک مرد مجاهد و یک سرباز و سردار دایمی میدان جنگ را نکرده باشد.

پس، زندگی فاطمه‏ی‏زهرا (س)، اگر چه کوتاه بود و حدود بیست سال بیشتر طول نکشید؛ اما این زندگی، از جهت جهاد و مبارزه و تلاش و کار انقلابی و صبر انقلابی و درس و فراگیری و آموزش به این و آن و سخنرانی و دفاع از نبوت و امامت و نظام اسلامی، دریای پهناوری از تلاش و مبارزه و کار و در نهایت هم شهادت است. این، زندگی جهادی فاطمه‏ی ‏زهراست که بسیار عظیم و فوق‏العاده و حقیقتا بی‏نظیر است و یقینا در ذهن بشر ـ چه امروز و چه در آینده ـ یک نقطه‏ی درخشان و استثنایی است.

اما مقام معنوی این بزرگوار، نسبت به مقام جهادی و انقلابی و اجتماعی او، باز به مراتب بالاتر است. فاطمه‏ی‏زهرا (س) به صورت، یک بشر و یک زن، آن هم زنی جوان است؛ اما در معنا، یک حقیقت عظیم و یک نور درخشان الهی و یک بنده‏ی صالح و یک انسان ممتاز و برگزیده است. کسی است که رسول اکرم به امیرالمؤمنین (علیهماالسلام) فرمود: «یا علی... انت قائد المؤمنین الی الجنة... و فاطمة قد اقبلت یوم القیامة... تقود مؤمنات امتی الی الجنه» (1). یعنی در روز قیامت، امیرالمؤمنین (ع) مردان مؤمن را و فاطمه‏ی‏زهرا (س) زنان مؤمن را به بهشت الهی راهنمایی می‏کنند. او، عدل و همپایه و همسنگ امیرالمؤمنین است. آن کسی که وقتی در محراب عبادت می‏ایستاد، هزاران فرشته‏ی مقرب خدا، به او خطاب و سلام می‏کردند و تهنیت می‏گفتند و همان سخنی را بیان می‏کردند که فرشتگان، قبلا به مریم اطهر گفته بودند؛ عرض می‏کردند: «یا فاطمة ان الله اصطفاک و طهرک و اصطفاک علی نساء العالمین» (2) این، مقام معنوی فاطمه‏ی زهراست.

زنی، آن هم در سنین جوانی، از لحاظ مقام معنوی به جایی می‏رسد که بنابر آنچه که در بعضی از روایات است، فرشتگان با او سخن می‏گویند و حقایق را به او ارایه می‏دهند. محدثه است؛ یعنی کسی است که فرشتگان با او حدیث می‏کنند و حرف می‏زنند. این مقام معنوی و میدان وسیع و قله‏ی رفیع، در مقابل همه‏ی زنهای آفرینش و عالم است. فاطمه‏ی‏زهرا (س) در قله‏ی این بلندای عظیم ایستاده و به همه‏ی زنان عالم خطاب می‏کند و آنها را به پیمودن این راه دعوت می‏نماید.

آنهایی که در طول تاریخ ـ چه در جاهلیت قدیم و چه در جاهلیت قرن بیستم ـ سعی کرده‏اند که زن را تحقیر و کوچک کنند و او را دلبسته به همین زخارف و زینتهای ظاهری معرفی نمایند و پایبند مد و لباس و آرایش و طلا و زیور آلات کنند و وسیله و دست مایه‏یی برای خوشگذرانیهای زندگی وانمود نمایند و عملا در این راه قدم بردارند، منطق آنها منطقی است که مثل برف و یخ، در مقابل گرمای خورشید مقام معنوی فاطمه‏ی‏زهرا ( علیهاالسلام) ذوب می‏شود و از بین می‏رود.

اسلام، فاطمه ـ آن عنصر برجسته و ممتاز ملکوتی ـ را به عنوان نمونه و اسوه‏ی زن معرفی می‏کند. آن، زندگی ظاهری و جهاد و مبارزه و دانش و سخنوری و فداکاری و شوهرداری و مادری و همسری و مهاجرت و حضور در همه‏ی میدانهای سیاسی و نظامی و انقلابی و برجستگی همه جانبه‏ی او که مردهای بزرگ را در مقابلش به خضوع وادار می‏کرد، این هم مقام معنوی و رکوع و سجود و محراب عبادت و دعا و صحیفه و تضرع و ذات ملکوتی و درخشندگی عنصر معنوی و همپایه و هموزن و همسنگ امیرالمؤمنین و پیامبر بودن اوست. زن، این است. الگوی زنی که اسلام می‏خواهد بسازد، این است.



قدردان امام(ره) باشيم

همه‏ی ما، بخصوص زنهای این جامعه، باید حقگزار و قدردان رسالت و پیام آن رهبر و پیشوای فقید عظیم‏الشأنی ـ یعنی امام بزرگوار (ره) ـ باشیم که با قیام و حرکت خود و با مطرح کردن ارزشها و عظمتهای اسلامی و درخشندگیهای شخصیتهای صدر اسلام ـ از جمله فاطمه‏ی‏زهرا ( علیهاالسلام) ـ ما و بیش از همه زنهای ما را زنده کرد.

زن، در جامعه‏ی خود باخته‏ی نظام پلید پادشاهی، حقیقتا و از همه‏ی جوانب مظلوم بود. اگر زن می‏خواست وارد مقوله‏ی علم بشود، باید قید دین و تقوا و عفاف را می‏زد. مگر یک خانم مسلمان، در دانشگاهها و محیطهای آموزشی و مراکز علمی و فرهنگی می‏توانست به آسانی حجاب و متانت و وقار خود را حفظ کند؟ مگر ممکن بود؟ مگر می‏شد یک زن مسلمان، در خیابانهای تهران و بعضی از شهرهای دیگر، با متانت و وقار اسلامی یا حتی با حجاب نیمه کاره، راحت راه برود و از گزند زبان و حرکت هرزگان و دلباختگان به فساد و فحشای سوغات غرب، مصون بماند؟ کاری کرده بودند که در این مملکت، کسب علم برای زنها غالبا ممکن نمی‏شد. موارد استثنایی را کاری ندارم. به طور غالب، رفتن زنان به وادی علم میسر نمی‏شد؛ مگر با برداشتن حجاب و منصرف شدن از تقوا و وقار اسلامی!

در میدان سیاست و در زمینه‏ی فعالیتهای اجتماعی هم همین طور بود. اگر زنی می‏خواست منصبی از مناصب اجتماعی و سیاسی را در ایران دوران پادشاهی دارا باشد، باید قید حجاب و عفاف و وقار و متانت زن اسلامی را می‏زد. البته، بسته به این بود که خود این زن، جوهر و استعدادش چگونه باشد. اگر خیلی سست عنصر بود، باید تا آن اعماق می‏لغزید. اگر خوددار و خویشتندار بود، تا حدودی خود را حفظ می‏کرد؛ اما دایما با فشارهای روزافزون از سوی محیط اجتماعی روبه‏رو بود. جامعه‏ی ما، این گونه بود.

اسلام و انقلاب و امام آمد و در این کشور، زن را در مرکز فعالیتهای سیاسی قرار دادند و پرچم انقلاب را به دست زنان سپرد؛ در حالی که زن در همان حال توانست حجاب و وقار و متانت اسلامی و عفاف و دین و تقوای خود را حفظ کند. کسی حقی از این بزرگتر بر گردن زن ایرانی و مسلمان ندارد.

خواهران من! دنیای غرب، زن را به ابتذال کشاند. تا شصت، هفتاد سال قبل از این، در تمام اروپا و کشورهای غربی، زن فقط در سیطره‏ی مرد ـ یا مرد خود و یا یک مرد دیگر مثل صاحب کارخانه و مزرعه ـ می‏توانست باشد و هیچ حقی از حقوق اصلی یک انسان در یک جامعه‏ی متمدن را نداشت. حق رأی و حق مالکیت و حق معامله نداشت. بعد آمدند زن را به میدان کار و زندگی و فعالیت اجتماعی کشاندند؛ اما در همان حال، تمام وسایل را برای لغزش زن فراهم کردند و او را در متن جامعه، رها و بی‏پناه گذاشتند.

سرمایه‏داران بزرگ، سیاستمداران خبیث و پلید و گردانندگان دستگاههای مخفی، فکر کردند که می‏توانند برای کارهای سیاسی و اقتصادی، از این وضعیت بهتر استفاده کنند و زن را به ابتذال بکشانند. بله، در آن‏جاها، علم و سیاست هم هست و زنها در میدان علم و سیاست هم جلو می‏روند؛ اما به چه قیمتی؟ همین حالا هم توده وعامه‏ی زنها ـ نه چهار نفر خانم دکتر یا متخصص یا نویسنده و برجستگان و زبدگان ـ در کشورهای اروپایی و امریکایی که از تمدن غربی حظ زیادی دارند، در وضعیت سخت و بی‏رحمانه‏یی زندگی می‏کنند و ستم همسران و ستم کاری که بر آنان تحمیل می‏شود و کارهای سخت و سنگینی که بر دوش آنان می‏گذارند، تحمل می‏کنند. با این کار، وانمود می‏کنند که زن را وارد میدان اجتماع کرده‏اند؛ در حالی که فرصت اندیشیدن و فکر کردن و تصمیم گرفتن هم برای آنان وجود ندارد.

به برکت انقلاب، زن ایرانی در راه بسیار خوبی افتاد. امروز، زن ایرانی می‏تواند در میدان علم وارد بشود و مدارج علمی را طی کند؛ در حالی که دین و عفاف و تقوا و وقار و متانت و شخصیت و حرمت زن مسلمان را هم حفظ کرده باشد. الان در بین همین جمع شما، چه قدر دانشجویان و اساتید و دانشمندان زن وجود دارند؟ همچنین زن می‏تواند در میدان علوم و آگاهیهای دینی وارد بشود؛ بدون این که هیچ مانعی بر سر راهش باشد. الان در بین همین جمع شما، عده‏ی کثیری از طلاب و دانشجویان و مدرسان و اساتید علوم دینی هستند که در میدان فقه اسلامی و بینش دینی تحصیل می‏کنند. امام بزرگوارمان هم به این مسأله بسیار اهمیت می‏دادند و به همین خاطر دستور دادند که این مؤسسه‏ی قم تأسیس شود.

امروز، زن در کشور ما می‏تواند در میدان سیاست و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و جهادی و کمک به مردم و انقلاب و حضور در میدانهای گوناگون، شخصیت خودش را با حفظ متانت و وقار و حجاب اسلامی نشان بدهد.



حجاب

تمام دنیای غرب و مطبوعات آنها و این نویسندگان قلم‏ به ‏مزد و عامل سرمایه‏داران و صهیونیستهای بزرگ جهانی، دست به دست هم داده‏اند تا جمهوری اسلامی را هو کنند. مسأله‏ی حجاب را مورد تهاجم تبلیغاتی قرار دادند تا شاید ما را از میدان خارج کنند. علی‏رغم تبلیغات آنها، ایران اسلامی و زن مسلمان، پایبندی خود را به مسأله‏ی حجاب و حیثیت اسلامی زن مسلمان و آموزش اسلام در مورد زن، با قدرت و قاطعیت و روح اعتماد و اطمینان به خود حفظ کرد و امروز دنیای غرب است که تدریجا به سمت حجاب اسلامی متمایل می‏شود.

می‏بینید که زنان و مسلمانان در کشورهای گوناگون ـ چه کشورهای اسلامی که در آنها خبری از حجاب نبود و در تعلیمات غربی غرق شده بودند و چه حتی کشورهای اروپایی ـ به سمت حجاب رو می‏کنند. البته، اول مسلمانان گرایش خود را نشان دادند و ما بعد از پیروزی انقلاب دیدیم که کشورهای دوردستی که تحت تأثیر و مجذوب فرهنگ غربی و اروپایی بودند، حجاب به سبک حجاب شما زنان ایران را در بین خود آزمایش می‏کردند و به آن رو آورده بودند و آوردند. این، پیشرفت شماست.

زنهای مؤمن در جامعه‏ی ما سعی کنند قدر زن ایرانی مسلمان را بدانند. ارزش زن اسلامی و مسلمان را بدانید. زنی که در اختلاط و معاشرت، با مرد قاطی نمی‏شود و خود را وسیله‏یی برای جلب چشم مرد نمی‏داند و خود را بالاتر از این می‏داند؛ زنی که شأنش را عزیزتر از این می‏شمارد که خود را عریان کند و با صورت و موی و بدن خود، چشم روندگان را به سمت خویش جلب کند و هوس آنها را اشباع نماید؛ زنی که خود را در دامنه‏ی قله‏یی می‏داند که در اوج آن، فاطمه‏ی‏زهرا (س) ـ بزرگترین زن تاریخ بشر ـ قرار دارد؛ آن زن، زن مسلمان ایرانی است. این زن باید دیگر از این بازیچه‏های فراهم آمده‏ی تمدن غربی و روشهای توطئه‏آمیز آن، رو بگرداند و به آن بی‏اعتنایی کند.

در رژیم گذشته، با این که جمع کثیری از زنها، هم بی‏سواد بودند و هم از مسایل اجتماعی چیزی سرشان نمی‏شد ـ یعنی نمی‏گذاشتند چیزی سرشان بشود ـ و هم به سرنوشت کشور بی‏علاقه بودند و اصلا نمی‏دانستند که زن می‏تواند در سرنوشت کشور دخالت داشته باشد، با وجود اینها از لحاظ ظاهر، شبه اروپایی و گاهی هم روی دست زنهای غربی و اروپایی زده بودند و وقتی کسی نگاهشان می‏کرد، خیال می‏کرد که این زن الان از یک کشور اروپایی و از یک محیط غربی وارد ایران شده است؛ اما اگر با او دو کلمه صحبت می‏کردی، می‏دیدی که یک خانم بی‏سواد و یا کم سوادی است!

زن را وادار می‏کردند که به وسیله‏ی جلوه‏گری و جلب چشمها به سمت خود، برای خویش یک شخصیت کاذب درست کند. این، برای زن انحطاط بود و پیشرفت نبود. آیا جنایتی بزرگتر از این نسبت به زن وجود دارد که بیایند سر او را با آرایش و مد و جلوه‏گری و لباس و طلا و زیورآلات بند کنند و از او به عنوان یک ابزار و وسیله، در راه مقاصد گوناگون استفاده کنند و نگذارند در میدان سیاست و اخلاق و تربیت وارد بشود؟ این، آن کاری است که در رژیم گذشته، دقیقا و با برنامه انجام می‏گرفت.

انقلاب آمد و رفتار خانمها و جهت حرکت زنهای کشور ما را صد و هشتاد درجه عوض کرد؛ یعنی پشت به آن سمت و رو به سمت نور و رشد و فهم علمی و اخلاقی و سیاسی و حضور در میدانها و رشد شخصیتهای بشری و فایده بخشیدن برای جامعه به معنای واقعی. مواظب باشید از این راه برنگردید. زنها مواظب باشند این راه مبارک انقلاب را گم نکنند. امروز، سرگرم شدن به زر و زیور، برای زن مسلمان ایرانی انقلابی عیب است. امروز، پر کردن سر و سینه و دست از زیورآلات و بت قرار دادن زیور و آرایش و مد و لباس، برای زن انقلابی مسلمان ایرانی ننگ است. آن کسی که در پی این گونه چیزهاست، ارزشش پایین است. طلا، برای زن ارزش آفرین نیست؛ بی‏اعتنایی به طلا، ارزش آفرین است. مد، برای زن ارزش آفرین نیست؛ بی‏اعتنایی نسبت به مدهای دام‏گونه‏ی ساخته و پرداخته‏ی دشمنان، برای زن ارزش است.

زن مسلمان، شخصیت خودش را پیدا کرده است. مواظب باشید این شخصیت را گم نکند. ازدواجها در دوران انقلاب و به برکت آن آسان شد؛ چون تشریفات و سختگیریها کم شد. نگذارید دوباره به خانه‏ی اول برگردیم. پدران و مادران، نسبت به مقدمات غیر لازم ازدواج سختگیری نکنند؛ جوانان که سختگیری‏یی ندارند. بگذارند ازدواج اسلامی انجام بگیرد. بگذارند ازدواج برای دختر مسلمان و زن جوانی که در محیط اسلامی است، مثل ازدواج فاطمه‏ی زهرا (س) باشد؛ ازدواجی با پیوند عشقی معنوی و الهی و جوششی بی‏نظیر میان زن و مرد مؤمن و مسلمان و همکاری و همسری به معنای واقعی بین دو عنصر الهی و شریف، اما بیگانه از همه‏ی تشریفات و زر و زیورهای پوچ و بی‏محتوای ظاهری. این است ازدواج درست زن مسلمان و تربیت فرزند و اداره‏ی محیط خانه و البته اندیشیدن و پرداختن به همه چیز جامعه و دین و دانش و فعالیت اجتماعی و سیاسی. اسلام، این است.



پی نوشت:

1)بحارالانوار، ج 43 ، ص 24.

2)بحارالانوار،ج43،ص 24.

منبع:hawzeh.net