PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : فشارِ زندگی بر شانه های ظریفِ کودکان کار



ن کیوانپور
2015-04-25, 12:55
دست های کوچک و پینه بسته، چشمان معصوم و نگاه هایی ملتمسانه، بسته های آدامس و فال حافظ و بیسکوئیت های رنگارنگ. برخی از عابران دلشان می سوزد و اسکناسی پاره پوره به آن ها می دهند، برخی دیگر بی اعتنا از کنارشان عبور می کنند، گویی این کودکان نامرئی هستند. سطح شهر پر شده است از کودکانی کم و سن و سال که برای تامین زندگی خود و خانواده شان مجبور به کار و فعالیت شده اند.

به جای آن که در محیطی امن پرورش یابند، با کودکان هم سن و سال خود بازی و تفریح کنند، به مدرسه بروند و از هر لحظه ی زندگی شان لذت ببرند، به پول درآوردن مشغولند. یادم است چندی پیش در یک برنامه ی تلویزیونی، یکی از بازیگران معروف سینما با پسربچه ای که در خیابان کار می کرد، مشغول مصاحبه بود. پسربچه ای که چشمانی اندوهناک داشت و مجری تا می توانست سوالات بی ربط از او می پرسید. سوالاتی که بینندگان را هم ناراحت می کرد، چه برسد به آن پسر بچه ی کوچک. مجری از او پرسید می خواهد چه کاره شود؟ گفت دکتر. مجری پرسید پس چرا درس نخوانده؟ کودک گفت : چون باید خرج برادر و خواهرم را بدهم. آن ها باید درس بخوانند. مجری اما پا را از این فراتر گذاشته و از کودک پرسید که آیا تا به حال دلش اسباب بازی خواسته؟ کودک گفت خیلی وقت ها شده که به ویترین مغازه ها نگاه می کند و یک بار هم از این که نتوانسته اسباب بازی بخرد گریه کرده است. مجری از دختر کوچکش گفت و اتاقی پر از اسباب بازی و این که آیا پسرک دوست دارد چنین اتاقی داشته باشد؟ کودک گفت اگر داشتم مانند بچه ی تو می شدم. یادم است با دهانِ باز و چشمان متعجب برنامه را نگاه می کردم. از سوالاتی این چنین توهین آمیز و ناراحت کننده دلم به درد آمده بود. انگار کسی گرسنه باشد و جلویش از طعم غذاهایی که خورده ای حرف بزنی.


کودک کار بیش از 14 ساعت در هفته کار می‌ کند

در تعریف جهانی و بنا بر ماده‏‌ی یک پیمان‏ نامه حقوق کودک، "کودک کار" بیش از ۱۴ ساعت در هفته کار می کند و سن او بیشتر از ۵ سال و کمتر از ۱۸ سال است. منظور از "کار کودک" درگیر کردن کودکان در فعالیت‏‌های درآمدزایی است که مانع تحصیل، آموزش و برخورداری آنان از امکانات اولیه رشد فردی و اجتماعی می‏‌شود و می‌تواند با آسیب و بهره ‏کشی همراه باشد. برای همین ماده ۳۲ از پیمان نامه جهانی حقوق کودک هر گونه بهره کشی از کودکان زیر ۱۸ سال را ممنوع می‌داند. ماده ۷۹ قانون کار در ایران به کار گماردن افراد کمتر از ۱۵سال تمام را ممنوع می‌داند.
طبق تعاریف، میان "کودک کار"، "کودک خیابان" و "کودک کار و خیابان" تفاوت وجود دارد، به این معنی که کودک کار برخلاف قانون در سن کم به کار در کارگاه گماشته شده، کودک خیابان کودکی است که زندگی اجتماعی خود را در خیابان می‌گذراند و می تواند به تکدی‌گری و بزه‌کاری روی آورد یا جذب باندهای تبهکار شود. کودک کار خیابانی هم به کودکی گفته می شود که خانواده دارد و شب را در منزل می گذراند اما برای گذران معاش زندگی به کارهای کاذب در خیابان می پردازد و درآمدی دارد. متاسفانه به دلیل حساسیت مسائل مربوط به این قشر خاص، آمار و ارقام دقیقی از آن ها در دست نیست. بر اساس آمارهای موجود، بیش از ۲۵۰میلیون کودک ( ۱۴-۵ ) که معمولاً زیر سن قانونی کار می کنند، در کشورهای در حال توسعه است که این ارقام بسیار اندوه بار است.



چه برخوردی با کودکان کار، مناسب است؟

در برابر کودکان کار، همیشه با دو نوع موضع از سوی مردم مواجهیم. برخی از روی دلسوزی و عکس العمل احساسی به آن ها کمک می کنند و برخی از روی منطق و با این استدلال که این کودکان عضوِ گروهی خلافکار هستند که برای سرکیسه کردن مردم جلب ترحم می کنند، از کمک به آن ها سر باز می زنند. در این که وجود این کودکان با چهره های کثیف و ظاهری ترحم برانگیز که گاهی باعث مزاحمت برای سایر مردم می شوند، چهره ای زشت به شهر می بخشد شکی نیست، اما نمی توان بخش احساسی قضیه را نادیده گرفت. انسان به حکم انسان بودن از عاطفه و احساس برخوردار است و این امر سبب می شود با دیدن کودکانی کم سن و سال درخیابان ها که ملتمسانه برای خرید یک آدامس 500 تومانی در مسیری طولانی عابران را دنبال می کنند، دلسوزی کنیم و اسکناسی بگذاریم در دستانشان.
در هر صورت، به عقیده ی من چه این کودکان به طور خودجوش و واقعا از روی اجبار به این کار روی آورده باشند و یا تحت نظر گروهی خلافکار به کار مشغول شده باشند، نیازمند توجه هستند از این رو که در حالت دوم نیز اجباری وجود داشته که در سال هایی که باید مشغول بازی و خنده و خوشحالی باشند به کار و فعالیت روی آورده اند. حالت دوم برای این کودکان بسان همان حالت برده داری زمان گذشته است. چه بسیار مطالب ناراحت کننده ای که از خرید و فروش چنین کودکانی می خوانیم و یا از گوشه و کنار می شنویم که اگر نقص عضوی هم داشته باشند قیمتشان دو برابر خواهد بود. جای تاسف است که علیرغمِ پیشرفتِ روزانه ی جوامع و آمار و اخبارِ کذاییِ امیدوارکننده، در باطن، شهرها و کشورها مسیر انحطاط و فروپاشی را در این زمینه پیش گرفته اند.


نگارنده : نسترن کیوان پور

صدای رسا
2015-04-26, 12:04
تامل برانگیز