-
مسابقه سبک زندگی
سلام روز گارتان بر قرار
همچنان که می دانید مسابقه جدید با عنوان :[SIZE=3][COLOR="#FF0000"][B]سبک زندگی[/B][/COLOR][/SIZE] در جهت تبادل نظر در ایین و روش زندگی ایرانیان شروع می شود
با عذر از همراهانی که پست ان ها در لینک قبلی حذف شد ( بدلیل اشتباهی در تالار)
دوباره این پست جهت مشارکت همه شما در این مسابقه نوشته می شود
شما هم نظر بدهید: جمله ای ، خاطره ای، یا تجربه ای. اندیشه ای
زمان این مسابقه : تا شنبه مورخه 22 /6/ 93 ساعت 21
[B]این هم سئوالات و موضوعات[/B]
1[COLOR="#FF0000"]-چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟
2-چرا در روابط اجتماعی، حقوق متقابل رعایت نمی شود؟
3-چرا در برخی مناطق، طلاق زیاد شده است؟
4-چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود؟ [/COLOR]
تذکر : هرگونه سئوال و نظری درباره مسابقه در[URL="http://www.bodoh.ir/forumdisplay.php?f=451"] اینجا [/URL]مطرح شده تا پاسخ داده شود
-
[COLOR=#3E3E3E]1-چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟[/COLOR]
[SIZE=4][FONT=arial][B]شاید به این دلیل که متاسفانه در بعد اجتماعی منافع فردی خود را غالب می دانیم و به این ترتیب وابستگی متقابل افراد در جامعه کم شده است.
و فعالیتهای جمعی کاهش می یابد
تو جه به فرمایشات گرانقدر ائمه در این زمینه حائز اهمیت است
[/B][/FONT][/SIZE][FONT=farhangnewsfont][CENTER][SIZE=4][FONT=arial][COLOR=#FF0000][B]امام على علیه السلام[/B][B]:
[/B][/COLOR][/FONT][/SIZE][/CENTER]
[/FONT][SIZE=4][FONT=farhangnewsfont][CENTER][FONT=arial][COLOR=#0000FF][B]مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْیِهِ هَلَکَ وَمَنْ شاوَرَالرَّجالَ شارَکَها فى عُقولِها؛
[/B][/COLOR][/FONT][/CENTER]
[/FONT][/SIZE][SIZE=4][FONT=farhangnewsfont][CENTER][FONT=arial][COLOR=#008000][B]هر کس خود رأى شد هلاک مىشود و هر کس با افرادصاحب نظر مشورت کند در عقل آنان شریک مىشود
[/B][/COLOR][/FONT][/CENTER]
[/FONT][/SIZE][SIZE=4][FONT=farhangnewsfont][CENTER][FONT=arial][B]**********
[/B][/FONT][/CENTER]
[/FONT][/SIZE][SIZE=4][FONT=farhangnewsfont][CENTER][FONT=arial][COLOR=#FF0000][B]امام صادق علیه السلام[/B][B]:
[/B][/COLOR][/FONT][/CENTER]
[/FONT][/SIZE][CENTER][SIZE=4][FONT=farhangnewsfont][FONT=arial][B][COLOR=#0000FF]و مثل المشورة مع أهلها مثل التّفكّر في خلق السّماوات و الارض و فنائهما، و هما غنيّان عن القيد، لانّه كلّما تفكّر فيها غاض في بحور نور المعرفة، و ازداد بهما اعتبارا و يقينا.
[/COLOR][/B][/FONT][/FONT]
[FONT=farhangnewsfont][FONT=arial][COLOR=#008000][B] مشورت كردن با مردم خوب و اهل علم، مثل تفكّر كردن است در خلق آسمانها و زمين و فناى آسمان و زمين، كه ايستادهاند هر كدام به جاى خود بى قيد و ستون[/B][/COLOR][/FONT][/FONT][/SIZE][/CENTER]
-
[COLOR=#3E3E3E]2.چرا در روابط اجتماعی، حقوق متقابل رعایت نمی شود؟
[SIZE=4][FONT=arial]
[/FONT][/SIZE][/COLOR][SIZE=4][FONT=arial][COLOR=#282D2F]یکی از عوامل رعایت نکردن حق مردم در مقابل یکدیگر منفعت طلبی طرفین است.
که یک امر غریزی است و از این عوامل میتوان به تعصبات قومی و فکری، عادتها ، رسومات و سنتهای نابجا نام برد اینکه تقوای حقیقی در جامعه ایجاد نشده است و مردم بیشتر به مزایای مادی و دنیوی توجه میکند تا معنوی و اخروی؛ پس آنها هنوز به این آزادی دست نیافتهاند.[/COLOR][COLOR=#282D2F] [/COLOR][COLOR=#282D2F]
گاهی اوقات هم [/COLOR][U]بدلیل احساس عدم امنیت است[/U][COLOR=#282D2F] که افراد دست به[/COLOR][COLOR=#282D2F]زیر پا نهادن حقوق دیگران میزنند.
اگر در جامعه همه افراد احساس امنیت کنند؛
مطمئناً حقوق دیگران کمتر ضایع خواهد شد. امنیتی که همه جنبههای زندگی آنها چه مادی و چه معنوی را در برگیرد.[/COLOR]
[/FONT][/SIZE]
-
[COLOR=#3E3E3E]3-چرا در برخی مناطق، طلاق زیاد شده است؟[/COLOR][COLOR=#3E3E3E]
[/COLOR][SIZE=4][FONT=arial][RIGHT][COLOR=#000000] صداقت، وفاداری، درک متقابل، شناخت، برخوردار بودن از معنویت و پایبند بودن به اصول اخلاقی، عدم اعتیاد و درآمد مکفی از جمله عوامل پایداری ازدواج است.
وقتی به این فاکتورها کم توجهی یا بی توجهی شود مطمئنا طلاق افزایش خواهد یافت.[/COLOR][/RIGHT][/FONT][/SIZE]
-
[COLOR=#3E3E3E]4-چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود؟ [/COLOR]
[SIZE=4][FONT=arial][COLOR=#000000]یکی از دلایلی که موجب شده است که انضباط در فرهنگ رانندگی به طور کامل رعایت نشود باز نکردن این مسئله و عدم فرهنگ سازی در اجرای قوانین راهنمایی و رانندگی است.[/COLOR][/FONT][/SIZE]
-
1-سوءمدیریت، انتصاب مدیران ناکارآمد، نبود تشویق و تنبیه، اصول (نپوتیسم) خانواده سالاری، ناامیدی از اینکه کارها به نتیجه برسد، وضعیت معاش نگرانکننده، همه و همه در تضعیف اصل فرهنگ کار جمعی در اذهان تأثیر میگذارد.
-
یکی از ضعف های اساسی فرهنگ کار جمعی خود متولیان فرهنگی اند. آن هم به دلیل تعدد و کثرت و کارهای موازی است. وقتی کار موازی بشود در این راستا عملا آن روحیه تعامل و تعاون و هماهنگی گروه ها، احزاب، جناح ها، مردم، قومیت ها و اقلیت ها از هم گسسته می شود. و هرکسی متناسب با آن کار فرهنگی یک گزارش یا عملکردی دارد و این عملا توان جمعی کار فرهنگی و فرهنگ کار جمعی از جامعه هدف گرفته می شود.
-
[CENTER][URL="http://www.farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/92-02/11/039.jpg"][IMG]http://www.farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/92-02/11/039.jpg[/IMG][/URL][/CENTER]متاسفانه در بعد اجتماعی منافع فردی خود را غالب می دانیم و به این ترتیب وابستگی متقابل افراد در جامعه کم شده است. در سرمایه اجتماعی باید حساسیت زیادی داشته باشیم، سرمایه اجتماعی موجب بالارفتن فرهنگ کار جمعی می شود. فرایند دولتی شدن نیروی کار در جامعه نیز بحثی است که برخی از کارشناسان از آن به عنوان روندی برخلاف فرهنگ کار دسته جمعی نگاه می کنند به گونه ای که نیروی جوان کار پس از طی فرایندهای جذب و استخدام در بدنه دولت استخدام شده و فعالیت تحت چارچوب تعریف شده می پردازد، در این امر نقش تولید و توسعه خود به خود از بین می رود.همچنین ائمه ما نیز بر خرد جمعی تاکید بسیار دارند.: حضرت علی (ع) و امام صادق (ع) می فرمایند[CENTER][COLOR=#ff0000][B]امام على علیه السلام[/B][B]:[/B][/COLOR][COLOR=#0000ff][B]مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْیِهِ هَلَکَ وَمَنْ شاوَرَالرَّجالَ شارَکَها فى عُقولِها؛[/B][/COLOR][COLOR=#008000][B]هر کس خود رأى شد هلاک مىشود و هر کس با افرادصاحب نظر مشورت کند در عقل آنان شریک مىشود[/B][/COLOR][FONT=tahoma][B]**********[/B][/FONT][COLOR=#ff0000][B]امام صادق علیه السلام[/B][B]:[/B][/COLOR][B][COLOR=#0000ff]و مثل المشورة مع أهلها مثل التّفكّر في خلق السّماوات و الارض و فنائهما، و هما غنيّان عن القيد، لانّه كلّما تفكّر فيها غاض في بحور نور المعرفة، و ازداد بهما اعتبارا و يقينا.[/COLOR][/B]
[COLOR=#008000][B] مشورت كردن با مردم خوب و اهل علم، مثل تفكّر كردن است در خلق آسمانها و زمين و فناى آسمان و زمين، كه ايستادهاند هر كدام به جاى خود بى قيد و ستون[/B][/COLOR]
[/CENTER]
-
سوال1اضافه شدن خرافات«مثلا اگر شريك خوب بود خدا هم براي خودش شريك قائل مي شد» و يا «به ديگران اعتماد نكن» و غيره در ميان افكار عمومي خودش يك عامل است.»
-
سوال2-[B][B]من متفاوتم-[/B][/B][B][B]منافع مشترک برایمان گنگ است-آ[/B]موزش ندیده ایم-[/B][B]سیستم جزا و پاداش ما ضعیف است-[/B]سنگ بنای توسعه در هر کشوری با سطح مشارکت و همکاری نیروی انسانی آن جامعه رابطه مستقیم دارد، اما اگر این روحیه همکاری با تضییع حقوق متقابل افراد خدشه دار شود، در نتیجه نباید دیگر امیدی به پیشرفت های پایدار اجتماعی و حتی اقتصادی آن جامعه داشت و به همین دلیل مهم است که سیستم قضایی کشور باید در پرونده هایی با سطح بالای تضییع حقوق افراد، نقش پررنگی ایفا کند تا پایمال شدن حقوق شهروندان به رویه ای عادی در جامعه تبدیل نشود.
-
[FONT=Tahoma][COLOR=#364a51][COLOR=#282d2f]سوال2-اگر بخواهیم بر طبق دیدگاه شهید عزیز استاد مطهری بیان کنیم که دلیل رعایت نکردن حقوق دیگران در اجتماع چیست؟
باید گفت که بستگی به هدف انسانها داردکه به دو گونه کلی میباشد 1. هدف انسانها بر مبنای سعادت حقیقی وجلب رضایت خداوند باشد.2. هدف انسانها بهرهبردای از مظاهر مادی و دنیوی باشد. اینکه در اجتماعات امروز حقوق دیگران رعایت نمیشود حتی در جامعه اسلامی به دلیل آن است که؛ (هدفمان باید رسیدن به سعادت حقیقی که در خود نیازمند رشد و تکامل میباشد و برای رسیدن به رشدو کمال نیازمند 1)تربیت 2) امنیت 3) آزادی هستیم) نیست. پس میتوان گفت اگر به سه عامل(تربیت-امنیت- آزادی معنوی) دست پیدا کنیم آنگاه حقوق دیگران در جامعه رعایت خواهد شد در بحث آزادی منظور آزادی معنوی و آزادی اجتماعی است و مهمترین آن آزادی معنوی است. بر طبق گفتارهای شهید مطهری یکی از عوامل رعایت نکردن حق مردم در مقابل یکدیگر منفعت طلبی طرفین است. که یک امر غریزی است و از این عوامل میتوان به تعصبات قومی و فکری، عادتها ، رسومات و سنتهای نابجا نام برد اینکه تقوای حقیقی در جامعه ایجاد نشده است و مردم بیشتر به مزایای مادی و دنیوی توجه میکنمد تا معنوی و اخروی؛ پس آنها هنوز به این آزادی دست نیافتهاند. ملاک ما سود و زیان شخصی و آن هم از نوع دنیوی است. اگر بتوانیم این را در جامعه رشد و نشان دهیم که هدف انسان والا است و آن هم الهی است آنگاه خواهیم دید که قوانین اجتماعی رعایت خواهند شد. دیگر در هر کاری خداوند را ملاک قرار خواهند داد و هدفشان جلب رضایت خداوند خواهد بود. در چنین حالتی انسانها حقوق یکدیگر را رعایت خواهند کرد چون هدفشان جلب رضایت خداست. .البته این هم منفعت طلبی است و منفعت آنها جلب رضایت خداوند است. در حقیقت این بعد از غریزه انسان را در راه اصلی خودش قرار دادهایم و آن را به درستی ارضا خواهیم کرد. رشد آزادی معنوی و این كه افراد از منیت ها عبور كرده و باورشان ما شدن باشد. دوم این كه به درك صحیحی از خواسته ها و انتظارات یكدیگر برسند. اولین پله ارتقای سطح تعاملات اجتماعی در جامعه است. البته برای اینکه بتوانیم به این سطح برسیم (آزادی معنوی) نیازمند تربیت و امنیت میباشیم . یعنی باید افراد جامعه تربیت شوند. متاسفانه تربیت ما به گونه ای شده است که به فرزندانمان خودخواهی را آموزش داده و می دهیم. مبارزه و عكس ا لعمل منطقی را به فرزندانمان یاد نداده ایم. هدف اصلی آفرینش انسان ها را نه فهمیدهایم و نه توانستهایم به آنها آموزش دهیم. بخش اعظم یادگیری چگونگی تعاملات صحیح با دیگران در اجتماع به این برمی گردد كه به ما در خانواده و مدرسه چه آموزش هایی داده اند؟ باید تك تك افراد جامعه به این باور برسند كه رفاه او در گرو رفاه جامعه است.
متاسفانه الان به جایی رسیده ایم كه صبر و حوصله نداریم و عجول تربیت شدهایم این عجله سبب عجول بودنمان در دریافت نتیجه شده است. و هدفمان را هم که اشتباه تعیین کردهایم در نتیجه فقط جلوی پای خود را میبینیم و به ظاهر مینگریم نه تنها قبح شكستن قوانین و هنجارها فروریخته، بلكه در مواردی دیده شده كه افراد با افتخار از شكستن قوانین یا به اصطلاح دور زدن هایشان یاد می كنند و با تشویق سایرین هم روبه رو میشوند.سایرین آنها را زرنگ های جامعه تلقی می كنند جا انداختن سبك صحیح زندگی با رویكرد اسلامی، بومی و ایرانی یكی از ضرورت های امروز ماست. گاهی اوقات [U]بدلیل احساس عدم امنیت است[/U] که افراد دست به زیر پا نهادن حقوق دیگران میزنند. اگر در جامعه همه افراد احساس امنیت کنند؛ مطمئناً حقوق دیگران کمتر ضایع خواهد شد. امنیتی که همه جنبههای زندگی آنها چه مادی و چه معنوی را در برگیرد. البته باید یادآور شویم که ما سعی کردهایم آنچه را که از کتابهای شهید مطهری فهمیدهایم (که مسلماً فهم ما هنوز ناقص است) بیان کنیم. و توان ما بیش از این نبوده است. مسلماً استاد به بهترین وجه به این قبیل سوالات پاسخ دادهاند. و میدانیم که در جامعه کنونی همه مشکلات ناشی از عدم هدف مشخص و عالی در زندگی است. باید افراد جامعه طوری تربیت شوند که بتوانند خودشان را از قید و بندهای غریزی و مادی رها نمایند. و هدفشان خداوند و رضای خداوند باشد. باید جامعه نیز امنیت کافی را برقرار کند. که اگر کسی با این هدف تربیت شد و خواست در جامعه با اصول اسلامی رفتار کند حق و حقوقشان پایمال نگردد. [LEFT][RIGHT][B]«به امید روزی که در [/B][B]در روابط اجتماعی ما حقوق متقابل رعایت گردد».[/B][/LEFT][/RIGHT][LEFT][B] [/B][B]
[/B][/LEFT][/COLOR][/COLOR][/FONT]
-
[COLOR=#800000]سوال2-چكيده:[/COLOR] چرا در روابط اجتماعي، حقوق متقابل رعايت نمي شود؟
آنچه براي خود نمي پسندي...
علل و عوامل رعایت نکردن حقوق یکدیگر چیست؟
1 – منفعت طلبی
2 - تعصبات قومی
3 - تعصبات فکری،
4 - عادتها ،
5 - رسومات و سنتهای نابجا
6 – احساس عدم امنیت
حقوق متقابل مردم و مسئولان در جامعه
راهکارهای نهادینه نمودن رعایت حقوق در جامعه
آثار مثبت رعايت حقوق متقابل
آثار منفى عدم رعايت حقوق متقابل
-
سوال2-(1)تربیت
(2) امنیت
(3) آزادی هستیم) نیست.
پس میتوان گفت اگر به سه عامل(تربیت-امنیت- آزادی معنوی) دست پیدا کنیم آنگاه حقوق دیگران در جامعه رعایت خواهد شد.
وباز یکی از علتهای عدم رعایت حقوق ، ضعف اعتقاد به خدا و آخرت؛ ضعف اعتقادي و اخلاقي.
-
سوال3- از عوامل خانوادگی موثر در افزایش طلاق نیز عبارتند از: الگوهای تربیتی که خانواده برای تربیت فرزندان به کار می گیرد، سابقه طلاق در خانواده های زوج ها و درگیر بودن یا نبودنش با آسیب های اجتماعی دیگری همچون اعتیاد.
برخی علل موثر بر طلاق اجتماعی است. عوامل اجتماعی بشدت گسترده است و از رسانه ها، شرایط اقتصادی، نشاط اجتماعی حاکم بر جامعه و سطح هویت فرهنگی مردم تاثیر می پذیرد. مشکلات اجتماعی همچون بیکاری و تنزل سطح سلامت روانی عمومی و بروز ناهنجاری های روانی همچون افسردگی و پرخاشگری، گرایش زوج ها را به طلاق زیاد می کند و عکس آن نیز صادق است.
-
[CENTER]
[IMG]http://upload7.ir/images/30509818184777144547.jpeg[/IMG]
[/CENTER]
[COLOR=#FF0000][B][SIZE=3][COLOR=#000000][FONT=arial]
[/FONT][/COLOR][/SIZE][/B][/COLOR][B][SIZE=4] 3-چرا در برخی مناطق، طلاق زیاد شده است؟[/SIZE][/B]
[COLOR=#FF0000][B][SIZE=3][COLOR=#000000][FONT=arial,helvetica,sans-serif]
متن زیر دقیق از ساعت لحظه ای ثبت احوال کشور استخراج شده است :([/FONT][/COLOR][/SIZE][/B][/COLOR][FONT=arial,helvetica,sans-serif][B][URL="http://www.google.com/url?sa=t&rct=j&q=&esrc=s&source=web&cd=1&ved=0CCUQFjAA&url=http%3A%2F%2Fwww.sabteahval.ir%2Fdefault.aspx%3Ftabid%3D6835&ei=Br0bUvDwH8fVtAb9vYDADw&usg=AFQjCNG8SEmrpTX93fI426VrZ1vHnElvhw&cad=rja"]سازمان ثبت احوال كشو[COLOR=#000000]ر[/COLOR][/URL][/B][/FONT][COLOR=#FF0000][B][SIZE=3][COLOR=#000000][FONT=arial,helvetica,sans-serif] )[/FONT][/COLOR][/SIZE][/B][/COLOR]
[CENTER][RIGHT][B][FONT=arial,helvetica,sans-serif][SIZE=3][COLOR=#FF0000]
[/COLOR][/SIZE][/FONT][/B][/RIGHT]
[TABLE]
[TR]
[TD="align: right"][B][FONT=arial,helvetica,sans-serif][SIZE=3]تعداد ازدواج تا پايان سال 1391[/SIZE][/FONT][/B] [/TD]
[TD="align: right"] [B][FONT=arial,helvetica,sans-serif][SIZE=3]829968[/SIZE][/FONT][/B][/TD]
[/TR]
[/TABLE]
[/CENTER]
[CENTER][TABLE]
[TR]
[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: right"][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: right"][B][FONT=arial][SIZE=3] ازدواج در نقاط شهری[/SIZE][/FONT][/B][/TD]
[TD="align: right"] [B][FONT=arial][SIZE=3]678870[/SIZE][/FONT][/B] [/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: right"][B][FONT=arial][SIZE=3] ازدواج در نقاط روستايی[/SIZE][/FONT][/B][/TD]
[TD="align: right"] [B][FONT=arial][SIZE=3]151098[/SIZE][/FONT][/B][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: right"] [B][FONT=arial][SIZE=3]تعداد طلاق تا پايان سال 1391[/SIZE][/FONT][/B][/TD]
[TD="align: right"] [B][FONT=arial][SIZE=3]150324[/SIZE][/FONT][/B][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: right"][B][FONT=arial][SIZE=3] طلاق در نقاط شهری[/SIZE][/FONT][/B][/TD]
[TD="align: right"] [B][FONT=arial][SIZE=3]136913[/SIZE][/FONT][/B][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: right"][B][FONT=arial][SIZE=3] طلاق در نقاط روستايی[/SIZE][/FONT][/B][/TD]
[TD="align: right"] [B][FONT=arial][SIZE=3]13411[/SIZE][/FONT][/B][/TD]
[/TR]
[/TABLE]
[RIGHT][B][FONT=arial][SIZE=3]
[/SIZE][/FONT][/B][SIZE=3][FONT=arial]
[B]براساس این آمار وضعیت طلاق گرچه در قیاس با بسیاری از کشورها به دلیل بافت سنتی مذهبی ایران پایین تر است اما واقعیت تکان دهنده از هر 6 ازدواج 1 مورد طلاق ثبت شده را باید باور کرد و ممکن است با توجه به افزایش آن در سالهای متوالی گذشته این وضع در سال 92 تشدید شده باشد.
اینکه طلاق چه ضربه ای به بنیان خانواده ها، گسترش فساد و .... وارد می کند بحثی جداگانه لازم دارد که با محوریت این نوشتار که درصدد علت افزایش طلاق است اندکی تضاد دارد و انشاء الله در آینده درج خواهد شد
جامعه شناسان و روانشناسان هر کدام از منظری به بیان موضوع پرداخته اند اما حقیقت امر این است که همانطور که انسان پیچیده می باشد شناخت ابعاد رفتاری وی نیز به همین میزان مشکل تر میگردد و صرفا" گره زدن با یک واقعه مانند تورم و اقتصاد غیر معقول به نظر می رسد.
آمار کلی طلاق با افزایش جمعیت شهرها رابطه ای مستقیم دارد و هرچه برتراکم جمعیت افزوده می گردد بر میزان طلاق هم افزوده می شود ، طبق آمارهای رسمی در سال گذشته روزی 381 طلاق و ساعتی 16 طلاق ثبت شده و استان های تهران ، خراسان رضوی و فارس بیشترین نرخ طلاق را داشته اند. در تهران از هر سه ازدواج یک مورد به طلاق ختم می گردد که یک فاجعه است.
در زیر فهرستی از مهم ترین علل طلاق بیان می گردد که همانطور گفته شد پدیده اجتماعی فقط الهام گرفته از یک موضوع نیست :
1 - بیکاری ، نداشتن مسکن
2- اعتیاد ، خشونت
3- دخالت بی مورد خانواده ها
4- خیانت و فساد اخلاقی
5- عدم ارضای نیاز جنسی طرفین
6- صاحب فرزند نشدن
7- عدم شناخت متقابل پیش از ازدواج
8- ازدواج های احساسی و خیابانی
9- ازدواج های اجباری و مصلحتی
10- نداشتن تناسب فرهنگی و فکری
11- ضعیف شدن باورهای دینی
12- استقلال اقتصادی و مادی زنان و احساس عدم وابستگی به مرد
13- ازدواج هایی که برای مهریه است
14- تفاوت سنی زیاد و فاصله گرفتن دیدگاه طرفین
15- ولخرجی ، چشم و هم چشمی که موجب بالا رفتن هزینه زندگی می شود
16- تکراری شدن روابط و دلزدگی طرفین از زندگی مشترک
17- عدم آماده سازی جوانان برای ورود به زندگی مشترک از سوی خانواده ها و نهادهای آموزشی
18- الگو برداری از رسانه های غربی و مبتذل
19- بدگمانی و مشکلات روحی حاصل از بی اعتمادی به شریک زندگی
20- بالا رفتن سطح توقعات زنان
البته مشکلات بیشتری هم وجود دارد که تنها لیستی از آنها ارائه شد اما در این بین چند عامل از سایرین بیشتر جلب توجه می کند.
الف - [COLOR=#0000FF]فشارهای اقتصادی[/COLOR] :از قبیل نداشتن کار، مسکن و فضای تفریحی که آستانه تحریک را در سلسله عصبی بالا می برد.
ب -[COLOR=#0000FF]ناتوانی و مشکلات جنسی[/COLOR] : از هر 10 مرد یک نفر دچار مشکلات جنسی است و به گفته روانشناسان نزدیک 50 درصد فشارهای عصبی و بد اخلاقی و خیانت همسر که سبب طلاق می گردد به همین امر وابسته است . این موضوع در جوامع مختلف وجود دارد ولی در ایران کمتر کسی حاضر است جهت مداوای ناتوانی جنسی خود به پزشک مراجعه کند ولی این امر در بسیاری از کشورها امری عادی تلقی می گردد.
ج- [COLOR=#0000FF]دخالت دیگران در زندگی[/COLOR] : متاسفانه جامعه ما را نه می توان سنتی و پدرسالارانه نامید نه جامعه ای مدرن و امروزی ، زندگی زوج جدید میدان رقابت بستگان داماد و عروس است که هر کدام می کوشند بر اساس طرز فکر خود در زندگی و حتی تربیت کودکان دخالت کنند.[/B][/FONT][/SIZE]
[/RIGHT]
[/CENTER]
-
ما معمولا ازدواجی را سراغ نداریم که به قصد طلاق و مخاصمه پایه ریزی شده باشد. اصولا در همه پیوندها و ازدواجها (غیر از موارد استثنایی مانند ازدواجهای تحمیلی و..) زوجین در ابتدا، خود را خوشبخت ترین زوج و ازدواج خود را رویایی ترین ازدواجها می دانند اما چه اتفاق یا حوادثی رخ می دهد که باعث خصومت یا طلاق می گردد؟
به اعتقاد ما عوامل متعددی در این زمینه نقش دارند که به برخی از آنها اشاره می گردد:
۱- [COLOR=#FF0066]عدم رعایت اصل همتایی و کفویت:[/COLOR] اساسیترین عنصر موفقیت یک ازدواج رعایت این شرط است که در صورت عدم رعایت آن، شکست ازدواج حتمی است.
محققین بر این باورند که عواملی وجود دارند که با توجه به آنها می توان آینده یک ازدواج را پیش بینی کرد، این عوامل که از آنها تحت عنوان فاکتورهای پیش بینی کننده یاد می شود عبارتند از:
۱-۱- طرز تفکر نسبت به موضوعات مختلف اعم از اخلاقی،اعتقادی،اجتماعی،فرهنگی و...
۱-۲- هماهنگی خانواده ها و پذیرش امر ازدواج
۱-۳- حس کلی مثبت نسبت به یکدیگر( به دل یکدیگر نشستن)
۱-۴- همگونی صفات شخصیتی ناشی از ازمون شخصیت قبل از ازدواج
توضیح اینکه اگر این فاکتورها وجود داشته باشند ازدواج با موفقیت قرین خواهد شد و اگر فاکتورهای فوق وجود نداشته باشند، زندگی دستخوش چالشهای جدی خواهد شد.
۲- [COLOR=#FF0066]دوستی های قبل از ازدواج:[/COLOR] دوستی های قبل از ازدواج هر چند در مواردی در ظاهر موجب آرامش است، اما باید توجه داشت در بسیاری از موارد، سوغات چنین تعاملاتی، آسیبهای جدی خواهد بود؛ چرا که پسر و دختر در اوج حاکمیت عواطف و احساسات ممکن است دل در گرو یکدیگر بگذارند، در چنین شرایطی یا این ارتباط منجر به ازدواج می شود و یا خیر.
اگر منجر به ازدواج گردد این احتمال به صورت جدی وجود دارد که زن و مرد و البته به طور ویزه مرد، نسبت به همسر خود دچار بدبینی گردد امری که می تواند بنیانهای خانواده را ویران نماید.
و اگر به دلیل موانعی چون مخالفت خانواده ها و... به ازدواج منتهی نگردد، این زمینه وجود دارد که اگر یکی از این دو شخص با فرد دیگری ازدواج کنند، چون قلب و دل خویش را نزد فرد دیگری غیر از همسر خود گرو گذاشته است، هیچگاه از زندگی خود احساس رضایت نکند. روشن است چنین احساسی می تواند زمینه طلاق را فراهم آورد.
۳- [COLOR=#FF0066]ازدواجهای احساسی:[/COLOR] سرمایه بی بدیل یک ازدواج، شناخت و آگاهی کافی از شخص مقابل و خانواده اوست. و حال اینکه متاسفانه برخی مواقع، طرفین اسیر عواطف گشته و یا اینکه به علت اعتماد بی پایه و اساس زحمت تحقیق لازم را به خود نمی دهند و تنها به ظواهر بسنده می کنند.
۴- [COLOR=#FF0066]هجوم فرهنگ غرب از طریق فناوریهایی چون اینترنت،ماهواره و...[/COLOR]: همه انسانها به صو رت غریزی متمایل به مقایسه خود و زندگیشان نسبت به دیگران هستند که صورت و سیرت همسر نیز از این قاعده مستثنی نیست. خصوصیت فیلمها و تصاویر آنچنانی این است که به این مقایسه در ذهن شخص سرعت می بخشد و از آنجا که دست بالای دست زیاد است، وقتی که شخص شاهد افرادی باشد که صورتا و سیرتا (البته با هزار و یک ترفند) از همسر خود برتر هستند خودبخود نسبت به همسر خویش دچار دلسردی خواهد گشت.
۵- [COLOR=#FF0066]مهاجرتهای اجباری: [/COLOR]گاهی اوقات به دلایل متعدد برخی افراد مجبور می شوند که از وطن و شهر خویش مهاجرت کنند و با فرهنگ جدیدی به دور از خانواده و اقوام روزگار را گذران کنند. چنین وضعیتی در برخی مواقع ممکن است(تاکید می کنیم ممکن است) باعث احساس غربت، افسردگی و بی حوصلگی شخص گردد که در ادامه می تواند در زندگی مشترک چالشهایی را ایجاد کند.
۶- [COLOR=#FF0066]ازدواجهای بدون مشورت:[/COLOR] بسیار اتفاق می افتد که پسر و دختری به خاطر شرایط کاری یا تحصیلی، فرسنگها دورتر از خانواده و شهر خود، با شخصی آشنا می شوند و بدون کسب رضایت والدین و رعایت حریم خانواده ها، خود به تنهایی یکه تازی کرده و قول و قرارها را می گذارند، وحال اینکه از سرمایه ای به نام حمایت و مشورت بزرگترها خود را محروم ساخته اند. این مسئله زمانی بغرنج تر خواهد شد که فرد مورد نظر، از فرهنگی انتخاب گردد که فرهنگ او هیچ قرابتی با فرهنگ شخص مقابل ندارد.
۷- [COLOR=#FF0066]اشتغال برخی بانوان:[/COLOR] در برخی موارد (و نه به طور مطلق) اشتغال زن باعث می گردد که هم خود احساس خستگی و ناتوانی کند و هم نتواند پاسخگوی نیازهای همسر و فرزندان خود باشد. پر واضح است در چنین شرایطی اختلافات چشمگیر را شاهد خواهیم بود. در برخی موارد نیز اشتغال باعث می شود که نه تنها شخص با اتکا به منبع درآمد خود، رغبتی برای دریافت حمایت همسر از خود نشان ندهد بلکه در مواردی نیز او را با منت خویش تحقیر نماید.
۸- [COLOR=#FF0066]دخالت برخی خانواده ها: [/COLOR]در برخی موارد، زن و مرد خود با یکدیگر اختلاف چندانی با هم ندارند اما برخی خانواده های رشد نایافته از روی دلسوزی با دخالتها و تحریکهای بی مورد اسیبهای جدی را در رابطه زن و مرد ایجاد می کنند.
۹- [COLOR=#FF0066]توقع های بی مورد و احساس فخر به همسر یا خانواده همسر: [/COLOR]برخی از افراد به خاطر خودبزرگ بینی دائما دیگران را بدهکار و خود را طلبکار می دانند. لازمه چنین رفتاری این است که فرد هیچگاه رضایت را احساس نکند ضمن اینکه همسر خود را نیز مستاصل خواهد کرد.
-
[SIZE=3][B]
4-چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود؟
[/B][/SIZE]
[SIZE=3][B][IMG]http://www.aftabir.com/articles/social/urban/images/573277a626dcb3c20d5313184348a1f8.jpg[/IMG]
به شوخی می ماند اگر بخواهیم پیوندی را بین فرهنگ و تمدن غنی ایرانی با فرهنگ رانندگی خود برقرار کنیم! ایرانی جماعت در هرچه تعارفی باشد در رانندگی هیچ تعارف بردار نیست؛ به عبارت دیگر در برخی زمینه ها باید «زرنگ» بود! برخی جاها که با زرنگ بازی هم کار پیش نرود، زبان عریان می شود؛ «اوهوی، گاریچی، مگه سَر آوردی، حیف که ماشین هنوز آب بندی نشده وگرنه حالیت می کردم، مَر...» لطفا خونسرد باشید و این جملات را نشنیده بگیرید، چراکه در غیر این صورت، سر و کله تان با زنجیر و قفل فرمان ماشین سخت نوازش خواهد شد!...
[/B][/SIZE]
-
[B]چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمیشود؟[/B]
رانندگی و صدای ناموزون آن بر آسفالت خسته شهر قصه ای مکرر و طولانی است
سوژه را با نگاهی به فرهنگ نظم در وسط خیابان ها و اتوبان های بی قواره شهر پی خواهیم گرفت.
[B]سلطان جاده[/B]
شوفرها هم در این جاده ها برای خود ماجراهایی دارند؛ آنان که رانندگی پیشه اصلی شان است، تمام طول و عرض جاده را ملک بلامنازع خود می دانند و درست به همین دلیل مجازند به هر نحو گوی سبقت را بی قاعده از دیگران بربایند تا سهم خود را از خیابان به رخ دیگران بکشند و مهر تائیدی بکوبند بر زرنگی و مهارتشان در رانندگی.
همگان منظور نیست، بلکه برخی از رانندگان ارجمند کامیون، اتوبوس، نیسان ـ بویژه رنگ آبی آن ـ همچنین تاکسی های نارنجی رنگی که در این شب های عید تمایلی برای رفتن به هیچ مقصدی ندارند و گوششان به هیچ آدرسی آشنا نیست مگر دربستی! آنها حتی بی آن که حقی برای عابران پیاده هم قائل باشند، همچنان به پیش می رانند و سینه خیابان را می شکافند! البته موتوسیکلت ها از هر قاعده و قانونی مستثنا هستند، آنها همه جا حتی در پیاده روها و خطوط ویژه اتوبوس نیز صاحب حق هستند و همیشه بی پروا راهی برای عبور خود از میان جمعیت پیدا می کنند.
موتورسوارها حتی درصددند راهی به زیرگذر مترو هم پیدا کرده و صدای موتور خویش را در آنجا نیز طنین انداز کنند!
«در یک سطحی ما زرنگی را می ستاییم، اما بین زرنگی و فرصت طلبی تفاوتی نمی بینیم. یعنی رفتارهای فرصت طلبانه را نیز زرنگی قلمداد می کنیم. این در صورتی است که فرصت طلبی عمدتا با تجاوز به حقوق دیگران همراه است.» این را حسین نوری نیا، جامعه شناس و استاد دانشگاه به «جام جم» می گوید.
بازگردیم به صحنه نمایش خیابان! رانندگان را اگر به دو بخش تقسیم کنیم، نخست آنها که از خودروی شخصی استفاده می کنند و رانندگانی که رانندگی پیشه آنهاست، تاثیر این شغل بر شخصیت گروه دوم اهمیت ویژه ای دارد.
شخصیت بسیاری از افراد همچون بازیگران یک نمایش در صحنه کار شکل می گیرد. بررسی آثار شغلی بر شخصیت، در دهه های اخیر بیشتر مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفته است.
به این معنی که شخصیت در اثر عوامل مختلفی شکل می گیرد که یکی از آنها محیط کار و نوع شغل است.
محیط کار اغلب تقاضاهای جدیدی را مطرح می کند که فرد در پاسخ به این تقاضاها به نوعی رفتار خاص روی می آورد که پس از تکرار، آن رفتار به عنوان یک خصیصه شخصیتی در او باقی می ماند. اگر کار را به عنوان یک گروه اجتماعی در نظر بگیریم ـ برای این که عضو این گروه اجتماعی شویم ـ باید با اعضای گروه، کنش متقابل داشته باشیم. گاهی نظم در ادبیات آنها که به صورت نوشته بر بدنه ماشین خودنمایی می کند، همچون نظم آنها در رانندگی است.
به این نمونه توجه کنید: «منمشتعلعشقعلیمچهکنم» تلاش نکن این زبان فارسی است یعنی؛ «من مشتعل عشق علی ام چه کنم؟» دقت بیشتر بر ادبیات جاده ای می تواند در این زمینه راهگشا باشد. «تو نیکی می کن و در دجله انداز / که شوفر در بیابانت دهد گاز».
کارشناسان بسیار بر فردگرایی ایرانیان در عرصه های گوناگون اذعان دارند. نوری نیا در این زمینه می گوید: «جامعه ایران به لحاظ اجتماعی هنوز توسعه نیافته است.
به قول یکی از استادان بالیده نشده است. روحیه خاص گرایی هنوز در ما موج می زند؛ یعنی ما منافع شخصی مان را ذیل منافع جمعی تعریف نمی کنیم. منافع فردی و شخصی مان را مقدم بر منافع جامعه می دانیم؛ نه تنها مقدم می دانیم بلکه نسبت به منافع جامعه تعهدی هم نداریم.»
دست آخر این که صرف کردن زمان زیاد در جاده، آثار غیرقابل انکاری بر شخصیت راننده ها می گذارد. آنها خسته از ترافیک و کارزار خیابان با حداقل آستانه تحمل، با دیگر رانندگان و عابران برخورد خواهند کرد و این نوع رفتار، واکنش متقابل مخاطب را هم برخواهد انگیخت.
[B]بر بام سکوی نخست[/B]
در یک جامعه نوین و مدرن شهری، حرکت بین خطوط، رعایت حق تقدم عابران پیاده و توقف پشت چراغ قرمز به اضافه دیگر مقررات راهنمایی و رانندگی ارزش و هنجار محسوب میشودو بی توجهی به آنها نتیجه ای دربر نخواهد داشت جز قربانی و تلفات ۱۰ هزار نفری سالانه در جاده ها که البته سکوی نخست این مقام در اختیار ایران ماست اما اینها تنها قربانیان بی مبالاتی و بی نظمی رانندگان و عابران نیستند و نبوده اند؛ بلکه کف خیابان قربانی مهم تری دارد که آن هم «اخلاق» و «فرهنگ» است.
می توان موارد بسیار دیگری را برشمرد، اما در نهایت این پرسش مطرح خواهد شد که چرا به این درد مبتلاییم؟ اگر رانندگی را به عنوان یک بخش جدایی ناپذیر زندگی اجتماعی امروز در نظر بگیریم بدون شک نادیده گرفتن قوانین این حوزه، نظم اجتماعی را مختل خواهد کرد.
نوری نیا در سطح کلان به موضوع نگاه می کند و می گوید: «نمود همه جایی فقدان حاکمیت قانون است. بی توجهی به حاکمیت قانون نه تنها در سطح افراد بلکه حتی در سطح نهادها هم ملاحظه می شود. برای همین به جای آن که وضع رانندگی ما بهتر شود، همچنان در بحران باقی مانده است و ما برای سامان دادن به آن به سختگیری های بیشتر روی آورده ایم.»
وی در ادامه این پرسش را مطرح می کند که آیا تا به حال دیده اید اتومبیل یک مقام مسئول پشت چراغ قرمز بایستد؟ چراغ برای آن مقام سبز می شود.
با وجود این نمی توان و نباید تنها بر فرهنگ رانندگی و رعایت نکردن نظم خرده گرفت؛ ریشه را باید در مسائل جامعه شناختی و روان شناختی افراد جست. افرادی که با مشکلات گوناگونی درگیر و به طور معمولی عصبی تر و ضربه پذیرتر هستند.
این عکس العمل ها هنگام رانندگی در مواردی همچون بدزبانی، بوق زدن و چراغ زدن های بی مورد و حتی درگیری های فیزیکی نمایان می شود. در حقیقت، این عکس العمل ها واکنشی است به گرفتاری هایی که افراد در سطوح مختلف دارند.
[B]کوک های متفاوت رانندگان![/B]
اما شوفرها همیشه و همه جا به یک سبک رانندگی نمی کنند. راننده ایرانی همین که چرخ های خودرویش به کف خیابان های اروپا برسد قانونمدار می شود حسابی.
نوری نیا می گوید: «چون سطح سازگاری ما ایرانیان بسیار بالاست، با تغییر شرایط رفتارمان نیز تغییر می کند. برای همین وقتی به کشورهای اروپایی می رویم، رانندگی مان هم کاملا متفاوت می شود؛ چون در آنجا رعایت هنجارها وجهی عمومی دارد و عام گرایی بر خاص گرایی برتری یافته است. البته این تغییر نیز در نهادمان نیست، ماهوی نیست، بلکه تنها در سطح رفتار است و شکلی است.»
نحوه کوک کردن ساز رانندگی به شرایط بازدارنده ای چون دوربین و چشمان نظاره گر پلیس نیز بستگی دارد. در چنین مواقعی رعایت قانون و حفظ نظم قابل مشاهده است و بدون حضور این عوامل بازدارنده، حفظ نظم حتی در سخت ترین پیچ های جاده ای هم رنگ می بازد حتی برخی شوفرها، خود را مجاز به سبقت در پیچ هایی سخت و کور می دانند. «در طواف شمع می گفت این سخن پروانه ای / سر پیچ سبقت نگیر جانا مگر دیوانه ای!» این شعر طنز، دلنوشته یک راننده جاده است.
[B]قانون نظم در ایران و فرنگ[/B]
«وجه منفی خیابان های تهران رانندگی عجیب رانندگان تهرانی است که من را به عنوان یک شهروند فرانسوی شوکه کرد. از رانندگی عجیب تهرانی ها شوکه شدم!» این را « پی یر ونسان» استاد دانشکده معماری پاریس که از تهران بازدید کرده بود، گفت. البته وی این را هم اضافه کرد که « به طور حتم بسیاری از شهروندان تهرانی هنگام رفت و آمد در این شهر دچار مشکل هستند و فقط باید بگویم خدا به حال شهروندان مسن و معلول تهران رحم کند.» خوب شد ایشان حرکت خودروها را با دنده عقب در بزرگراه مشاهده نکرد!
فردگرایی و رعایت نکردن حقوق دیگران نه تنها هنگام رانندگی، بلکه در زمان حادثه نیز بروز و نمود دارد که البته نمی توان این مورد را تنها ویژگی رانندگان ایرانی دانست، بلکه مساله به نوعی همه گیر است.
به همین دلیل، پژوهشگران اروپایی به فکر اجرای یک طرح در کشور کرواسی افتادند تا همه خودروها به یک سیستم «تماس بی سیم با اورژانس» مجهز شوند. در چنین مواقعی هنگام حادثه، این سیستم به طور خودکار با نیروهای امداد تماس برقرار خواهد کرد.
[B]و دست آخر این که...[/B]
رعایت نکردن انضباط در فرهنگ رانندگی، ریشه در عوامل زیادی دارد؛ از جمله نبودآموزش های مناسب، نهادینه نشدن احترام به حقوق دیگران، جاده و خودروهای غیراستاندارد و مهم تر از همه فرد گرایی و ترجیح منافع خود بر دیگران.
گرچه رانندگی به عنوان یک فرهنگ شهروندی محسوب می شود، اما کارهای فرهنگی موثر چندانی در این حوزه صورت نگرفته است.
نمی توان صرفا به ارائه آمار و سیاهه ای از اقدامات فرهنگی در این حوزه بسنده کرد، چون نتیجه یک کار موثر در انضباط رانندگی نه در ارائه گزارش ها بلکه در کف خیابان ها نمایانگر خواهد شد.
نکته این که چنانچه این فرهنگ همسان با هنجارهای شهروندی تعریف و تعیین نشود آنچه رخ خواهد داد نابهنجاری و دست اندازی به حقوق دیگران خواهد بود. البته جامعه به مرور و در صورت تکرار در برابر این نوع از ناهنجاری ها واکسینه خواهد شد و مبادا چنین شود.
شلوغی بازار و ترافیک خیابان، حفاری های سازمان ها در خیابان، نخاله های ساختمانی، عبور بی قاعده عابران از خیابان و اضافه بر اینها فرارسیدن شب عید، گلوی خیابان را سخت فشرده و صدای بوق هشدار ماشین ها را درآورده است این هشدار را باید جدی گرفت...
-
[B][SIZE=5][FONT=tahoma]طلاق
:([/FONT][/SIZE]
بررسیها نشان می دهد از هر چهار ازدواج در کشور یک ازدواج در سال اول زندگی به طلاق ختم می شود. [/B][B]در کشور ما هیچ نهادی، مهارتهای زندگی را به نسل جوان آموزش نمی دهد و این امر در کنار مشکلاتی از جمله مهیا نبودن امکانات زندگی باعث شده تا بسیاری از ازدواجها در سال اول زندگی به طلاق ختم شود.
[/B][B]در کشور ما به علت وجود عوامل متعدد، نهاد خانواده متزلزل و آسیب پذیر شده است.
[/B][B]همچنین بررسیها نشان می دهد درصد بالایی از طلاقها در سال اول زندگی رخ می دهد و این در حالی است که در مناطق مرفه نشین این میزان آمار بالاتر است.
[/B][B]در شهری همچون تهران مسائل اقتصادی عامل افزایش پدیده طلاق نیست و باید علت آن را در عدم آموزش مهارتهای زندگی جستجو کرد. چرا که بسیاری از جوانان در زمان آغاز زندگی مشترک هیچ آشنایی با مسائل و مشکلات زندگی ندارند.
[/B][B]دو انسان با فرهنگ، منش، خانواده و نگرشهای متفاوت در زیر یک سقف زندگی مشترک خود را آغاز می کنند. در حالی که هیچ نهادی برای آشنایی آنان با مسائل زندگی تلاش و اقدامی نمی کند و این امر باعث می شود تا امروز با آمار نگران کننده ای در خصوص طلاق و زنان مطلقه مواجه باشیم.
[/B][B] امروزه ازدواجها به صورت شتاب زده انجام می شود و چون انسانها در برخوردهای اول رفتار و واقعیت وجودی خود را بروز نمی دهند پس از ازدواج، رفتارهای نمایشی همچون پرده ای کنار می رود و رفتارها و چهره واقعی دو زوج نمایان می شود و در آن شرایط است که دو جوان احساس می کنند که به اندازه جغرافیای انسانی از یکدیگر فاصله دارند و وقتی راه حلی برای مسئله نیاموخته اند بنابراین به پاک کردن صورت مسئله اقدام می کنند و تقاضای طلاق می دهند.
[/B]
-
سوال3-یکی از عوامل اصلی طلاق در خانواده ایرانی وجود بزرگترین دشمن خانگی و همه گیر که همان ماهواره به ظاهر فقط فیلم و آهنگ است
مصرف موادمخدر، خشونت، دخالت والدين و گاهي فقر
نارضايتي از روابط زناشويي
فرهنگ گفت و گو در ميان خانوادههاي ايراني پايين آمده است و مطابق تحقيقاتي که انجام گرفته مشخص شده که مدت زمان گفت و گو بيشتر از 15 دقيقه نميشود
بخش ديگري از عوامل موثر در طلاق مشکلات اقتصادي، ناباروري، عدم شناخت يا معيارهاي نادرست و ازدواجهاي اينترنتي و آشنايي در پارک و اتوبوس و اماکن عمومياست و همانطور که اشاره شد در مناطق مختلف طلاق علل متفاوتي دارد.
از نظر اجتماعي تغيير در فضاي جامعه و آشنا شدن مردم بويژه زنان با حقوقشان يکي از علل رشد طلاق است. همچنين گسترش سازمانهاي حمايتي و حمايتهاي اجتماعي از مطلقين بويژه زنان مطلقه از ديگر عوامل رشد اين پديده است. نکته ديگر قانون به روز شدن مهريه است.
یکی دیگر از عوامل طلاق چشم و هم چشمی است که در میان مردم باب شده است
یکی دیگر از علل طلاق تورم و بیکاری علل اقتصادی طلاق
-
[h=2]1-[/h]فرهنگ مقوله ای است که بار معنایی متعدد و متفاوتی دارد. در نظام مندی جمهوری اسلامی وقتی صحبت از فرهنگ، مبانی دین مبین اسلام و الزامات این مبانی می آید و از طرفی رسومات آداب، عرف های اجتماعی، معیارها و شاخصه هایی که دین ما در حوزه اعتقادات ترسیم کردند می گوییم اینها جزء داشته های فرهنگی ماست و همه ما به عنوان کسانی که در زیر بیرق جمهوری اسلامی حیات ظاهری داریم و میخواهیم به حیات واقعی برسیم صحت این ادعا را کاملا تأیید می کند، که فرهنگ و مبنای فرهنگی ما باید اصیل و اسلامی باشد.
اما چرا مایی که این ادعا را می کنیم در حوزه مصداقی عملاً نسبت به مسائل فرهنگی اهتمام لازم را نداریم و یا غافل هستیم. باید گفت: [B]یکی از آفت های جدی ضعف فرهنگ کار جمعی، تعدد و کثرت نهادهای فرهنگساز و آنهایی که متولی فرهنگ هستند و متوجه پروسه های فرهنگی هستند می باشد.[/B]
هرکدام بدنبال این مطلب است که سبقت را در مقام رقابت برای این کار فرهنگی که انجام داده برباید. کما اینکه با توجه به همان فرهنگ اصیل اسلامی ما، هرکسی که کاری انجام بدهد متناسب با این مبانی عین افتخار و عین تکلیف است و توفیق مزاعف است به این معنا نیست که نهادهای دیگر تعطیل شده یا غافل مانده است، یا کارش را انجام نداده است. پس یکی از ضعف های اساسی فرهنگ کار جمعی خود متولیان فرهنگی اند. آن هم به دلیل تعدد و کثرت و کارهای موازی است. وقتی کار موازی بشود در این راستا عملا آن روحیه تعامل و تعاون و هماهنگی گروه ها، احزاب، جناح ها، مردم، قومیت ها و اقلیت ها از هم گسسته می شود. و هرکسی متناسب با آن کار فرهنگی یک گزارش یا عملکردی دارد و این عملا توان جمعی کار فرهنگی و فرهنگ کار جمعی از جامعه هدف گرفته می شود. بر این اساس پیشنهادمی شود که برگردیم به همان معیارها و شاخص ها و بایسته های بحث حکومت اسلامی و مبانی آنها که مقام معظم رهبری در سخنان اخیرشان به آنها اشاراتی داشتند. ما ادعا داریم می خواهیم حکومتی و تمدنی را تثبیت کنیم که این تمدن موجبات الگو باشد و برای تمام ملل و نحل و نه برای یک مقطع خاص بلکه تا دنیا دنیاست ماندگار بماند. پس باید هزینه هایش را بپردازیم و از این سبقت ها و رقابت های نسبی دست برداریم و با کمال افتخار، تعامل و هماهنگی را داشته باشیم. پیش به سوی یک فرهنگ و آن هم کار جمعی و دست یاری خدا و اراده ی خدا با کار جمعی است و کار انفرادی محکوم به شکست و استکبار است.
-
2چرا در روابط اجتماعي، حقوق متقابل رعايت نمي شود؟
یکی از امور مهمی که در جامعه اسلامی باید مورد بررسی قرار گیرد توجه به حقوق متقابل افراد است، حقوقی که با توجه به رهنمودهای رهبر معظم انقلاب در برخی از موارد مورد بیتوجهی قرار گرفته است.
روابط و ارتباطات اجتماعی سالم، بنیاد جامعه را می سازد، روابط اجتماعی، افزون بر اینکه تأثیرات شگرفی بر روان شخص به جا میگذارند و روحیات وی را متأثر میکنند، همچنین تأثیرات به سزایی نیز بر جامعه به جا میگذارند.
هرچه شخصیت فرد قوی و استوارتر باشد، تأثیرات وی بر جامعه بیشتر خواهد بود. کاهش یا افزایش دایره نفوذ هر کسی بر جامعه ارتباط تنگاتنگی باخصوصیات و صفات وی دارد.
آنچه تحت عنوان حقوق متقابل، هر فردی انتظار دارد در حق او مراعات شود اگر چنانچه از ناحیه همه افراد جامعه رعایت شود موجبات تحقق آزادی اجتماعی را در جامعه فراهم می کند. اگر این آزادی اجتماعی در جامعه حکم فرما باشد حقوق همه افراد حفظ خواهد شد و در جامعه ای عالی سیر انسان به سمت مقصد کمال با سرعت پیش خواهد رفت.
اگر كمي دقيقتر به اوضاع پيرامونمان نگاه كنيم، براحتي ميبينيم كم نيستند افرادي كه به خود اجازه ميدهند براي نفع شخصي خود از حقوق ديگران بگذرند و اگر بخواهيم بيرو دربايستي به اين مساله نگاه كنيم، حتي گاهي اوقات خود ما نيز ابايي نداريم كه قواعد حقوق متقابل شهروندي را زير پا بگذاريم.
ما انسان ها انتظار داریم تمامی حقوق برای ما محفوظ باشد، کسی به مال ما، به جان ما، به آبروی ما تعرضی نکند اما خودمان اگر در شرایطی قرار بگیریم به راحتی جزو کسانی خواهیم بود که این حقوق را برای دیگران مراعات نمی کنند؟ هر فردی برای پاسخ به این سوال به درون خود مراجعه خواهد کرد و اموری را در درون خود می یابد که در واقع اسیر آن هاست.
-
3 [FONT=Verdana][COLOR=#000000]طلاق مانند هر پديده ديگرى اجتماعى داراى ريشههاى مختلفى است كه بدون بررسى دقيق و مقابله با آن جلوگيرى از بروز چنين حادثهاى مشكل است، و لذا قبل از هر چيز بايد به سراغ عوامل طلاق برويم و ريشههاى آن را در جامعه بخشكانيم، اين عوامل بسيار زياد است كه امور زير از مهمترين آنها است: الف- توقعات نامحدود زن يا مرد يكى از مهمترين عوامل جدايى است، و اگر هر كدام دامنه توقع خويش را محدود سازند، و از عالم رؤياها و پندارها بيرون آيند، و طرف مقابل خود را به خوبى درك كنند، و در حدودى كه ممكن است توقع داشته باشند، جلوى بسيارى از طلاقها گرفته خواهد شد.
ب- حاكم شدن روح تجملپرستى و اسراف و تبذير بر خانوادهها عامل مهم ديگرى است كه مخصوصا زنان را در يك حالت نارضايى دائم نگه مىدارد، و با انواع بهانهگيريها راه طلاق و جدايى را صاف مىكند.
ج- دخالتهاى بيجاى اقوام و بستگان و آشنايان در زندگى خصوصى دو همسر، و مخصوصا در اختلافات آنها، عامل مهم ديگرى محسوب مىشود. تجربه نشان داده است كه اگر هنگام بروز اختلافات در ميان دو همسر آنها را به حال خود رها كنند و با جانبدارى از اين يا از آن دامن به آتش اين اختلاف نزنند چيزى نمىگذرد كه خاموش مىشود، ولى دخالت كسان دو طرف كه غالبا با تعصب و محبتهاى ناروا همراه است كار را روز به روز مشكلتر و پيچيدهتر مىسازد. البته اين به آن معنا نيست كه نزديكان هميشه خود را از اين اختلافات دور دارند، بلكه منظور اين است كه آنها را در اختلافات جزئى به حال خود رها كنند، ولى هر گاه اختلاف به صورت كلى و ريشهدار درآمد با توجه به مصلحت طرفين، و اجتناب و پرهيز از هر گونه موضعگيرى يك جانبه و تعصبآميز دخالت كنند، و مقدمات صلحشان را فراهم سازند.
د- بىاعتنايى زن و مرد به خواست يكديگر، مخصوصا آنچه به مسائل عاطفى و جنسى برمىگردد، مثلا هر مردى انتظار دارد كه همسرش پاكيزه و جذاب باشد، همچنين هر زن نيز چنين انتظارى از شوهرش دارد، ولى اين از امورى است كه غالبا حاضر به اظهار آن نيستند، اينجا است كه بىاعتنايى طرف مقابل و نرسيدن به وضع ظاهر خويش و ترك تزيين لازم، و ژوليده و كثيف بودن، همسر او را از ادامه چنين ازدواجى سير مىكند، مخصوصا اگر در محيط زندگانى آنها افرادى باشند كه اين امور را رعايت كنند و آنها بىاعتنا از كنار اين مساله بگذرند. به همین جهت در روايات اسلامى اهميت زيادى به اين معنى داده شده، چنان كه در حديثى از امام صادق ع مىخوانيم:«لا ينبغى للمرأة ان تعطل نفسها»:" سزاوار نيست كه زن خود را بدون زينت و آرايش براى شوهرش بماند « مكارم الاخلاق، صفحه 107 و 91» و در حديث ديگرى از امام صادق (ع) آمده است كه فرمود:« و لقد خرجن نساء من العفاف الى الفجور ما اخرجهن الا قلة تهيئة ازواجهن!»: زنانى از جاده عفت خارج شدند و علتى جز اين نداشت كه مردان آنها به خودشان نمىرسيدند" «مكارم الاخلاق، صفحه 107 و 91»!
ه- عدم تناسب فرهنگ خانوادگى و روحيات زن و مرد با يكديگر نيز يكى از عوامل مهم طلاق است، و اين مسالهاى است كه بايد قبل از اختيار همسر دقيقا مورد توجه قرار گيرد كه آن دو علاوه بر اينكه" كفو شرعى" يعنى مسلمان باشند،" كفو فرعى" نيز باشند، يعنى تنها تناسبهاى لازم از جهات مختلف در ميان آن دو رعايت شود، در غير اين صورت بايد از بهم خوردن چنين ازدواجهايى تعجب نكرد. علاوه بر عوامل فوق می توان علل زیر را نیز به عنوان علل و عوامل طلاق در جوامع مطرح نمود: در جوامع سنتي، علل طلاق عبارت بودند از :مسائل ومشكلات مالي ،اعتياد ،وجود همسر جديد خشونت و بد رفتاري مردان (و عدم تحمل خشونت مثل گذشته توسط زنان دخالت هاي ديگران ولی در در جوامع صنعتي امروزی علل و عوامل طلاق عبارتند از:
1- عدم تعلق خاطر زن ومرد به همديگر. در اينحالت زن و مرد احساس مي كنند ديگر از نظر عاطفي و روحي نمي توانند به همسر خود كمكي كنند يا كمكي بگيرند .
2- افزايش آگاهي زنان از حقوق خود.
3-اختلاف سليقه بين زوجين .
4- عدم تحمل خشونت مثل گذشته توسط زنان [/COLOR][/FONT]
-
4 چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود؟
شوخی نیست که یک ملت هر ساله حدود سیصد هزار نفر از افراد خود را کشته یا مجروح کند؛ چون دارد به سر کار، مهمانی، خرید و یا مسافرت میرود. تنها در دوران پس از انقلاب، حداقل 700 هزار قبر برای کشتههای رانندگی حفر شده و دست کم 15 میلیون نفر مجروح شدهاند که تعدادی از آنان باید باقی عمر را بر روی تخت و یا ویلچر بگذرانند...
امروزه رانندگي بخشي از زندگي اجتماعي شده است و همانگونه كه هر اجتماعي نياز به نظم و انضباط دارد تا بتواند سرپا بماند در فرهنگ و رفتار رانندگي نيز نبود انضباط و بي توجهي به نظم و حق و حقوق ديگران به غير از هرج و مرج حاصلي نخواهد داشت و به عبارتي سنگ روي سنگ بند نمي شود.
یکی از دغدغه های اجتماعی، رعایت نکردن قوانین حکومتی و رعایت نشدن انضباط در سطح جامعه است، قوانین راهنمایی ورانندگی به عنوان ضامن امنیت آمد و شددر کشور از انضباط خاصی پیروی می کند که متاسفانه رعایت نکردن این قوانین موجب شده که تردد در جاده های برون شهری و معابر عمومی شهری به شدت آسیب پذیر شود و آمار فزاینده تخلفات حاکی از رعایت نشدن انضباط در رانندگی است.
متاسفانه کسانی هستند که کلادر امور زندگی و جامعه نظم و انضباط را مورد توجه قرار نمی دهند و توجه به این موضوع ندارند که نظم در امور زندگی باعث پیشرفت جوامع می گردد و یکی از مشکلاتی که امروز گریبانگیر سلامت روحی و روانی بسیاری گشته است عدم رعایت نظم عمومی می باشد.
مواردی از بی نظمی ها
1 – ایجاد ترافیک :
رعايت نظم و ايمني، احترام به حقوق ديگران در ترافيك و بهره مندي از اخلاق رانندگي نشانه مهم از وجود اخلاق و انضباط در اجتماع است. بايد توجه داشت كه خوب راندن خودرو يا موتوسيكلت با رانندگي صحيح فرق دارد. آموزش عملي رانندگي و رعايت علائم و هشدارهاي ترافيكي نيز براي حفظ نظم لازم است اما كافي نيست چرا كه مهمتر از خوب راندن، داشتن انضباط و فرهنگ رانندگي و رعايت حقوق ديگران است. پس براي اين كه وقتي پشت فرمان خودرو يا موتوسيكلت مي نشينيم خودخواهانه و سلطه گرانه رانندگي نكنيم نياز به آموزش و فرهنگ سازي است.
یکی از بی نظمی ها و بی انضباطی های عمومی در حال حاضر در امور رانندگی و ایاب و ذهاب در امر ترافیک می باشد که بیشترین بی نظمی های عمومی در همین رابطه انجام می گردد که مشکلات ترافیکی ایجاد شده در شهرها، باعث خستگی و بیماری های جسمی و روحی می گردد و ساعت ها عمر انسان ها به هدر می رود و اگر واقعاً این موضوعات بررسی و حاشیه های آن مورد توجه قرار گیرد خواهیم دید چه سرمایه های انسانی و مادی و معنوی از بین می رود، اصولاً رعایت نظم و انضباط با زور و جریمه به اجرا در نمی آید شاید برای مدتی کوتاه بازدارنده باشد ولی چنانچه با کار فرهنگی و رفع مشکلات و موانع موضوع مورد توجه قرار گیرد حتماً اثر آن مثبت تر و برای رشد اجتماعی و فرهنگی بسیار مفید خواهد بود.
به قول ازسردار مومني: ترافيك بر سه محور راه، انسان و وسيله نقليه متمركز است و از آنجا كه سازندگان وسايل نقليه و بهره برداران و كاربران آن نيز انسان هستند پس مي توان گفت ترافيك يك بحث انساني است و انسان نيز موجودي اجتماعي است. بنابراين براي كنترل و بهبود آن بايد رويكرد آموزشي – فرهنگي داشته باشيم. در اين ميان پليس راهنمايي و رانندگي به عنوان نرم ترين و اجتماعي ترين بخش پليس در سال هاي اخير، قانون جامعه محوري و مشاركت پذيري را به مرحله اجرا درآورده و با جلب اعتماد و مشاركت مردم در حل بحران و مديريت غول ترافيك تلاش خود را آغاز كرده است. به گفته وي، ترافيك معضلي است كه وقت و زمان مردم را درگير كرده و اگر مهار نشود تهديدي جدي براي جان و سلامتي مردم به شمار مي رود.
2 - عبور از چراغ قرمز :
در سالهای گذشته و خصوصا دهه هفتاد این مشکل در مورد اتومبیلها وجود داشت که خوشبختانه با کارزارهای تبلیغاتی صحیح فرهنگ ایستادن پشت چراغ قرمز تا حد زیادی در بین اتومبیلها جا افتاده ولی هنوز با مشکلاتی مواجه هستیم .
3 – عبور عابر پیاده از چرغ قرمز :
در اینجا منفعت طلبی شخصی نقش اول را بر عهده دارد. عابری که موقع چراغ قرمز از لابه لای اتومبیل ها رد می شود اگر لحظه ای خود را جای رانندگانی که برخی از آنها واقعا عجله دارند باز چنین کاری خواهد کرد؟.
ممکن است بعضی ها بگویند :چرا برای عابران پیاده که برای عبور از عرض خیابان قوانین و مقررات را رعایت نمیکنند، جریمهای در نظر نمیگیرند؟ باید در پاسخ به این سوال باید گفت : زمانی که یک عابر پیاده میداند که اگر از این بخش از خیابان یا بزرگراه عبور کند حتما اتفاق ناگواری برای او به وقوع میپیوندد، ضمانت اجرایی از این بالاتر هم میتواند باشد؟ بالاتر از جان مگر ضمانت اجرایی دیگری وجود دارد؟ عابر پیاده باید به این موضوع مهم برسد که اگر از خیابان عبور کند احتمال دارد به شیئی آهنی به نام خودرو برخورد کند که شاید به خاطر این اشتباه جانش را از دست بدهد.اکنون در جامعه ما باید این حس برای عابران پیاده ایجاد شود .
-
1-[FONT=Tahoma][COLOR=#364a51][COLOR=#282d2f]چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟"
نهادینه کردن فرهنگ کار جمعی 60 سال در ایران طول میکشد
«سبک زندگی» به گفته مقام معظم رهبری به همه مسائلی بر می گردد که متن زندگی انسان را شکل می دهند، مسائلی نظیر خانواده، ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، تفریحات، کسب و کار و رفتارهای فردی و اجتماعی در محیطهای مختلف و ...
سرویس «اجتماعی» خبرگزاری دانشجویان ایران در سلسله گفتوگویی با جامعهشناسان و صاحبنظران بار دیگر با پرداختن به مفهوم «سبک زندگی» که در قالب 20 پرسش مهم از سوی معظمله مطرح شد، به آسیب شناسی وضع موجود سبک زندگی در ایران و چاره جویی در این زمینه میپردازد.
یک روانشناس و محقق علوم رفتاری، درباره "چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟" که یکی از پرسشهای مطرح درزمینه "سبک زندگی" بود، یک عامل عدم کار جمعی در فرهنگ ایران را سوء مدیریت، بحرانهای سیاسی، عوامل اقتصادی و مسائل پرورشی در خانوادهها دانست و گفت: نهادینه کردن فرهنگ کار جمعی در ایران حداقل 60 سال به طول خواهد انجامید.
[/COLOR][/COLOR][/FONT]
-
2[B]چرا در روابط اجتماعی حقوق متقابل رعایت نمی شود ؟[/B]
اصولاً در طبیعت انسان ها شرائط زندگی به شکلی قرار داده شده است که به جهت نیازها و رفع مشکلات و پیشبرد اهداف باید زندگی بصورت اجتماعی و گروهی و دارای روابط باشد چرا که اگر غیر از این بخواهیم امکان نتیجه مطلوب در پی نخواهد داشت . این روابط هم دارای حسنات زیادی است و هم دارای تعارضات و منشأ اختلافات و مقابله می باشد. در طبیعت حیوانات هم به نوعی نیاز به روابط و زندگی اجتماعی و گروهی می باشد تا در جهت بقاء و توازن طبیعت خلاء ایجاد نشود . نباتات هم در تولید مثل و رشد و نمو نیاز به روابط و اجتماع دارند پس با این نتیجه در می یابیم که روابط اجتماعی یک اصل انکار ناپذیر در طبیعت و خلقت جهان است که خالق هستی نیز در بوجود آوردن آن نظم و انضباط و اجتماع آنها را در تکمیل جهان هستی لازم و ملزوم یکدیگر دانسته که در آیات متعدد در قرآن به آن اشارات فراوانی نموده است .[B]به مواردی که چرا در روابط اجتماعی حقوق متقابل رعایت نمی شود اشاره نمایم :[/B]
1 ـ عدم تقوا و ایمان و اعتقاد در وجود بعضی از انسان ها
2 ـ پایین بودن سطح فرهنگها و برخوردها در بعضی از اقشار جامعه
3 ـ عدم وجود آموزش های لازم در طبقات مختلف جامعه
4 ـ عدم وجدان کاری و بی اعتنائی به تعهدات فردی
5 ـ حُب دنیا و مقام و متوسل شدن از راههای غیر شرعی برای رسیدن به آن
6 ـ پیروی از هوا و هوس و راه شیطان
7 ـ عدم اجرای عدالت در بعضی از قوانین و مقررات حاکمیتی توسط بعضی از مجریان
8 ـ ایجاد نظام باند بازی و کاغذ بازی در گروههای سیاسی و حزبی
9 ـ پارتی بازی سیاسی بازی در انتصابات و توزیع پست های کلیدی و مدیریتی به برخی از افراد ناکارآمد
10 ـ خود بزرگ بینی و خود برتر بینی در بعضی از افراد جامعه
11 ـ بکارگیری تعصبات قومی و قبیله ای در اجرای حقوق شهروندی
12 ـ عدم احساس مسئولیت در افراد جامعه نسبت به همدیگر
13 ـ عدم نظارت کافی در اجرای قوانین و مقررات و کنترل آن
-
3 [SIZE=3]افزایش طلاقها فقط دامنگیر پایتخت نیست و در سالهای اخیر، رشد آماری آن در استانهای سنتی ـ که روزگاری آن را مکروهترین حلال خداوند میدانستند ـ هم شتاب گرفته و خبرها در این زمینه چنان تکراری شده است که دیگر رسانهها هم برای اعلام دوباره آنها دودل هستند.بحران طلاق اما حتی اگر خبرهایش به خیال رسانهها تکراری شود و خط بخورد، همچنان ادامه دارد و مثل زخمی چرکین است که گذر زمان، فقط آن را عمیقتر و دردناکتر میکند.[/SIZE][SIZE=3]مثالهایی از عوامل خانوادگی موثر در افزایش طلاق نیز عبارتند از: الگوهای تربیتی که خانواده برای تربیت فرزندان به کار میگیرد، سابقه طلاق در خانوادههای زوجها و درگیر بودن یا نبودنش با آسیبهای اجتماعی دیگری همچون اعتیاد.[/SIZE]
-
4 رعايت نكردن انضباط در فرهنگ رانندگي، ريشه در عوامل زيادي دارد؛ از جمله نبودآموزش هاي مناسب، نهادينه نشدن احترام به حقوق ديگران، جاده و خودروهاي غيراستاندارد و مهم تر از همه فرد گرايي و ترجيح منافع خود بر ديگران. گرچه رانندگي به عنوان يك فرهنگ شهروندي محسوب مي شود، اما كارهاي فرهنگي موثر چنداني در اين حوزه صورت نگرفته است. نمي توان صرفا به ارائه آمار و سياهه اي از اقدامات فرهنگي در اين حوزه بسنده كرد، چون نتيجه يك كار موثر در انضباط رانندگي نه در ارائه گزارش ها بلكه در كف خيابان ها نمايانگر خواهد شد. نكته اين كه چنانچه اين فرهنگ همسان با هنجارهاي شهروندي تعريف و تعيين نشود آنچه رخ خواهد داد نابهنجاري و دست اندازي به حقوق ديگران خواهد بود. البته جامعه به مرور و در صورت تكرار در برابر اين نوع از ناهنجاري ها واكسينه خواهد شد و مبادا چنين شود.
شلوغي بازار و ترافيك خيابان، حفاري هاي سازمان ها در خيابان، نخاله هاي ساختماني، عبور بي قاعده عابران از خيابان و اضافه بر اينها فرارسيدن شب عيد، گلوي خيابان را سخت فشرده و صداي بوق هشدار ماشين ها را درآورده است اين هشدار را بايد جدي گرفت...
-
[FONT=Tahoma] بر اساس تحلیلهای کارشناسان در امر طلاق، پنج عامل عمده برای طلاق برشمردند؛ انتظارات بیجا و متوقعانه طرفین نسبت به همدیگر، نبود تفاهم مشترک، تکراری شدن برای همدیگر، دخالتهای خانواده ها و تنوع طلبی جنسی از جمله این عوامل هستند.
[/FONT][FONT=Tahoma][COLOR=#333133][FONT=tahoma]فرهنگ تجمل گرایی و مصرف گرایی که این روزها بین مردم کلان شهرها باب شده است و زمینه را برای تضعیف ریشه های بنیان خانواده، افزایش طلاق و به وجود آمدن فساد را فراهم می کند باید به طور ویژه مورد توجه مسئولین امر قرار گیرد و با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری، توجه و تلاش ویژه ای را می طلبد.
[/FONT][/COLOR][/FONT][FONT=Tahoma][COLOR=#333133][FONT=tahoma]دلايل احتمالى از همگسيختگى زناشوئى از طريق طلاق، تقريباً بىشمار هستند، زيرا پيوند زناشوئي، دو شخصيت منحصر بهفرد با دو زمينهٔ متفاوت را براى زندگى در زير يک سقف گرد هم مىآورد. شايد مهمترين دليل طلاق اين است که پيش از ازدواج، يکطرف زناشوئى از طرف ديگر چشمداشتهاى بيش از حدى دارد. اين چشمداشتها عبارتند از: منزلت اجتماعي، رابطه جنسي، اشتهار، سلامت جسماني، امنتى شغلى و نقشى که يک فرد از همسر خود انتظار دارد. وانگهي، در جوامع صنعتى امروزي، عشق و علاقهٔ پرشور يکى از عوامل مهم زندگى زناشوئى بهشمار مىآيد. پيش از ازدواج، يک زوج معتقد هستند تا زمانىکه عشق آنها به همديگر فروکش نکند، بر هر مشکلى مىتوان فائق آمد. آنها به زودى تشخيص مىدهند که آتش عشق پيشين آنها فروکش کرده و براى حل مسائل خود بايد راههاى عملىترى را در پيش گيرند.
[/FONT][/COLOR][/FONT]
-
[B][URL="http://www.beytoote.com/wedlock/tafahom/marita3-discord-divorce.html"]9 اختلاف مهم زناشویی که زندگی را به طلاق می کشاند[/URL][/B]
[URL="http://www.beytoote.com/wedlock/tafahom/marita3-discord-divorce.html"] [IMG]http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-1982.jpg[/IMG] [/URL]
وجود اختلاف در بین افراد و به ویژه زن و شوهرها یک امر طبیعی است و نباید انتظار داشته باشیم که یک زن و مرد در زندگی مشترک مثل هم فکر کنند و یا رفتارهای آنان کاملا شبیه به هم باشد .
سیمین: فکرش را هم نمی کردم که اوضاع زندگی مان این قدر خراب شود.
بهنام: چرا قبل از ازدواج به من نگفته بودی که علاقه ای به رفت و آمد بافامیل های نزدیک نداری؟
سیمین: تو چرا به من نگفته بودی که در زندگی فقط به فکر پول هستی؟
بهنام: من فقط به فکر پولم!؟ واقعا ثابت کردی که در حد سیکل بیشتر نمی فهمی!
سیمین: باز می خوای مدرک لیسانس ات را به رخم بکشی؟ باز خوبه خدا را شکر وضع مالی ما از خانواده شما بهتر بود وگرنه...
این دیالوگ ها شبیه گفت و گوهایی است که بین برخی زن و شوهرهایی اتفاق می افتد که قبل از ازدواج به اهمیت تفاوت های شخصیتی و خانوادگی شان توجه نکرده و اصل هم کفو بودن را جدی نگرفته اند. اگر دختر و پسری اهمیت هم کفو بودن را بدانند و با توجه به آن ها تصمیم به ازدواج بگیرند، در زندگی زناشویی بسیار موفق تر و شادتر خواهند بود.
محرابی، کارشناس و مشاور خانواده : به طور طبیعی انسان ها در بسیاری از جنبه های فردی و شخصیتی با یکدیگر تفاوت دارند و همین تفاوت ها، باعث اختلاف در انگیزه ها، سلایق و دیدگاه های آنان است؛ بنابراین وجود اختلاف در بین افراد و به ویژه زن و شوهرها یک امر طبیعی است و نباید انتظار داشته باشیم که یک زن و مرد در زندگی مشترک مثل هم فکر کنند و یا رفتارهای آنان کاملا شبیه به هم باشد چرا که این امر بسیار بعید و شاید غیر ممکن به نظر برسد. آن چه که مهم است و باید به آن توجه شود نوع و میزان این اختلافات است که با توجه به نسبی بودن آن در بین افراد و زوج های مختلف، فرق می کند و به همین دلیل هم قطعا راهکارهای کاهش اختلافات و درگیری ها نیز تفاوت هایی خواهد داشت و ما نمی توانیم برای همه زوج ها، نسخه واحدی ارائه دهیم.
[COLOR=#ff0000][B]آگاهی از تفاوت های فردی، یک اصل غیرقابل انکار[/B][/COLOR]
معمولا دختر و پسرهایی که قبل از ازدواج این واقعیت را پذیرفته و با آگاهی از این تفاوت های فردی، وارد یک زندگی مشترک شده اند، چالش های کمتری را در زندگی خود احساس می کنند زیرا سطح انتظارات خود را از طرف مقابل، بر این مبنا تنظیم می کنند. نکته اساسی در این تفاوت های فردی، این است که اگر زن و شوهر این تفاوت های فردی را به عنوان یک اصل غیر قابل انکار درک نکنند همواره جهان و پدیده های گوناگون زندگی و حتی سطح انتظارات، آرزوها و توانمندی های خود را از دیدگاه خودشان مورد بررسی قرار می دهند و این یعنی شروع اختلاف و هر قدر که تفاوت این متغیرها (انتظارات، آرزوها، توانمندی ها و...) بیشتر باشد میزان درگیری و عمق مشکلات بیشتر خواهد بود. در ادامه به چند مورد از علت های عمده بروز اختلافات زوجین اشاره می کنیم که دختر و پسرها می توانند با توجه به آن ها، تصمیم دقیق تر و اصولی تری برای ازدواج شان بگیرند.
[COLOR=#993300][B]اختلاف در حوزه معنویت :[/B][/COLOR]
مرد و زنی که از نظر رعایت و پایبندی به امور معنوی هم کفو نیستند، زندگی بی دغدغه ای نخواهند داشت؛ بنابراین در امر ازدواج، بعد اعتقادی به ویژه جنبه های معنوی آن باید به صورت خاص، مورد توجه قرار گیرد و زن و شوهر مطمئن شوند که در حوزه اعتقادی با هم اختلاف نظر ندارند.
[COLOR=#993300][B]اختلاف طبقاتی :[/B][/COLOR]
با آن که زوج های روشنفکر و خانواده های میانه رو، معمولا به اختلاف طبقاتی زیاد اهمیت نمی دهند و تلاش می کنند تا خوشبختی خود را با تفاهم و همکاری تضمین کنند، گاهی سطح متفاوت قدرت اقتصادی و طبقه اجتماعی مشکل ساز می شود. اگر زن از قدرت اقتصادی بالاتری برخوردار و متعلق به خانواده متمولی باشد، این موضوع، ممکن است احساس ضعف و ناتوانی را به مرد منتقل کند که در نتیجه سبب عصبانیت و درگیری او با همسرش می شود و یا بر عکس.
[COLOR=#993300][B]اختلاف سنی :[/B][/COLOR]
میزان اختلاف سن زوجین یک امر نسبی است و نمی توان عدد مشخص و قطعی در باره آن مشخص کرد ولی آنچه که با توجه به شرایط جامعه ما مورد توافق نسبی کارشناسان و صاحب نظران قرار دارد حدود 3 تا 5 سال است، ولی مسلم است اختلاف سنی بیش از یک دهه مشکلات زیادی را به همراه دارد چرا که در این صورت آقا و خانم در 2 دوران متفاوتی از رشد سنی و روانی قرار دارند و بالطبع خواسته ها و انتظارات شان متفاوت است. به طور مثال، اگر خانم ۲۵ ساله باشد در صورت آماده بودن شرایط به فکر ادامه تحصیل و یافتن شغل خوب است، حال آن که شوهر ۵۰ ساله اش قبلا به این اهداف رسیده و تمرکزش بر ثبات زندگی و آماده شدن تدریجی برای خانه نشینی است.
[COLOR=#993300][B]اختلاف در بهره هوشی و میزان تحصیلات :[/B][/COLOR]
اختلاف زیاد همسران در سطح هوشی و همچنین اختلاف زیاد در میزان تحصیلات، بعضی مواقع، می تواند زمینه ساز مشکل باشد؛ زیرا این 2 نفر در بسیاری از موارد قادر به درک کامل یکدیگر نیستند و این امر سبب ایجاد سوءتفاهم و عدم درک احساسات، عواطف و افکار میان زوجین می شود.
[COLOR=#993300][B]تفاوت در تیپ شخصیتی :[/B][/COLOR]
به طور قطع زندگی کردن یک فرد برون گرا در کنار یک فرد درون گرا و منزوی، مشکلات زیادی را به همراه خواهد داشت؛ زیرا این 2 نفر هیچ گاه در مسائلی مانند مسافرت، مهمانی رفتن و مهمانی دادن، معاشرت کردن، حضور در اجتماع و بسیاری از جنبه های دیگر به توافق نمی رسند.
[COLOR=#993300][B]اختلاف در خلق و خوی :[/B][/COLOR]
وجود فاصله زیاد در معیارهای اخلاقی پذیرفته شده زوجین، یکی دیگر از عوامل تنش زا در زندگی محسوب می شود. بعضی افراد عصبانی، خشن، متکبر، خودخواه، از خود راضی و بعضی دارای روحیه ای گرم، خوش برخورد، متواضع و مردم دوست هستند. بنابراین توافق اخلاقی یکی از معیارهای اصلی انتخاب همسر به شمار می رود.
[COLOR=#993300][B]اختلاف در دیدگاه ها :[/B][/COLOR]
افرادی که نسبت به دنیای اطراف خود همیشه نظر منفی دارند و مدام نیمه خالی لیوان را می بینند، اگر قرار باشد با یک فرد مثبت نگر زندگی کنند به طور قطع مشکل پیدا می کنند، بنابراین دختر و پسرها، قبل از ازدواج، باید به این نکته توجه داشته باشند که دیدگاه طرف مقابل شان درباره زندگی و اتفاقات آن چگونه است.
[COLOR=#993300][B]اختلاف در علایق و سلیقه ها :[/B][/COLOR]
اختلاف سلیقه یک امر طبیعی است ولی اگر این اختلاف، در راستای توافق و همسویی بین زن و شوهر تعدیل نشود، امکان بروز ناسازگاری افزایش می یابد؛ بنابراین جوانان قبل از ازدواج باید تا حدودی با علایق اصلی یکدیگر آشنا شوند و حداقل، مطمئن شوند که تضادی بین علایق آنها با علایق همسرشان وجود ندارد.
[COLOR=#993300][B]اختلاف در خواسته ها و آرزوها :[/B][/COLOR]
یکی از مواردی که زمینه بروز درگیری در زندگی را فراهم می کند، همین سطح آرزوها و انتظارات است و بدیهی است که اگر خواسته های یکی از زوجین بسیار ایده آل و رویایی بوده و طرف مقابل دارای توقعات پایین و حداقلی باشد تا زمانی که تعدیل خواسته های رویایی و ارتقای انتظارات ناچیز و سطح پایین انجام نگیرد، همیشه در زندگی مشکل خواهند داشت و شایسته است که در گفت وگوهای قبل از ازدواج جوانان عزیز به این نکته توجه داشته باشند.
-
[FONT=Tahoma] بر اساس تحلیلهای کارشناسان در امر طلاق، پنج عامل عمده برای طلاق برشمردند؛ انتظارات بیجا و متوقعانه طرفین نسبت به همدیگر، نبود تفاهم مشترک، تکراری شدن برای همدیگر، دخالتهای خانواده ها و تنوع طلبی جنسی از جمله این عوامل هستند.[/FONT]
-
[B])عوامل زمینهساز طلاق[/B][RIGHT]
[B]·[/B][B]مطالعات داخلی[/B]
در این مجال، با عنایت به مجموعهی گستردهای از مطالعات داخلی در موضوع طلاق، عوامل مؤثر بر طلاق را در چند بخش شامل علل فرهنگیاجتماعی، اقتصادی، اخلاقی، روانشناختی، جنسی و فیزیولوژیکی ردهبندی میکنیم و نمونهای از تحقیقات استنادی را برمیشماریم.
[B]- [/B][B]عوامل فرهنگیاجتماعی[/B]
[/RIGHT]
اختلاف تحصیلات زوجین، تفاوت سطح فکری و آگاهی زوجین، انگیزهی ازدواج، نوع همسرگزینی (عدم استقلال در انتخاب شریک زندگی)، نحوهی آشنایی زوجین، شناخت کم نسبت به خصوصیات همسر قبل از ازدواج، شناخت ناکافی خانوادههای زوجین نسبت به یکدیگر، ضعف در آگاهی از نقش زوجین پیش از ازدواج، نظر مثبت خانوادهی فرد نسبت به طلاق، حمایت خانواده از طلاق فرد یا بیتفاوتی نسبت به طلاق فرد، تصور مثبت از پیامدهای طلاق، وجود طلاق در میان بستگان، برآورده نشدن انتظارات از نقش همسری، عدم مشورت مردان با زنان در امور زندگی، اختلاف دربارهی محل سکونت، وجود اختلافات عقیدتی و مذهبی، پایبند نبودن همسر به مسائل دینی، توجه بیش از حد همسر به فرزندان، تفاوتهای قومیتی زوجین، زندانی بودن مرد، تفاوت با همسر در نحوهی گذران اوقات فراغت، اختلاف در فرزندپروری، ازدواج تحمیلی، دخالت مستقیم و غیرمستقیم وابستگان و اطرافیان و دوستان در زندگی، سن پایین ازدواج، تفاوت سنی زیاد زوجین، تعداد فرزندان، سوءاستفاده از مواد و ارتکاب جرم، خشونت خانوادگی از عوامل فرهنگیاجتماعی طلاق به شمار میآیند.[URL="http://borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=5511#_ftn2"][COLOR=#0000ff][2][/COLOR][/URL]
[B]- [/B][B]عوامل اقتصادی[/B]
از جمله عوامل اقتصادی زمینهساز طلاق، میتوان به مواردی چون شرایط اقتصادی نامناسب، اختلاف طبقاتی، پایین بودن درآمدهای خانوار، گرانی، ناتوانی مالی، تورم، فقر اقتصادی، از دست دادن شغل، بیکاری شوهر، کاهش قدرت خرید، کاهش رفاه، بالا رفتن هزینهی زندگی و پایین آمدن استاندارد زندگی و تأثیر آن بر دهکهای پایین درآمدی، اشتغال زنان در خارج از منزل، عدم پرداخت نفقه، مشاغل پایین مرد، مشخص نبودن شغل زوج، عدم رضایت از شغل همسر، عدم مدیریت امور مالی خانواده، عدم حمایت اقتصادی والدین و عدم تأمین معاش خانواده از سوی شوهر اشاره کرد.[URL="http://borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=5511#_ftn3"][COLOR=#0000ff][3][/COLOR][/URL]
[B]- [/B][B]عوامل اخلاقی[/B]
فساد اخلاقی زن یا شوهر، عدم توافق اخلاقی، سوءمعاشرت و سوءرفتار، اعمال منافی عفت، عدم توافق اخلاقی، رها کردن زندگی خانوادگی، ترک خانواده، عدم مسئولیتپذیری مردان، هوسرانی، اعتیاد، میگساری، لاابالیگری، انحرافات اخلاقی زن، عدم توافق و سازگاری زوجین، فحاشی، بدبینی نسبت به شوهر، بدبینی شوهر نسبت به زن، سوءاخلاق و سوءرفتار زوجین، عدم اعتماد زوجین به یکدیگر، بیاحترامی زوجین به هم، اعمال خشونت فیزیکی به همسر، عدم اعتماد زوج به همسر، خودخواهی همسر، عدم توافق اخلاقی بین زن و شوهر، مشکل زوجین در حل مسئله، کاهش رضایتمندی زناشویی، ضعف در کارایی خانواده، کاهش حمایتهای خانوادگی از زوجین، ضعف در ایفای نقشهای همسری و انگیزههای واهی در ازدواج.
- [B]عوامل روانشناختی[/B]
عوامل روانشناختی و فردی شامل عوامل ارثی و فیزیولوژیک، ویژگیهای شخصیتی، روانی و مانند آن است که از مهمترین این عوامل میتوان به وجود اختلالات و ناهنجاریهای روانی در خانواده و زندگی زناشویی، احساس تنفر و پایان عشق و علاقهی طرفین به یکدیگر، ویژگیهای روانی و عصبی غیرقابل تحمل، خلق بیثبات، عصبی بودن همسر، دلواپسی مزمن و بدبینی مفرط همسر، احساس افسردگی، ترس مرضی، تصورات پارانوئیدی، روانپریشی، حساسیتهای روحی، وسواس فکری و عملی، اضطراب، خصومت با یکدیگر، عدم علاقه، تفکر غیرمعمول و باورهای غیرمنطقی اشاره نمود.[URL="http://borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=5511#_ftn4"][COLOR=#0000ff][4][/COLOR][/URL]
[B]- [/B][B]عوامل جنسی[/B]
وجود عادات جنسی ناپسند در مردان، انحرافات جنسی مرد، عدم تمکین زن، ضعف عملکرد جنسی، کوتاهی در انجام وظایف زناشویی، عقیم بودن مرد یا زن، اختلاف در سلایق جنسی، خیانت مرد به زن، خیانت زن به مرد، مراجعه به مشاورین مرد در امور جنسی، عدم آراستگی جنسی زن، تنوعطلبی جنسی مردان، مقایسهی فعالیت جنسی همسر با زنان دیگر از طرق مختلف، عدم تفاهم جنسی زن و مرد، ناتوانی جنسی زن یا مرد، سردمزاجی جنسی زن یا مرد، ازدواج مجدد، چندزنی بودن مرد و وجود شخص ثالث، از جمله عوامل جنسی هستند.[URL="http://borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=5511#_ftn5"][COLOR=#0000ff][5][/COLOR][/URL]
[B]- [/B][B]عوامل فیزیولو[/B][B]ژ[/B][B]یک و محیطی[/B]
اختلاف سنی زوجین، بیفرزندی، بیماری مستمر زن یا مرد، زودرسی ازدواج، محل تولد زوجین، شمار افراد خانواده و تعداد فرزندان زوجین.
[B]· [/B][B]مطالعات خارج از کشور [/B]
برخی از عوامل زمینهساز طلاق در تعدادی از مطالعات خارج از کشور، عبارتاند از:
در مطالعهی کالمیجن[6]. طرفداری زنان از هنجارهای رهایی و برابریطلبی به طور قابل ملاحظهای میزان طلاق را افزایش میدهد.[URL="http://borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=5511#_ftn7"][7][/URL] افراد مذهبی که رفتارهایشان را اعتقادات آنها تنظیم میکند کمتر طلاق میگیرند و میزان طلاق در آنها کم است. افراد مذهبیتر تحت شرایط خاصی، دست به طلاق میزنند[URL="http://borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=5511#_ftn8"][8][/URL] و همکارانش در ارتباط با طلاق، نقش زمینههای فرهنگی و اقتصادی برجسته نشان داده شده است
-
چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعايت نمی شود؟
[IMG]http://jamejamonline.ir/Media/Image/1391/12/20/634985058522114175.jpg[/IMG] چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمیشود؟
به شوخی میماند اگر بخواهیم پیوندی را بین فرهنگ و تمدن غنی ایرانی با فرهنگ رانندگی خود برقرار کنیم! ایرانی جماعت در هرچه تعارفی باشد در رانندگی هیچ تعارفبردار نیست؛ به عبارت دیگر در برخی زمینهها باید «زرنگ» بود! برخی جاها که با زرنگبازی هم کار پیش نرود، زبان عریان میشود؛ «اوهوی، گاریچی، مگه سَر آوردی، حیف که ماشین هنوز آببندی نشده وگرنه حالیت میکردم، مَر...» لطفا خونسرد باشید و این جملات را نشنیده بگیرید، چراکه در غیر این صورت، سر و کلهتان با زنجیر و قفل فرمان ماشین سخت نوازش خواهد شد!...
رانندگی و صدای ناموزون آن بر آسفالت خسته شهر قصه ای مکرر و طولانی است که خبرنگاران بسیاری این سوژه را مشق روزنامه خود کرده اند و مسئولان بی شماری هم برای آن جلسه ها گذاشته و طرح ها بایگانی کرده اند.
سوژه را با نگاهی به فرهنگ نظم در وسط خیابان ها و اتوبان های بی قواره شهر پی خواهیم گرفت.
[CENTER] [B]سلطان جاده[/B][/CENTER] شوفرها هم در این جاده ها برای خود ماجراهایی دارند؛ آنان که رانندگی پیشه اصلی شان است، تمام طول و عرض جاده را ملک بلامنازع خود می دانند و درست به همین دلیل مجازند به هر نحو گوی سبقت را بی قاعده از دیگران بربایند تا سهم خود را از خیابان به رخ دیگران بکشند و مهر تائیدی بکوبند بر زرنگی و مهارتشان در رانندگی.
همگان منظور نیست، بلکه برخی از رانندگان ارجمند کامیون، اتوبوس، نیسان ـ بویژه رنگ آبی آن ـ همچنین تاکسی های نارنجی رنگی که در این شب های عید تمایلی برای رفتن به هیچ مقصدی ندارند و گوششان به هیچ آدرسی آشنا نیست مگر دربستی! آنها حتی بی آن که حقی برای عابران پیاده هم قائل باشند، همچنان به پیش می رانند و سینه خیابان را می شکافند! البته موتوسیکلت ها از هر قاعده و قانونی مستثنا هستند، آنها همه جا حتی در پیاده روها و خطوط ویژه اتوبوس نیز صاحب حق هستند و همیشه بی پروا راهی برای عبور خود از میان جمعیت پیدا می کنند.
موتورسوارها حتی درصددند راهی به زیرگذر مترو هم پیدا کرده و صدای موتور خویش را در آنجا نیز طنین انداز کنند!
«در یک سطحی ما زرنگی را می ستاییم، اما بین زرنگی و فرصت طلبی تفاوتی نمی بینیم. یعنی رفتارهای فرصت طلبانه را نیز زرنگی قلمداد می کنیم. این در صورتی است که فرصت طلبی عمدتا با تجاوز به حقوق دیگران همراه است.» این را حسین نوری نیا، جامعه شناس و استاد دانشگاه به «جام جم» می گوید.
بازگردیم به صحنه نمایش خیابان! رانندگان را اگر به دو بخش تقسیم کنیم، نخست آنها که از خودروی شخصی استفاده می کنند و رانندگانی که رانندگی پیشه آنهاست، تاثیر این شغل بر شخصیت گروه دوم اهمیت ویژه ای دارد.
شخصیت بسیاری از افراد همچون بازیگران یک نمایش در صحنه کار شکل می گیرد. بررسی آثار شغلی بر شخصیت، در دهه های اخیر بیشتر مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفته است.
به این معنی که شخصیت در اثر عوامل مختلفی شکل می گیرد که یکی از آنها محیط کار و نوع شغل است.
محیط کار اغلب تقاضاهای جدیدی را مطرح می کند که فرد در پاسخ به این تقاضاها به نوعی رفتار خاص روی می آورد که پس از تکرار، آن رفتار به عنوان یک خصیصه شخصیتی در او باقی می ماند. اگر کار را به عنوان یک گروه اجتماعی در نظر بگیریم ـ برای این که عضو این گروه اجتماعی شویم ـ باید با اعضای گروه، کنش متقابل داشته باشیم. گاهی نظم در ادبیات آنها که به صورت نوشته بر بدنه ماشین خودنمایی می کند، همچون نظم آنها در رانندگی است.
به این نمونه توجه کنید: «منمشتعلعشقعلیمچهکنم» تلاش نکن این زبان فارسی است یعنی؛ «من مشتعل عشق علی ام چه کنم؟» دقت بیشتر بر ادبیات جاده ای می تواند در این زمینه راهگشا باشد. «تو نیکی می کن و در دجله انداز / که شوفر در بیابانت دهد گاز».
کارشناسان بسیار بر فردگرایی ایرانیان در عرصه های گوناگون اذعان دارند. نوری نیا در این زمینه می گوید: «جامعه ایران به لحاظ اجتماعی هنوز توسعه نیافته است.
به قول یکی از استادان بالیده نشده است. روحیه خاص گرایی هنوز در ما موج می زند؛ یعنی ما منافع شخصی مان را ذیل منافع جمعی تعریف نمی کنیم. منافع فردی و شخصی مان را مقدم بر منافع جامعه می دانیم؛ نه تنها مقدم می دانیم بلکه نسبت به منافع جامعه تعهدی هم نداریم.»
دست آخر این که صرف کردن زمان زیاد در جاده، آثار غیرقابل انکاری بر شخصیت راننده ها می گذارد. آنها خسته از ترافیک و کارزار خیابان با حداقل آستانه تحمل، با دیگر رانندگان و عابران برخورد خواهند کرد و این نوع رفتار، واکنش متقابل مخاطب را هم برخواهد انگیخت.
[CENTER] [B]بر بام سکوی نخست[/B][/CENTER] در یک جامعه نوین و مدرن شهری، حرکت بین خطوط، رعایت حق تقدم عابران پیاده و توقف پشت چراغ قرمز به اضافه دیگر مقررات راهنمایی و رانندگی ارزش و هنجار محسوب میشودو بی توجهی به آنها نتیجه ای دربر نخواهد داشت جز قربانی و تلفات 10 هزار نفری سالانه در جاده ها که البته سکوی نخست این مقام در اختیار ایران ماست اما اینها تنها قربانیان بی مبالاتی و بی نظمی رانندگان و عابران نیستند و نبوده اند؛ بلکه کف خیابان قربانی مهم تری دارد که آن هم «اخلاق» و «فرهنگ» است.
می توان موارد بسیار دیگری را برشمرد، اما در نهایت این پرسش مطرح خواهد شد که چرا به این درد مبتلاییم؟ اگر رانندگی را به عنوان یک بخش جدایی ناپذیر زندگی اجتماعی امروز در نظر بگیریم بدون شک نادیده گرفتن قوانین این حوزه، نظم اجتماعی را مختل خواهد کرد.
نوری نیا در سطح کلان به موضوع نگاه می کند و می گوید: «نمود همه جایی فقدان حاکمیت قانون است. بی توجهی به حاکمیت قانون نه تنها در سطح افراد بلکه حتی در سطح نهادها هم ملاحظه می شود. برای همین به جای آن که وضع رانندگی ما بهتر شود، همچنان در بحران باقی مانده است و ما برای سامان دادن به آن به سختگیری های بیشتر روی آورده ایم.»
وی در ادامه این پرسش را مطرح می کند که آیا تا به حال دیده اید اتومبیل یک مقام مسئول پشت چراغ قرمز بایستد؟ چراغ برای آن مقام سبز می شود.
با وجود این نمی توان و نباید تنها بر فرهنگ رانندگی و رعایت نکردن نظم خرده گرفت؛ ریشه را باید در مسائل جامعه شناختی و روان شناختی افراد جست. افرادی که با مشکلات گوناگونی درگیر و به طور معمولی عصبی تر و ضربه پذیرتر هستند.
این عکس العمل ها هنگام رانندگی در مواردی همچون بدزبانی، بوق زدن و چراغ زدن های بی مورد و حتی درگیری های فیزیکی نمایان می شود. در حقیقت، این عکس العمل ها واکنشی است به گرفتاری هایی که افراد در سطوح مختلف دارند.
[CENTER] [B]کوک های متفاوت رانندگان![/B][/CENTER] اما شوفرها همیشه و همه جا به یک سبک رانندگی نمی کنند. راننده ایرانی همین که چرخ های خودرویش به کف خیابان های اروپا برسد قانونمدار می شود حسابی.
نوری نیا می گوید: «چون سطح سازگاری ما ایرانیان بسیار بالاست، با تغییر شرایط رفتارمان نیز تغییر می کند. برای همین وقتی به کشورهای اروپایی می رویم، رانندگی مان هم کاملا متفاوت می شود؛ چون در آنجا رعایت هنجارها وجهی عمومی دارد و عام گرایی بر خاص گرایی برتری یافته است. البته این تغییر نیز در نهادمان نیست، ماهوی نیست، بلکه تنها در سطح رفتار است و شکلی است.»
نحوه کوک کردن ساز رانندگی به شرایط بازدارنده ای چون دوربین و چشمان نظاره گر پلیس نیز بستگی دارد. در چنین مواقعی رعایت قانون و حفظ نظم قابل مشاهده است و بدون حضور این عوامل بازدارنده، حفظ نظم حتی در سخت ترین پیچ های جاده ای هم رنگ می بازد حتی برخی شوفرها، خود را مجاز به سبقت در پیچ هایی سخت و کور می دانند. «در طواف شمع می گفت این سخن پروانه ای / سر پیچ سبقت نگیر جانا مگر دیوانه ای!» این شعر طنز، دلنوشته یک راننده جاده است.
[CENTER] [B]قانون نظم در ایران و فرنگ[/B][/CENTER] «وجه منفی خیابان های تهران رانندگی عجیب رانندگان تهرانی است که من را به عنوان یک شهروند فرانسوی شوکه کرد. از رانندگی عجیب تهرانی ها شوکه شدم!» این را « پی یر ونسان» استاد دانشکده معماری پاریس که از تهران بازدید کرده بود، گفت. البته وی این را هم اضافه کرد که « به طور حتم بسیاری از شهروندان تهرانی هنگام رفت و آمد در این شهر دچار مشکل هستند و فقط باید بگویم خدا به حال شهروندان مسن و معلول تهران رحم کند.» خوب شد ایشان حرکت خودروها را با دنده عقب در بزرگراه مشاهده نکرد!
فردگرایی و رعایت نکردن حقوق دیگران نه تنها هنگام رانندگی، بلکه در زمان حادثه نیز بروز و نمود دارد که البته نمی توان این مورد را تنها ویژگی رانندگان ایرانی دانست، بلکه مساله به نوعی همه گیر است.
به همین دلیل، پژوهشگران اروپایی به فکر اجرای یک طرح در کشور کرواسی افتادند تا همه خودروها به یک سیستم «تماس بی سیم با اورژانس» مجهز شوند. در چنین مواقعی هنگام حادثه، این سیستم به طور خودکار با نیروهای امداد تماس برقرار خواهد کرد.
[CENTER] [B]و دست آخر این که...[/B][/CENTER] رعایت نکردن انضباط در فرهنگ رانندگی، ریشه در عوامل زیادی دارد؛ از جمله نبودآموزش های مناسب، نهادینه نشدن احترام به حقوق دیگران، جاده و خودروهای غیراستاندارد و مهم تر از همه فرد گرایی و ترجیح منافع خود بر دیگران.
گرچه رانندگی به عنوان یک فرهنگ شهروندی محسوب می شود، اما کارهای فرهنگی موثر چندانی در این حوزه صورت نگرفته است.
نمی توان صرفا به ارائه آمار و سیاهه ای از اقدامات فرهنگی در این حوزه بسنده کرد، چون نتیجه یک کار موثر در انضباط رانندگی نه در ارائه گزارش ها بلکه در کف خیابان ها نمایانگر خواهد شد.
نکته این که چنانچه این فرهنگ همسان با هنجارهای شهروندی تعریف و تعیین نشود آنچه رخ خواهد داد نابهنجاری و دست اندازی به حقوق دیگران خواهد بود. البته جامعه به مرور و در صورت تکرار در برابر این نوع از ناهنجاری ها واکسینه خواهد شد و مبادا چنین شود.
شلوغی بازار و ترافیک خیابان، حفاری های سازمان ها در خیابان، نخاله های ساختمانی، عبور بی قاعده عابران از خیابان و اضافه بر اینها فرارسیدن شب عید، گلوی خیابان را سخت فشرده و صدای بوق هشدار ماشین ها را درآورده است این هشدار را باید جدی گرفت...
-
[TABLE]
[TR]
[TD][CENTER][TABLE="class: text"]
[TR]
[TD="class: Text"]چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود؟
مواردی از بی نظمی ها
1 – ایجاد ترافیک :
2 - عبور از چراغ قرمز :
3 – عبور عابر پیاده از چرغ قرمز 4
4– عبور موتور سوارها از چراغ قرمزو پیاده روها :
5 – دریافت یا ارسال پیامك در حین رانندگی : (این کار تصادفات را 23
درصد افزایش داده).
عوامل بی نظمی ها
راهکارهای نهادینه کردن روحیه انضباط و نظم پذیری در فرهنگ رانندگی
فرهنگ رانندگی نیاز به:
آمار بی انضباطی
هر نیم ساعت یک ایرانی میمیرد!
مقایسه آمارتلفات رانندگی ایران با کشورهای دیگر
نکاتی در مورد کاستیهای رانندگی در ایران.
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD][/TD]
[/TR]
[/TABLE]
[/CENTER]
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="bgcolor: #B9CAF7"]
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD] [CENTER] [TABLE="class: text"]
[TR]
[TD][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="class: Text"](گام هفتم) بسم الله الرحمن الرحیم
چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود؟
شوخی نیست که یک ملت هر ساله حدود سیصد هزار نفر از افراد خود را کشته یا مجروح کند؛ چون دارد به سر کار، مهمانی، خرید و یا مسافرت میرود. تنها در دوران پس از انقلاب، حداقل 700 هزار قبر برای کشتههای رانندگی حفر شده و دست کم 15 میلیون نفر مجروح شدهاند که تعدادی از آنان باید باقی عمر را بر روی تخت و یا ویلچر بگذرانند...
امروزه رانندگي بخشي از زندگي اجتماعي شده است و همانگونه كه هر اجتماعي نياز به نظم و انضباط دارد تا بتواند سرپا بماند در فرهنگ و رفتار رانندگي نيز نبود انضباط و بي توجهي به نظم و حق و حقوق ديگران به غير از هرج و مرج حاصلي نخواهد داشت و به عبارتي سنگ روي سنگ بند نمي شود.
یکی از دغدغه های اجتماعی، رعایت نکردن قوانین حکومتی و رعایت نشدن انضباط در سطح جامعه است، قوانین راهنمایی ورانندگی به عنوان ضامن امنیت آمد و شددر کشور از انضباط خاصی پیروی می کند که متاسفانه رعایت نکردن این قوانین موجب شده که تردد در جاده های برون شهری و معابر عمومی شهری به شدت آسیب پذیر شود و آمار فزاینده تخلفات حاکی از رعایت نشدن انضباط در رانندگی است.
متاسفانه کسانی هستند که کلادر امور زندگی و جامعه نظم و انضباط را مورد توجه قرار نمی دهند و توجه به این موضوع ندارند که نظم در امور زندگی باعث پیشرفت جوامع می گردد و یکی از مشکلاتی که امروز گریبانگیر سلامت روحی و روانی بسیاری گشته است عدم رعایت نظم عمومی می باشد.
مواردی از بی نظمی ها
1 – ایجاد ترافیک :
رعايت نظم و ايمني، احترام به حقوق ديگران در ترافيك و بهره مندي از اخلاق رانندگي نشانه مهم از وجود اخلاق و انضباط در اجتماع است. بايد توجه داشت كه خوب راندن خودرو يا موتوسيكلت با رانندگي صحيح فرق دارد. آموزش عملي رانندگي و رعايت علائم و هشدارهاي ترافيكي نيز براي حفظ نظم لازم است اما كافي نيست چرا كه مهمتر از خوب راندن، داشتن انضباط و فرهنگ رانندگي و رعايت حقوق ديگران است. پس براي اين كه وقتي پشت فرمان خودرو يا موتوسيكلت مي نشينيم خودخواهانه و سلطه گرانه رانندگي نكنيم نياز به آموزش و فرهنگ سازي است.
یکی از بی نظمی ها و بی انضباطی های عمومی در حال حاضر در امور رانندگی و ایاب و ذهاب در امر ترافیک می باشد که بیشترین بی نظمی های عمومی در همین رابطه انجام می گردد که مشکلات ترافیکی ایجاد شده در شهرها، باعث خستگی و بیماری های جسمی و روحی می گردد و ساعت ها عمر انسان ها به هدر می رود و اگر واقعاً این موضوعات بررسی و حاشیه های آن مورد توجه قرار گیرد خواهیم دید چه سرمایه های انسانی و مادی و معنوی از بین می رود، اصولاً رعایت نظم و انضباط با زور و جریمه به اجرا در نمی آید شاید برای مدتی کوتاه بازدارنده باشد ولی چنانچه با کار فرهنگی و رفع مشکلات و موانع موضوع مورد توجه قرار گیرد حتماً اثر آن مثبت تر و برای رشد اجتماعی و فرهنگی بسیار مفید خواهد بود.
به قول ازسردار مومني: ترافيك بر سه محور راه، انسان و وسيله نقليه متمركز است و از آنجا كه سازندگان وسايل نقليه و بهره برداران و كاربران آن نيز انسان هستند پس مي توان گفت ترافيك يك بحث انساني است و انسان نيز موجودي اجتماعي است. بنابراين براي كنترل و بهبود آن بايد رويكرد آموزشي – فرهنگي داشته باشيم. در اين ميان پليس راهنمايي و رانندگي به عنوان نرم ترين و اجتماعي ترين بخش پليس در سال هاي اخير، قانون جامعه محوري و مشاركت پذيري را به مرحله اجرا درآورده و با جلب اعتماد و مشاركت مردم در حل بحران و مديريت غول ترافيك تلاش خود را آغاز كرده است. به گفته وي، ترافيك معضلي است كه وقت و زمان مردم را درگير كرده و اگر مهار نشود تهديدي جدي براي جان و سلامتي مردم به شمار مي رود.
2 - عبور از چراغ قرمز :
در سالهای گذشته و خصوصا دهه هفتاد این مشکل در مورد اتومبیلها وجود داشت که خوشبختانه با کارزارهای تبلیغاتی صحیح فرهنگ ایستادن پشت چراغ قرمز تا حد زیادی در بین اتومبیلها جا افتاده ولی هنوز با مشکلاتی مواجه هستیم .
3 – عبور عابر پیاده از چرغ قرمز :
در اینجا منفعت طلبی شخصی نقش اول را بر عهده دارد. عابری که موقع چراغ قرمز از لابه لای اتومبیل ها رد می شود اگر لحظه ای خود را جای رانندگانی که برخی از آنها واقعا عجله دارند باز چنین کاری خواهد کرد؟.
ممکن است بعضی ها بگویند :چرا برای عابران پیاده که برای عبور از عرض خیابان قوانین و مقررات را رعایت نمیکنند، جریمهای در نظر نمیگیرند؟ باید در پاسخ به این سوال باید گفت : زمانی که یک عابر پیاده میداند که اگر از این بخش از خیابان یا بزرگراه عبور کند حتما اتفاق ناگواری برای او به وقوع میپیوندد، ضمانت اجرایی از این بالاتر هم میتواند باشد؟ بالاتر از جان مگر ضمانت اجرایی دیگری وجود دارد؟ عابر پیاده باید به این موضوع مهم برسد که اگر از خیابان عبور کند احتمال دارد به شیئی آهنی به نام خودرو برخورد کند که شاید به خاطر این اشتباه جانش را از دست بدهد.اکنون در جامعه ما باید این حس برای عابران پیاده ایجاد شود .
4 – عبور موتور سوارها از چراغ قرمزو پیاده روها :
در مورد موتورسوارها وضع بسیار وخیم است.به جرات می توان گفت اغلب موتورسوارها اصلا قانونی و خط قرمزی برای خود نمی شناسند، از چراغ قرمز و پیاده رو براحتی رد می شوند. در خیابانهای یک طرفه خلاف جهت می روند و ... . در این مورد علاوه بر خود موتورسوارها تقصیر متوجه مسئولان نیز هست، چرا که سختگیری لازم را در برخورد با آنها نشان نمی دهند.
5 – دریافت یا ارسال پیامك در حین رانندگی : (این کار تصادفات را 23 درصد افزایش داده).
رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ با اشاره به این كه صحبت با تلفن همراه چهار برابر و ارسال پیامك 23 برابر خطر تصادفات را افزایش میدهد، از برخورد با بیش از ۴۹ هزار رانندهای كه از تلفن همراه در حین رانندگی استفاده كردهاند، طی یك ماه گذشته خبر داد.
سردار حسین رحیمی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به این كه تنها طی یك ماه گذشته بیش از ۴۹ هزار نفر از رانندگانی كه با تلفن همراه خود در حین رانندگی صحبت كرده یا اقدام به ارسال پیامك میكردند، اعمال قانون شدند، افزود: این در حالی است كه این رقم تنها یك پنجم آمار متخلفان در این زمینه است!
وی با اشاره به این كه در شرایط عادی زمان عكسالعمل راننده در مواجهه با تصادف حداكثر شش دهم ثانیه است، گفت: این در حالی است كه استفاده از تلفن همراه در حین رانندگی زمان عكسالعمل راننده را در مواجهه با حوادث افزایش میدهد.
رئیس پلیس راهور تهران تاكید كرد: در عین حال در زمانی كه سرعت راننده بالاست استفاده از تلفن همراه میتواند میزان خسارات حوادث رانندگی را به میزان زیادی افزایش دهد.
عوامل بی نظمی ها
مسئله مهمی که حتماً باید به آن توجه کرد عواملی که باعث این بی نظمی ها و بی انضباطی ها در بعضی مواقع به اجبار تحمیل می شود و از طرف مسئولین امور مورد توجه واقع نمی گردد که آن هم خود از مقوله بی نظمی و بی انضباطی می باشد.
1 - عملیات عمرانی شهری و کنده کاری های خیابانی و عدم برنامه ریزی :
2 - عدم جمع آوری نخاله های عمرانی و ساختمانی :
3 - پارک های دوبله :
4 - وجود خودرو های سنگین در شهر :
5 - پارک در محل های ممنوعه خصوصاً ایستگاههای اتوبوس :
گاهی به اجبار اتوبوس ها مجبور به پارک دوبله جهت پیاده و سوار شدن مسافرها می گردند در نتیجه نیمی از خیابان گرفته می شود. حتی در بعضی از خیابان های کم حجم باریک دیده می شود که اتوبوس های شرکت واحد می بایستی از آن مسیر رفت و آمد کنند که خود این موضوع باعث ترافیک می گردد.
6 - بی توجهی به خط عابر پیاده:
چه عابرین چه خودروها یکی دیگر از بی نظمی و بی انضباطی و عدم رعایت حقوق دیگران می باشد که بسیاری در این مواقع هیچ گونه توجهی به موضوع نمی کنند و در اینگونه مکان ها که محل رفت و آمد می باشد تصادفات دلخارشی نیز داشته ایم لذا به نظر می رسد که مسئولین امور، خط عابر پیاده را برای عموم تعریف و مکرر آن را گوشزد نمایند.
7 - ضعف مدیریت ترافیک:
قابل توجه اینکه نمی توان همه جاضعف در فرهنگ رانندگی را تنها عامل بی انضباطی در رانندگی دانست بلکه بخشی از این معضل را می توان ناشی از ضعف قوانین نیز دانست و این نکته ای است که چندی پیش فرمانده اسبق نیروی انتظامی جمهوری اسلامی در مشهد به آن اشاره کرده بود.ایشان ضعف مدیریتی را مهم ترین عامل افزایش تصادفات در سطح جاده های کشور معرفی کرده و اظهار داشته بود: امروزه مدیریت واحدی برای بحث ترافیکی کشور نداریم و ۱۳ تا ۱۴ دستگاه در این امر دخیل هستند ولی هیچ مسئولیتی نمی پذیرند.
این مقام مسئول در بخش دیگری از اظهارات خود ناکارآمدی قوانین راهنمایی و رانندگی را از دیگر معضلات در وقوع سوانح رانندگی مطرح کرد و گفت: قوانین موجود راهنمایی و رانندگی در سال ۴۷ تدوین شده است که با پیشرفت جمعیت وبرخی شاخص ها این قانون نیاز به بازنگری دارد و تا زمانی که بحث مدیریت ترافیک در کشور حل نشود از میزان تصادفات در جاده ها کاسته نخواهد شد و روال فعلی ادامه خواهد یافت.
8 - نبود علائم راهنمایی و رانندگی در برخی از نقاط باعث بی نظمی و بروز تصادفات رانندگی می شود.
راهکارهای نهادینه کردن روحیه انضباط و نظم پذیری در فرهنگ رانندگی
اصولاً انسان نظم گریز است و البته در عین حال انسان موجودی است که به سرعت نظم آموز یعنی آموخته های اجتماعی را فرا می گیرد و به اصطلاح جای خود را در جامعه پیدا می کند و دقیقاً از این نظر است که قوانین اجتماعی مدنی بسیار سریع تر از سایر قوانین در جامعه اجرا می شود.
رفتارهای رانندگی ریشه در آموزه های افراد دارد و فراگیری آن و اجرای رانندگی صحیح کمی مشکل به نظر می رسد. برخی افراد صرفاً بر اساس آموخته های فنی خود رانندگی می کنند و بر این باورند که تجربه بالاتر از علم است و در مقابل گروهی بر این باورند که دقیقاً باید بر اساس ضوابط و مقررات وضع شده رانندگی کرد و تجربه تاثیری در رانندگی صحیح ندارد، استدلال این گروه نیز این است که چه بسا یک راننده پس از ۳۰ سال رانندگی دچار سانحه و تصادف شود بنابراین تجربه تاثیری در رانندگی صحیح و ایمن ندارد و فقط رعایت قوانین می تواند ملاک درست رانندگی کردن باشد.
اما واقعیت این است که رانندگی خوب یک هنر است و باید تلفیقی از تجربه و علم باشد. تجربه را رانندگان می توانند به تدریج کسب کنند و علم آن نیز توسط قانون گذار تدوین و ارائه شده است.
کسب تجربه و فن رانندگی صحیح به تنهایی ضامن انضباط در رانندگی نخواهد بود بلکه مولفه هایی خارج از این دو مقوله نیز در رانندگی منضبط دخیل است . که از جمله آن می توان به فناوری پیشرفته وسایل نقلیه و فناوری جاده ای و... اشاره کرد که در حوزه فنی قابل بررسی است.
کارشناسان بر این باورند که نهادینه کردن روحیه انضباط و نظم پذیری در فرهنگ رانندگی نیاز به:
1 – رعایت اخلاق اسلامی در رانندگی :
2 - آموزش همگانی:
آموزش آیین درست رانندگی می بایست از سنین کودکی آغاز شود تا در سنین بالاتر بتوانیم نتایج مثبت آن را ببینیم. پرداختن به این مباحث در کتابهای درسی و برگزاری برنامه هایی در مدارس برای تشویق دانش آموزان به رعایت نکات فوق کمک زیادی به جا افتادن صحیح رانندگی در جامعه خواهد کرد.
آموزش رانندگی تنها این نیست که ما یاد بگیریم پشت چراغ قرمز بایستیم و یا در محل توقف ممنوع پارک نکنیم، روی خط ممتد دور نزنیم یا روی خط عابر پیاده توقف نکنیم، معنای چراغ زرد چشمک زن و یا چراغ قرمز چشمک زن را بیاموزیم و... این ها همه جزیی از اصول و قواعدی است که یک راننده می بایست بداند و بیاموزد.
از سوی دیگر صفحات روزنامه ها و نشریات چند درصد از مطالب خود را به این امور اختصاص می دهند؟
رسانه های جمعی باید رعایت نظم و انضباط در رانندگی را در تولیدات خود به نمایش بگذارند .
صدا و سیما تا چه حد در این مورد فرهنگ سازی می کند؟ درست است که اخبار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خوانندگان زیادی دارد اما باید بدانیم که اطلاع رسانی در این موارد، جزو مهمترین وظایف رسانه هاست. وظیفه ای که در هاله سیاست زدگی رسانه ها، از مطبوعات گرفته تا صدا و سیما، رنگ باخته است.
روان شناسان مطرح میکنند که شکلگیری شخصیت آدمها تا 8 سالگی است، در واقع اگر ما هر تلاشی را برای آموزش فرهنگ ترافیک بخواهیم انجام دهیم باید تا این سن به طور پایهای انجام شود تا در 40 سالگی شاهد فرد قانونمداری باشیم. یک مثالی وجود دارد که عنوان میشود یک آدم 40 ساله تصویری از یک کودک 8 ساله در خود دارد. برعکس آن نیز وجود دارد. زمانی که ما به یک کودک 8 ساله به صورت اصولی و منسجم آموزش میدهیم، میتوانیم شاهد این مسئله باشیم که در 40 سالگی شهروندی منضبط و قانونمدار است. اگردر این شرایط توانستیم تغییر ایجاد کنیم پس میتوانیم جامعه را از آسیب بینظمی در رانندگی نجات دهیم،در غیر اینصورت در بزرگسالی نمیتوان کار زیادی برای جامعه انجام داد و برخورد قهری پلیس میتواند فقط یک عامل بازدارنده در تخلفات رانندگی باشد. در سالهای اخیر در مهدهای کودک تلاشهای زیادی برای آموزش فرهنگ ترافیک انجام شده است .
اقدام بسیار خوب پلیس راهور
معاون اجتماعي و فرهنگي پليس راهور اعلام کرد : در حال حاضر در سراسر کشور 10 ميليون دانش آموز جزو همياران پليس هستند كه آينده سازان كشور هستند. به جرات مي توان گفت نسل قانونمندي خواهند بود يعني هم آموزش ديده اند و آمادگي هاي لازم را دارند و هم بروالدين شان در آموزش فرهنگ رانندگي تاثير گذارند. از ميان 800 هزار معلم نيز حدود 20 هزار معلم بازرس افتخاري هستند كه با پليس همكاري مي كنند.
دراین جا حدیثی از پیامبر بزرگوار اسلام(ص) می آوریم. ایشان فرمودند: « كلّكم راع و كلّكم مسؤول عن رعيّته» و این همه آن چیزی است که باید گفت.
)روزنامه ايران، شماره 5234 به تاريخ 6/9/91، صفحه 8 (قضايي – حقوقي(
3- ارتقای فناوری ساخت خودرو:
4 - فناوری پیشرفته جاده ای :
5 - تدوین مقررات و قوانین متناسب با پیشرفت فناوری حمل ونقل:
6- تربیت مربیان فنی :
7 - در حوزه صنعت، خودروهایی متناسب با وضعیت معابر شهری و برون شهری تولید شود:
8 - در حوزه صنعت راهداری، معابر از استاندارد لازم برخوردار باشند:
9 - در حوزه تعالیم دینی نیز ائمه جماعات می توانند به مردم نظم و انتظام را آموزش دهند :
قاعده این است که رانندگی باید بر اساس اصول شناخته شده علمی و روانی انجام شود اما گاهی به نوعی ناهنجاری در کشور تبدیل می شود و موجبات دغدغه برای جامعه را فراهم می آورد. در شیوه رانندگی بسیاری از رانندگان تنها چیزی که دیده نمی شود نظم و انضباط است و این موضوع تا جایی پیش رفته که به دغدغه رهبر انقلاب اسلامی تبدیل شده و ایشان با مطرح کردن آسیب شناسی سبک زندگی سوال مهم«چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود» را مطرح فرموده اند.
بنابراین هرگاه این عوامل با هم و هماهنگ در جامعه جاری و ساری شود، شاهد ظهور ملکه نظم در جامعه خواهیم بود و علاوه بر نظم در رانندگی، نظم در رفتارهای اجتماعی و... نیز ظهور و بروز خواهد داشت.
آمار بی انضباطی آمار بالای تخلفات و بی انضباطی در رانندگی و در پی آن افزایش فزاینده اعمال قانون (صدور برگه جریمه) در چند سال گذشته حاکی از تخلف وسیع و همگانی در کشور است.
در سال ۱۳۸۷ فرمانده و رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی وقت کشور از صدور ۱۹ میلیون برگ جریمه در کشور خبر داد. در سال ۱۳۸۸ رقم تعداد برگه های جریمه ۵۰ میلیون فقره اعلام شد. در سال ۱۳۸۹ نیز فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی تعداد تخلفات صورت گرفته در رانندگی را ۱۷۶میلیون فقره اعلام کرد و ضمن اعلام رشد 15.6 درصدی نسبت به سال گذشته از صدور ۳۹ میلیون برگ جریمه به ارزش ریالی ۳۴۹۰ میلیارد ریال خبر داد. در سال ۱۳۹۰ مبلغ جریمه برگ های صادر شده ۲۳۴۰ میلیارد ریال اعلام شد و تاسف بارترین آمار صدور برگه جریمه در سال ۱۳۹۱ نیز سه روز تعطیلی منجر به ۱۴ آبان(تعطیلی به مناسبت عید غدیر) اعلام شد. پلیس راهنمایی و رانندگی اعلام کرد فقط در ۳ روز تعطیلی آبان ماه تعداد ۱۱۸ هزار برگ جریمه صادر شد و در این ۳ روز در تصادفات جاده ای، ۵۴ مورد فوتی، ۳۲۳ مورد تصادف جرحی، ۳۲ هزار سرعت غیرمجاز، ۲۵ هزار مورد استفاده نکردن از کمربند، ۷ هزار فقره سبقت غیرمجاز، ۵ هزار فقره انحراف به چپ و ۳ هزار مورد صحبت با تلفن همراه قابل ذکر است.
هر نیم ساعت یک ایرانی میمیرد!
تصادف در هر ساعت جان 2 ايراني را ميگيرد. یعنی هر نیم ساعت یک ایرانی. اين، مهمترين نكتهاي بود كه در نخستين مراسم دهه ايمني، عنوان شد.
ميزان بالاي تصادفات در كشور از جمله مسائلي است كه همواره مسئولان وزارتخانه بهداشت و پليس راهور ناجا را به طور مستقيم درگير ميكند.
بر اساس آمار، سال گذشته 20 هزار و 68 هموطن در اثر تصادف فوت كرده و 800 هزار نفر نيز به انحاي مختلف مجروح شدهاند. اگر نفرات كشته شده در تصادفات رانندگي در سال گذشته را در تعداد روزهاي سال تقسيم كنيم سهم هر روز از ميزان تلفات رانندگي 55 كشته و 2 هزار و 100 مجروح ميشود با اين حساب در هر ساعت بيش از 2 كشته و 87 مجروح به تعداد تلفات رانندگي اضافه ميشود.
اما طي سالهاي گذشته ميزان بالاي تلفات ناشي از تصادفات رانندگي در كشور ما به حدي بود كه برخي آن را با تعداد شهداي 8 سال جنگ تحميلي مقايسه ميكردند. با اين حساب كشورمان بالاترین آمار مرگ و میر ناشی از تصادفات جاده ای در جهان را داراست.
همین جمله ناخوشایند كافی است تا دریابیم، امنیت در جاده های كشورمان به یك حلقه مفقوده بدل شده است و همه ساله تعداد قابل توجهی از هموطنان جان خود را در حوادث و سوانح جاده ای از دست داده و میلیاردها تومان هزینه قابل اجتناب انسانی و مادی را تحمیل می كند.
علل و عوامل فراوانی همانند حلقه هایی به هم پیوسته، زنجیره حوادث جاده ای در كشورمان را تشكیل می دهند و ما را در نازلترین رتبه در میان كشورهای جهان از نظر امنیت سفر قرار می دهند.
مقایسه آمارتلفات رانندگی ایران با کشورهای دیگر
آمار تصادفات رانندگي در ايران در مقايسه با ساير کشورهاي جهان نگران کننده است. ميزان تلفات تصادفات رانندگي در ايران 25 برابر ژاپن و 2برابر ترکيه است. در عربستان روزانه 12 نفر قرباني حوادث جادهاي ميشوند و بر اساس آمار تعداد كشتهها در تصادفات رانندگي 55 كشته و 2 هزار و 100 مجروح در هر روز در سال گذشته بوده است.
همچنين ناامنترين جادههاي دنيا براي رانندگي و بدترين آمار در زمينه ميزان سوانح رانندگي در جهان متعلق به کشورهاي اريتره، مصر، ليبي، افغانستان، عراق، نيجر، آنگولا، امارات، گامبيا، ايران و موريتاني است و امنترين جادههاي دنيا براي رانندگي را کشورهاي سوئيس، سنگاپور، هلند، فنلاند، آلمان، نروژ و سوئد دارند.
در حالي که تصادفات جادهاي نهمين علت مرگومير در جهان به شمار ميرود اين حوادث در ايران دومين علت مرگ و مير است.
طي سالهاي گذشته خودرو سازان به عنوان يكي از متهمان اصلي در تصادفات رانندگي شناخته شدهاند. استفاده از قطعات غير اصلي در خودروها يكي از علل بروز تصادفات در جادههاي كشور است آمار بالاي تلفات رانندگي و هزينههاي اين تصادفات كه در سال 86 حدود 18 ميليارد تومان يعني 7 درصد توليد ناخالص ملي برآورد شد مسئولان را بر آن داشت تا با اقدامات فرهنگي در وهله اول تعداد كشتهشدههاي تصادفات رانندگي را كم كند. بر اين اساس دولت برنامهريزي كرده است تا در سال 1400 اين تعداد 10كشته به ازاي هر 100 هزار شهروند برسد. اين در حالي است كه هزينههاي مستقیم درمان مصدومان حوادث ترافیکی در سال 86، 11 درصد کل هزینهها و هزینه فوت، معلولیت، کاهش کیفیت زندگی و تبعات اجتماعی و اقتصادی آن 50درصد هزینههاي كشور را تشکیل میدهد.
اسناد و مدارک گویای آن است که ۱۴۱ هزار کشته، 12.5 میلیون مصدوم و معلول، در ۷سال تصادفات کشور ثبت شده است.
نکاتی در مورد کاستیهای رانندگی در ایران.
نکاتی در مورد کاستیهای رانندگی در ایران وجود دارد. از جمله:
اینکه نباید برخی عجولانه نحوه عجیب رانندگی در ایران را با اموری از قبیل چند برابر ظرفیت بودن تعداد خودروها یا تنگ بودن برخی معابر توجیه کنند. البته به دنبال حل این مشکلات هم باید بود؛ اما این ها تنها میتوانند دلیل «ترافیک» باشند، نه دلیلی برای رانندگی بیقانونی رانندگان یا عبور بیقانونتر عابران. از این روست که نحوه رانندگی، در شهرهای کوچک هم یک معضل است.
از تابلوهای ورود ممنوع و یک طرفه که بگذریم، تابلوها نقشی در رانندگی شهری ندارند.
تابلوی «ایست» در ایران کاملا بی معناست و این نقش به سرعت گیرها واگذار شده است؛ در حالی که با توجه به شرایط محیطی هر کوچه و نیز خیابان، تابلوهای حداکثر سرعت باید لااقل در ابتدای آن ها نصب شود... ما با تکیه بر ذکر حداکثر سرعت شهری در آیین نامه، همه کوچهها و خیابان ها را به امان خدا رها کرده ایم و هر کس زورش رسیده یک سرعت گیر سیخی یا میخی و غیر آن با ارتفاع دل بخواهی در کوچه خودش قرار داده است...از چند انیمیشن که بگذریم رسانه ملی آموزش مصداقی رانندگی را مورد توجه قرار نداده است. کاش برنامههایی مانند «سفر به خیر» که غالبا به کلی گویی میگذرند، طریق صحیح و نیز خطاهای رایج رانندگی را قدم به قدم به مردم یادآور میشدند. گاهی چند آموزش تصویری میتواند از ده ها توصیه گفتاری در بهبود اوضاع مؤثرتر واقع شود.
با وضعی که در آن به سر میبریم، آموزش رانندگی آنقدر اهمیت دارد که اگر رسانه ملی هر روز برنامههای شش شبکه تلویزیون را همزمان قطع کرده و چند ثانیهای به این آموزش ها اختصاص دهد کاری عادی انجام داده است.
تصور بسیاری از ما از تصادف شدید، دو ماشین له شده است و بس. شاید اگر با هشدار قبلی تصویر بانوی بارداری که با صورت خون آلود در میان آهن پارهها گرفتار شده و فریاد میزند و یا تصویر کودکی که با کیف مدرسه به گوشهای ازخیابان پرتاب شده، نمایش داده شود، کمی از بلای «تعجیل برای هیچ» که حکایت از بی نظمی در رانندگی می کند ومانند بختک به جان ما ایرانیان افتاده، رهایی می یابیم.
به امید اینکه همه ما قوانین ومقررات رادرجامعه بویژه قوانین رانندگی رارعایت نمائیم تا شاهد تا شاهد صحنه های دلخراش و جانسوز نباشیم.
(والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته)
الاحقر سمیع الله مردان[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
[/CENTER]
[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
-
فردگرايي و ترجيح منافع
شخصي به منافع جمعي، [I]رعايت انضباط[/I] اجتماعي را در جامعه كمرنگ كرده است
-
فكر مي كنم ريشه اين معزل را مي تواند در نبود دو خصلت جست:
1- قانون مداري(زيست اجتماعي)
2- صبر
در مورد خصلت دوّم بايد عرض كنم كه اختصاص به ايران يا هيج جاي ديگر ندارد و متأسفانه بي صبري و كم تحمّلي مشكلي است كه در تمامي انسان ها شايع است كه سبك زندگي امروز، بر آن مي افزايد.
امّا مشكل اوّل عموماً در كشور هايي وجود دارد كه زندگي شهري، قانوني و اجتماعي به صورت كلان را در طول ساليان متمادي تجربه نكرده اند. اين مسأله با گذشت زمان و سرمايه گذاري در گسترش و تبيين فرهنگ شهرنشيني مي تواند بر طرف گردد. همانطور كه الآن مشاهده مي كنيد، ماشين به اندازه ده سال پيش بوق نمي زنند، چراغ قرمز را رد نمي كنند و ...
پس چاره كار شد، صبر و ترويج قانون مداري.
در ضمن يك نكته:
اگر ما شيعيان و مسلمانان خوبي باشيم، هر دو مشكل بر طرف مي شود. چرا كه صبر يكي از مسائل ديني است كه به جنبه فردي مربوط مي شود و رعايت حقوق شهروندي به جنبه اجتماعي دين برمي گردد. علي(عليه السلّام) به درستي هشدار داد كه مبادا روزي كفّار در عمل به قرآن از شما پيشي بگيرند.
-
1-چرا فرهنگ كار جمعي در ايران ضععيف است ؟ [SIZE=3]چون هر كسي به فكر بالا بردن خودشه و كمتر كساني پيدا ميشن كه با هم متحد باشن هر كدوم از ما دوست داريم برتر از ديگران باشيم و فقط حرف خودمون را قبول داشته باشيم-فرهنگ غلط و نداشتن اطلاعات كافي مهمترين عوامل مي تونه باشه[/SIZE]
-
2-چرا در روابط اجتماعی، حقوق متقابل رعایت نمی شود
[FONT=Arial][COLOR=#364a51][FONT=Tahoma][COLOR=#364a51][COLOR=#282d2f]چون ما سه عامل تربيت -امنيت و آزادي معنوي را رعايت نكرديم
[/COLOR][/COLOR][/FONT][/COLOR][/FONT][FONT=Arial][COLOR=#364a51][FONT=Tahoma][COLOR=#364a51][COLOR=#282d2f]بر طبق گفتارهای شهید مطهری یکی از عوامل رعایت نکردن حق مردم در مقابل یکدیگر منفعت طلبی طرفین است. که یک امر غریزی است و از این عوامل میتوان به تعصبات قومی و فکری، عادتها ، رسومات و سنتهای نابجا نام برد اینکه تقوای حقیقی در جامعه ایجاد نشده است و مردم بیشتر به مزایای مادی و دنیوی توجه میکنمد تا معنوی و اخروی؛ پس آنها هنوز به این آزادی دست نیافتهاند. ملاک ما سود و زیان شخصی و آن هم از نوع دنیوی است. اگر بتوانیم این را در جامعه رشد و نشان دهیم که هدف انسان والا است و آن هم الهی است آنگاه خواهیم دید که قوانین اجتماعی رعایت خواهند شد. دیگر در هر کاری خداوند را ملاک قرار خواهند داد و هدفشان جلب رضایت خداوند خواهد بود. در چنین حالتی انسانها حقوق یکدیگر را رعایت خواهند کرد چون هدفشان جلب رضایت خداست. .البته این هم منفعت طلبی است و منفعت آنها جلب رضایت خداوند است. در حقیقت این بعد از غریزه انسان را در راه اصلی خودش قرار دادهایم و آن را به درستی ارضا خواهیم کرد. رشد آزادی معنوی و این كه افراد از منیت ها عبور كرده و باورشان ما شدن باشد. دوم این كه به درك صحیحی از خواسته ها و انتظارات یكدیگر برسند. اولین پله ارتقای سطح تعاملات اجتماعی در جامعه است. البته برای اینکه بتوانیم به این سطح برسیم (آزادی معنوی) نیازمند تربیت و امنیت میباشیم . یعنی باید افراد جامعه تربیت شوند. متاسفانه تربیت ما به گونه ای شده است که به فرزندانمان خودخواهی را آموزش داده و می دهیم. مبارزه و عكس ا لعمل منطقی را به فرزندانمان یاد نداده ایم. هدف اصلی آفرینش انسان ها را نه فهمیدهایم و نه توانستهایم به آنها آموزش دهیم. بخش اعظم یادگیری چگونگی تعاملات صحیح با دیگران در اجتماع به این برمی گردد كه به ما در خانواده و مدرسه چه آموزش هایی داده اند؟ باید تك تك افراد جامعه به این باور برسند كه رفاه او در گرو رفاه جامعه است.
متاسفانه الان به جایی رسیده ایم كه صبر و حوصله نداریم و عجول تربیت شدهایم این عجله سبب عجول بودنمان در دریافت نتیجه شده است. و هدفمان را هم که اشتباه تعیین کردهایم در نتیجه فقط جلوی پای خود را میبینیم و به ظاهر مینگریم نه تنها قبح شكستن قوانین و هنجارها فروریخته، بلكه در مواردی دیده شده كه افراد با افتخار از شكستن قوانین یا به اصطلاح دور زدن هایشان یاد می كنند و با تشویق سایرین هم روبه رو میشوند.سایرین آنها را زرنگ های جامعه تلقی می كنند جا انداختن سبك صحیح زندگی با رویكرد اسلامی، بومی و ایرانی یكی از ضرورت های امروز ماست. گاهی اوقات [U]بدلیل احساس عدم امنیت است[/U] که افراد دست به زیر پا نهادن حقوق دیگران میزنند. اگر در جامعه همه افراد احساس امنیت کنند؛ مطمئناً حقوق دیگران کمتر ضایع خواهد شد. امنیتی که همه جنبههای زندگی آنها چه مادی و چه معنوی را در برگیرد. البته باید یادآور شویم که ما سعی کردهایم آنچه را که از کتابهای شهید مطهری فهمیدهایم (که مسلماً فهم ما هنوز ناقص است) بیان کنیم. و توان ما بیش از این نبوده است. مسلماً استاد به بهترین وجه به این قبیل سوالات پاسخ دادهاند. و میدانیم که در جامعه کنونی همه مشکلات ناشی از عدم هدف مشخص و عالی در زندگی است. باید افراد جامعه طوری تربیت شوند که بتوانند خودشان را از قید و بندهای غریزی و مادی رها نمایند. و هدفشان خداوند و رضای خداوند باشد. باید جامعه نیز امنیت کافی را برقرار کند. که اگر کسی با این هدف تربیت شد و خواست در جامعه با اصول اسلامی رفتار کند حق و حقوقشان پایمال نگردد.
[/COLOR][/COLOR][/FONT][/COLOR][/FONT]
-
چرا در برخي مناطق طلاق زياد شده؟
ازدواج زود و دير هنگام-نداشتن حس گذشت-تجمل پرستي و اسراف-دخالتهاي بيجاي بستگان و دوستان و اشنايان-بي اعتنايي به خواسته هاي همديگر-عدم تناسب فرهنگي و عدم تعلق خاطر زن و مرد
-
4-چرا در فرهنگ رانندگي انظباط لازم رعايت نميشود؟
نداشتن فرهنگ در بين بعضي از رانندگان-نبودآموزش هاي مناسب- نهادينه نشدن احترام به حقوق ديگران- جاده و خودروهاي غيراستاندارد و مهم تر از همه فرد گرايي-ترجيح منافع خود بر ديگران-