سلام شب خوش
همراهان همیشگی تالار گفتمان بدوح
از این لحظه آغاز سه سالگی تالار را به همه شما تبریک می گویم و امید دارم تا این محفل دوستی و مهر را همچنان زینت بخش حضور گرم خودتان بکنید
اما برنامه های امسال سال گشت راه اندازی تالار گفتمان بدوح
1- رونمایی از مجله صوتی عیدانه
2- مسابقه و سرگرمی جدید
3- رونمایی از ویژه نامه نوروزی 94
و ...
اما مراسم از ساعت 9 صبح روز پنجشنبه بیست و هشتم اسفند ماه 92 آغاز و تا ساعت 21 مراسم اصلی آغاز می شود . که با جضور گرم شما عزیزان از برنامه های گذشته و گفتگوی شما و همینطور رونمایی و مسابقات انجام خواهد گرفت . چقدر خوب می شود تا همه را برای این ضیافت خبر کنیم
منتظر حضور همه شما هستم
حالا شروع کنیم
در ادامه این پست نظرات خود را درباره تولد دوسالگی بدوح بفرمائید
بخش های دیگر هم در همین موضوع هست که چقدر خوبه هر پستی در بخش خودش ادامه پیدا کند

در یک صبح قشنگ زمستانی (27 دی ۱۳۸۹) بدوح با اهداف و آرزوهای بزرگ متولد شد. بگذارید از این آرزوها برایتان بگویم:
آرزو داشتیم همیشه بر لب‌ها طرح زیبای لبخند را ببینیم.
آرزو داشتیم یادآور زیبایی‌های زندگی باشیم، زیبایی‌هایی که شاید در دنیای امروز کمی فراموش شده‌ باشند.
می‌خواستیم یادآور امید باشیم،
یادآور اینکه با امید و اندیشه‌های زیبا و با توکل به خدای مهربان می‌توان زندگی را زیبا ساخت و به دستاوردهای عالی رسید.
شاید در گوشه‌ای از دنیا، کسی غروب دلگیری را تجربه می‌کند.
می‌خواستیم در کنار او باشیم.
او را درآغوش بگیریم
و بگوییم امیدی هست،
خدایی هست،
فردایی هست... .

http://i13.tinypic.com/61y8fg5.jpg

سلام و وقت بخیر
من هم پیشاپیش تولد دو سالگی تالار گفتمان بدّوح رو تبریک میگم..فعالیت رسمی این سایت از سال 91 آغاز شده و جا داره به مدیریت اصلی سایت ، جناب بهمن پور تبریک جانانه بگم.واقعا زحمات بسیاری برای ارتقای سایت و.. کشیدند و از همین جا بهشون خسته نباشید میگم و امیدوارم تمام کاربران سایت به آرزوها ، خواسته ها برسند و به شاید هاشون پایان بدن....
پاینده و برقرار باشید

چقدر خوب که از امشب شروع شد . سالی دگر می گذرد و ما هنوز هستیم شکر.. من فعلا جواب های شما را می خوانم تا نوبت خودم بشه

این هم از میز کار من ...در حال کار با دوسیستم با دو پروژه متفاوت کاری و جناب بهمن پور هم در سمتی دیگر مشغول کار با لپ تاپ...یه سی دی روی کیف من هست که محتویات داخلش حاصل تلاش گروه موسسه هست به تهیه کنندگی جناب بهمن پور که فردا معرفی کامل خواهد شد...
فقط بدونید به فکر شما هستیم همیشه :cool:

958

مراسم اصلی سالروز راه اندازی تالار گفتمان بدوح را آغاز می کنیم . امید دارم دوستان تا یک ساعت و نیم پیش رو همراه باشند و ابتدا نظرات شما را می خوانیم و بعد هم می رویم سراغ رونمایی و مسابقه

همراه باشید تا بخش های بعدی برنامه امشب...

منتظر حضور کاربران هستیم..:d

سلام
صمیمانه تولد تالار گفتمات را تبریک میگم امیدوارم موفق و پیروز باشید

سلام
شب همگی بخیر
مدت زیادی نیست با تالار گفتمان "بدوح"آشنا شدم ولی در این مدت چیزهای زیادی یاد گرفتم
صمیمانه از مدیران تالار تشکر میکنم و تولد بدوح را تبرک میگم
امیدوارم 100 ساله بشه این تالار
فرصت رو مغتنم میشمارم سال نو رو تبریک میگم

http://rouzegar.com/wp-content/uploads/2014/06/tavalod-mobarak.jpg

سلام
شب همگی بخیر و شادی
ببخشید ظاهرا من خیلی دیر رسیدم
خوشحالم که در تولد بدوح حضور دارم و در کنار دوستان و خواهر عزیزم این شب عزیز رو جشن میگیرم
وجودتون برقرار

http://www.kelishe.com/wp-content/uploads/2013/02/Happy-Birthday.jpg

این هم از پیام مدیریت تالار گفتمان بدّوح جناب بهمن پور
​http://s4.picofile.com/file/8178122642/Bodoh.mp3.html

حالا می رویم سراغ نکته پنهانی که جناب مددی در تصویر دیشب پنهان کرده بودند
از مجله صوتی تولیدی امسال موسسه فرهنگی هنری صدای اشنا پرده برداری می کنیم
به اتفاق همه شما عزیزان و همدلان همیشه همراه بدوح
ازاینجا (http://www.bodoh.ir/showthread.php?t=8689)ببنید

لطف کردید سپاس

سلام
شب همگی بخیر و شادی
ببخشید ظاهرا من خیلی دیر رسیدم
خوشحالم که در تولد بدوح حضور دارم و در کنار دوستان و خواهر عزیزم این شب عزیز رو جشن میگیرم
وجودتون برقرار

http://www.kelishe.com/wp-content/uploads/2013/02/Happy-Birthday.jpg
سلام در سالی که سپری شد با حضور همیشگی و البته پر از دانایی و پر شور شما اینجا زیبایی دو چندان داشت
امیدوارم سال پیش رو هم با حضور شما شاهد ثمرات و البته توفیق بیشتر باشیم

سلام در سالی که سپری شد با حضور همیشگی و البته پر از دانایی و پر شور شما اینجا زیبایی دو چندان داشت
امیدوارم سال پیش رو هم با حضور شما شاهد ثمرات و البته توفیق بیشتر باشیم

سلام
شبتون بخیر
شما لطف دارید
جا داره همین جا از زحمات شما آقای مددی بعنوان مدیران این مجموعه تشکر کنم
واقعا خسته نباشید

این هم از پیام مدیریت تالار گفتمان بدّوح جناب بهمن پور
​http://s4.picofile.com/file/8178122642/Bodoh.mp3.html

از همراهی خوب شما و تلاش های شما سپاسگزارم
دریابم سبک زندگی ایرانی را دریابیم تمدنی را که شاید دیر زمانی فراموش شود . چقدر زیباست مرام ما از دینمان کم نکند
از انتخاب بجای موسیقی در پلاتو متشکرم

962

سلام
شبتون بخیر و شادی
پیشاپیش سال نو مبااااارکــــــــــ
سایت بسیار خوب وپرباری ِ
بهتون تبریک میگم با آرزوی توفیق روز افزون برای شما

963

962

سلام
شبتون بخیر و شادی
پیشاپیش سال نو مبااااارکــــــــــ
سایت بسیار خوب وپرباری ِ
بهتون تبریک میگم با آرزوی توفیق روز افزون برای شما

963

تصاویر عالی بودند مرسی
بهارتون مبارک

حالا بریم سراغ بخش بعدی که از این لحظه میزبان شماست در ایام تعطیلات نوروز 94
از این بخش دیدن کنید و در قسمت های مختلف ان همراه باشید
باز هم تولد تالار گفتمان بدوح به همه شما صاحبان اصلی ان مبارک باشه

از اینجا (http://www.bodoh.ir/forumdisplay.php?f=461)بفرماید

سلام
شبتون بخیر
شما لطف دارید
جا داره همین جا از زحمات شما آقای مددی بعنوان مدیران این مجموعه تشکر کنم
واقعا خسته نباشید
سلام و خسته نباشید به شما کاربر عزیز "صدای رسا "
ممنون از شما بابت حضور گرمتان در سایت..
امیدوارم سال 94 سالی خوب براتون باشه و همچنان شاهد حضور شما باشیم

[quote=صدای رسا;12706]تصاویر عالی بودند مرسی
بهارتون مبارک[/quotسلااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا اااااااام

[quote=صدای رسا;12706]تصاویر عالی بودند مرسی
بهارتون مبارک[/quotسلااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا اااااااام

سلام
قبول زحمت کردید تشریف آورید
سپاس

سلااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااام
خب بالاخره مام به یه جشنی دعوت شدیم .........!!
خدا حقظ کنه باعث و بانیشو .......!!
دست خالیم هستیم دیگه باید ببخشین .!!
مدت کمیه تو جمعتون هستیم .اونم بواسطه یه مهربون مجوز پیدا کردیم اینجا باشیم ....
اگه جلومو نگیرن زیاد حرف میزنم .....!
پس زودتر تبرکمو بگمو زحمتو کم کنم .!!! شنیدم مسابقه و جایزه مایزه هم در کاره .....!!
هستم .!!
پاینده باشین ...
قربون شما .!!

سلااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااام
خب بالاخره مام به یه جشنی دعوت شدیم .........!!
خدا حقظ کنه باعث و بانیشو .......!!
دست خالیم هستیم دیگه باید ببخشین .!!
مدت کمیه تو جمعتون هستیم .اونم بواسطه یه مهربون مجوز پیدا کردیم اینجا باشیم ....
اگه جلومو نگیرن زیاد حرف میزنم .....!
پس زودتر تبرکمو بگمو زحمتو کم کنم .!!! شنیدم مسابقه و جایزه مایزه هم در کاره .....!!
هستم .!!
پاینده باشین ...
قربون شما .!!

شما همیشه خاطرات زیادی برامون تعریف میکنید
میشه لطف میند اینجا هم ی خاطره برامون بگید البته اینم بگم که حضورتون از هر چیزی باارزشتره
خوش اومدید

اما بریم سراغ مسابقه امسال تالار گفتمان بدوح البته رنگ خاصی امسال به خودش گرفته و ان هم بخاطر مجله صوتی و البته مساله مهم مصرف اب در کشور
این مسابقه با همراهی شرکت ابفای استان البرز برگزار می شود و به پانزده نفر هدیه نفیسی اهدا خواهد شد
برای جزئیات بیشتر به لینک زیر حتما سر بزنید

مسابقه پیامکی عیدانه (http://www.bodoh.ir/showthread.php?t=8688)

سلام
شب همگی بخیر
مدت زیادی نیست با تالار گفتمان "بدوح"آشنا شدم ولی در این مدت چیزهای زیادی یاد گرفتم
صمیمانه از مدیران تالار تشکر میکنم و تولد بدوح را تبرک میگم
امیدوارم 100 ساله بشه این تالار
فرصت رو مغتنم میشمارم سال نو رو تبریک میگم

سال نو بر شما هم با خیر و برکت باشه
از همراهی شما سپاسگزارم امیدوارم در سال جدید از حضور ارزشمند شما بی بهره نباشیم .
و چقدر خوب میشه شما هم در پست مطالب مشارکت داشته باشید و از نظرات خودتان دیگران را بی بهره نگذارید

http://images.persianblog.ir/223193_cSx9cp8h.jpg

شما همیشه خاطرات زیادی برامون تعریف میکنید
میشه لطف میند اینجا هم ی خاطره برامون بگید البته اینم بگم که حضورتون از هر چیزی باارزشتره
خوش اومدید

بالاخره خاطره رو کی تعریف کرد؟ کی شنید؟ ما که جیزی نه دیدیم و نه شنیدیم

شما همیشه خاطرات زیادی برامون تعریف میکنید
میشه لطف میند اینجا هم ی خاطره برامون بگید البته اینم بگم که حضورتون از هر چیزی باارزشتره
خوش اومدید
سلااااااااااااااااااااااا ااااااااام
یه روز یه بنده خدای مهربونی دلش واسه ما سوخت ...!! دید همینجور خجسته داریم برای خودمون شیلنگ تخته میندازیم تو این سایتا سرگردونیم ..دست ما رو گرفت و آورد اینجا ..!!
خب دستش درد نکنه ..یه چرخی تو این فضا زدم ..دیدم نه .! انصافا یه قدمایی برای ملت برداشتن و دارن کارای خیر می کنن .!! راستش هنوز نمی دونم این بدوح یعنی چی .؟ خلاصه چه عبارتیه ..!!!!؟ یه خورده هم اسم نچسبیه ..!! البته با اجازه مدیراش ...!!!!!حالا از همون مهربون می پرسم .!! ولی گفته بودم که می خوام یه خاطره بگم .!!اگه مثل من عمه دارین و دلتون براش تنگ شده ولی مجوز ندارین ببینینش ..!!!!!!!!!!! این خاطره رو بخونین ..!! الهی من قربون اون عمه بشم که اون سال عید نوروز بعد 20 سال از فرنگ اومده بود بچه های دادششو ببینه ولی همینجور چپ و راست به همه ضد حال میزد و همه هم به سینشون میزدن که کی این فولاد زره زبونم لال گورشو گم می کنه و میره .!!حدودا بیست و سه سال پیش بود ... یه چند سالی بود استخدام دولت شده بودم ... یه روز داداشمون ......حسن رو میگم ....!! شما نمیشناسینش .خیلی آقاست ..!! اینجوری بگم از من خیلی بهتره .!!!!!!!!!!منم یواش یواش که اینجا یخم باز بشه میشناسین !!!!!!!!!! خیالتون راحت باشه آزارم به کسی نمی رسه .!! داشتم می گفتم ....: حسن خبر آورد که بیا عمه کبری از آمریکا اومده ..چند روز پیش تبریز و تهران بوده حالام اومده ما ها رو ببینه .!!جونم براتون بگه این عمه خانم رو ما از بچگی ندیده بودیم ولی وصف حالشو از مادرمون زیاد شنیده بودیم که چه زبونی داره ..!!!! ظاهرا صابونش به تن مادر ما خو.رده بود ..... !!!!!!!!!!!!!!!گفتیم : مادرحالا بگو این عمه چه شکلی هست .؟ خوبه ...؟بده .؟؟ زشته .....؟ خوشگله .......؟مهربونه .؟ ناقلاست .....؟ بدجنسه .؟ چیه بالاخره ...!!!! مادرمونم تو تخم چشم ما نیگاه کرد و گفت : فقط اینو بگم بهتون مهربونه ولی امان از دست زبونش ..!!سرتونو درد نیارم ....عمه رو راست از فرودگاه برده بودن خونه خواهر بزرگمون که خونه بزرگی داشت و یه خورده آبرومند بود ....!!!!!!!!!!!!!!!بعد از ظهر همه جمع بودن که منو حسنمونم رفتیم ببینیم این عمه تاریخی رو .!!!!!!!!!! مادرمونم کلاس خودشو حفظ کرده بود و نرفته بود دیدنش .!!!
وارد حیاط شدیم ....! از همون دور هال و پذیرایی رو دیدم ...!! دیدم روی اون مبل بزرگه سه تا خانم نشستن .! نزدیک و نزدیک شدیم ...کنجکاو بودم که کدومشون همون عمه است ..!!یه تنه به حسنمون زدم و گفتم : حسن عمه کدومه .؟ اونم گفت : منم مثل تو تا حالا ندیدمش !!وارد هال شدیم همینجور که سلام می کردیم تا آخرین لحظه هم تشخیص ندادیم که عمه کدوم یکیه ..!! دیگه لحظه آخری دیدم نفر وسط یه خورده سنش بیشتره و فیگوراتی ..!!!!!!!! راستش از شباهتی که به پدر خدا بیامرزمون داشت فهمیدم اون عمه است ....!! مشخصه اصلیشم همون دماغش بود که خود خود کمپانی بود .!!!!!!!!!!
سلام کردم .... از زیر عینکش که مثل عینک حانم هاویشام بود .!!یه نگاه معنی دار و عاقل اندر سفیه کرد و اولین ضد حال رو به ما زد .... یعنی بهتره بگم که زد تو برجکمون .!!!!!!!!!می دونین چی گفت : گفت : این کیه ...!!؟ چقدر سیاهه ..!!!خواهرمون فضا رو طبیعی کرد و گفت : عمه جان این حسینمونه ..!!!
عمه هم گفت : ننه تو رو تو خاکه ذغالا دنیا آوردن ...؟؟ تو که مثل شب می مونی ..!!جان خودم دلم می خواست زمین دهن باز کنه و برم توش از خجالت .!! ولی چند دقیقه بعد یه دستی به سر و صورتمون کشید و شد همون عمه دوست داشتنی که انتظارشو داشتیم ....!!!خدا وکیلی این ساپورتی که الان خیلی مده و تو فرهنگستان زبان فارسی بهش میگن « چسبونک بی حیا » اون موقع از اون شیکاش من پای عمه خانم دیدم .!!خوش تیپ ترین خانوم مجلس بود .!!! خلاصه کنم ..همه نشسته بودن و فقط به دهن عمه خانم نگاه می کردن که در و گوهر ازش بیرون میومد و هر چند لحظه هم به قول ما مشهدیا یکی دو تا قلمبه آبدار نثار مادر ما و داداش خدا بیامرزش می کرد .!!!!!!!! حضرت عباسی خسته شدم ..بذارین یه دون چایی بخورم ..تا قشنگ و دقیق اون فضا و اون سال بیاد جلو چشمم بقیشم براتون تعریف می کنم ..کوچیک شمام هستم .!!! راستی عیدتونم مبارک .!!

بالاخره خاطره رو کی تعریف کرد؟ کی شنید؟ ما که جیزی نه دیدیم و نه شنیدیم

داداش خوبم تعریف کرد منم شنیدم