سر آغاز نگاهی بودم که هرگز چشمی برای دیدن نداشت . (بدُّوح)
نمایش نسخه قابل چاپ
سر آغاز نگاهی بودم که هرگز چشمی برای دیدن نداشت . (بدُّوح)
انسان های خوبی را می فهمند فقط گاهی بلند نیستند جواب خوبی را بدهند .(بدُّوح)
ملکا ذکر تو گویم .... و اندر این حال خراب از تو جویم.. وان ره دور با تو پویم.(بدُّوح)
آرزو هایت را خوب بگو شاید مهلتی داشته باشی.(بدُّوح)
کمترین فریاد انسان بی کس .خسته ام (بدُّوح)
برای فهم خوبی باید اول بدی نکنی . (بدُّوح)
شب بهترین سرمایه آرامش بی پناهان است برای رسیدن به خدا (بدُّوح)
آهسته می گذرد بدترین درسی که از روزگار گفتم ! حسرت . (بدُّوح)
زمستان سرد و احساس یک دلسوزی تنها امید یک بی کس است.(بدُّوح)
در هم آغوشی حیله و فریب تو یگانه هوشیار باش .بگذار عالم فریب بخورند(بدُّوح)