توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : در گورستان چه مي كني؟
بهمن پور
2014-07-09, 08:31
زاهدی گفت: روزی به گورستان رفتم و بهلول را در آنجا دیدم پرسیدمش اینجا چه می کنی؟
گفت: با مردمانی همنشینی همی کنم که آزارم نمی دهند، اگر از عقبی غافل شوم یادآوریم می کنند و اگر غایب شوم غیبتم نمی کنند.
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت مینشود جستهایم ما
گفت آنک یافت مینشود آنم آرزوست
بهمن پور
2014-07-09, 14:11
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت مینشود جستهایم ما
گفت آنک یافت مینشود آنم آرزوست
در محكمه وجدانم ازادم
باشد كه همه هوشيار باشيم
صدای رسا
2014-07-09, 16:43
مردم!
شما را به یادآوری مرگ سفارش میکنم، از مرگ کمتر غفلت کنید، چگونه مرگ را فراموش می کنید در حالیکه او شما را فراموش نمی کند؟و چگونه طمع می ورزید در حالیکه به شما مهلت نمی دهد؟
مرگ گذشتگان برای عبرت شما کافیست، آنها را به گورشان حمل کردند،
بی آنکه بر مرکبی سوارباشند، آنان را در قبر فرود آوردند،
بی آنکه خود فرود آیند، چنان از یاد رفتند، گویا از آبادکنندگان دنیا نبودند و آخرت همواره خانه شان بود.
آنچه را وطن خود می دانستند از آن رمیدند، و در آنجا که از آن می رمیدند، آرمیدند و از چیزهایی که با آنها مشغول بودند جدا شدند،
و آنجا را که سرانجامشان بود ضایع کردند.
اکنون نه قدرت دارند از اعمال زشتشان دوری کنند
و نه می توانند عمل نیکی بر نیکی های خود بیفزایند.
به دنیایی انس گرفتند که مغرورشان کرد، و چون به آن اطمینان داشتند، سرانجام مغلوبشان کرد.
خطبۀ 88 نهج البلاغه
http://www.aziztarin.ir/img/2011/09/dast.jpg
در محكمه وجدانم آزادم
باشد كه همه هوشيار باشيم
خوش به حالتون که با اطمینان میدونید در محکمه وجدان آزادید
vBulletin® v4.2.0, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.