-
دیوانه و عشق
[COLOR=#000000][FONT=tahoma]از دیوانه ای پرسیدند : چه کسی را بیشتر دوست داری ؟[/FONT][/COLOR]
[COLOR=#000000][FONT=tahoma]دیوانه خندید و گفت : ”عشقم” را… ![/FONT][/COLOR]
[COLOR=#000000][FONT=tahoma]گفتند : عشقت کیست؟[/FONT][/COLOR]
[COLOR=#000000][FONT=tahoma]گفت:عشقی ندارم...!!![/FONT][/COLOR]
[COLOR=#000000][FONT=tahoma]خندیدند و گفتند : برای عشقت حاضری چه کارهاکنی؟[/FONT][/COLOR]
[COLOR=#000000][FONT=tahoma]گفت : مانند عاقلان نمیشوم ، نامردی نمیکنم ، خیانت نمیکنم ، دور نمیزنم ، وعده سرخرمن نمیدهم ، دروغ نمیگویم و دوستش خواهم داشت ، تنهایش نمیگذارم ، میپرستمش ، بی وفایی نمیکنم با او مهربان خواهم بود ، برایش فداکاری خواهم کر د،ناراحت و نگرانش نمیکنم ، غمخوارش میشوم…[/FONT][/COLOR]
[COLOR=#000000][FONT=tahoma]گفتند: ولی اگر تنهایت گذاشت ، اگر دوستت نداشت ، اگر نامردی کرد ، اگربی وفابود ، اگر ترکت کرد چه…؟[/FONT][/COLOR]
[COLOR=#000000][FONT=tahoma]اشک بر چشمانش حلقه زد و گفت : اگر اینگونه نبود که من “دیوانه” نمیشدم… !!![/FONT][/COLOR]
-
نقطه نظر نویسنده زیباست . شاید بتوان گفت دیوانگان عاشقان کور و کر هستند
زندگی همواره تبسمی است که دریغش کردیم
برای من سئوال بی پاسخ مانده : آیا عشق یکطرفه هم وجود داره؟
-
يارو در بستر بيماري افتاده بود و براي امتحان ميزان وفاداري از همسرش پرسید :اگر من از دنيا بروم، تو چه مي كني؟
همسرش گفت؛ حرفش را نزن كه در آن صورت ديوانه مي شوم.
پرسید: يعني ازدواج نمي كني؟ و همسرش گفت؛ نمي توانم قول بدهم چون از ديوانه هر كاري كه بگويي برمي آيد!