PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دوستی



مهرگان
2015-01-19, 22:02
ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﺷﺪﯾﺪﯼ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﯾﺪ،
" ﭘﺮﻭﯾﺰ ﺷﺎﭘﻮﺭ " ﺍﺯ " ﺍﺣﻤﺪ ﺷﺎﻣﻠﻮ " ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﻋﺠﻠﻪ
ﺩﺍﺭﯼ؟ !
ﺷﺎﻣﻠﻮ ﮔﻔﺖ : ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ ﺑﻪ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻧﺮﺳﻢ .
ﺷﺎﭘﻮﺭ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﻣﯽ ﺭﺳﻮﻧﻤﺖ .
ﺷﺎﻣﻠﻮ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻣﮕﻪ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺩﺍﺭﯼ؟
ﺷﺎﭘﻮﺭ ﮔﻔﺖ. : ﻧﻪ، ﺍﻣﺎ ﭼﺘﺮ ﺩﺍﺭﻡ !
ﺩﻭﺳﺘﯽ،ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺮﯾﻦ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﺍﺳﺖ .

بهمن پور
2015-02-08, 00:13
تا وقتی چترت خداست بگذار ابر سرنوشت همچنان ببارد

مهرگان
2015-02-08, 00:20
بگذار کسی نداند
که چگونه
من به جایِ نوازش شدن، بوسیده شدن، گزیده شده‌ام!
بگذار هیچ‌کس نداند،
هیچ‌کس!
و از میانِ همه‌ی خدایان، خدایی جز فراموشی بر این همه رنج آگاه نگردد.

احمد شاملو

ن کیوانپور
2015-04-29, 20:47
حالم را نپرس
نگذار دروغ بگویم خوبم
خیالت راحت می شود
و من تنهاتر می شوم
کمی نگران من باش
نگرانی تو حال مرا خوب می کند...

فاروق مظلومی