بی تو قرار نتوانم کرد

ابو سعید ابو الخیر عارف و شاعر ایرانی می گوید:
آن وقت که قرآن می‌آموختم پدرم مرا به نماز آدینه برد. در راه شیخ ابوالقاسم که از مشایخ بزرگ بود پیش آمد، پدرم را گفت که ما از دنیا نمی‌توانستیم رفت زیرا که ولایت را خالی دیدیم و درویشان ضایع می‌ماندند. اکنون این فرزند را دیدم، ایمن گشتم که عالم را از این کودک نصیب خواهد بود.»
نخستین آشنایی ابوسعید با راه حق و علوم باطنی به اشاره و ارشاد همین شیخ بود. چنان‌که خود ابوسعید نقل می‌کند که شیخ به من گفتند: ای پسر خواهی که سخن خدا گویی گفتم خواهم. گفت در خلوت این شعر می‌گویی:

[CENTER]من بی تو دمی قرار نتوانم کرد
احسان تو را شمار نتوانم کرد
گر بر سر من زبان شود هر مویی
یک شکر تو از هزار نتوانم کرد[/CENTER]
همه روز این بیت‌ها می‌گفتم تا به برکت این ابیات در کودکی راه بر من گشاده شد

[SIZE=4][COLOR=#5E5E5E][FONT=yekan]ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ،[/FONT][/COLOR]
[COLOR=#5E5E5E][FONT=yekan]ﭼﻮﻥ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﭼﺸﻢ ﮔﺸﻮﺩﻥ[/FONT][/COLOR]
[COLOR=#5E5E5E][FONT=yekan]ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﻡ[/FONT][/COLOR]
[COLOR=#5E5E5E][FONT=yekan]ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ،[/FONT][/COLOR]
[COLOR=#5E5E5E][FONT=yekan]ﭼﻮﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﺁﺭﺯﻭ ﮐﺮﺩﻡ[/FONT][/COLOR]
[COLOR=#5E5E5E][FONT=yekan]ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ،[/FONT][/COLOR]
[COLOR=#5E5E5E][FONT=yekan]ﭼﻮﻥ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﺩﻝ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻡ[/FONT][/COLOR]
[COLOR=#5E5E5E][FONT=yekan]ﻭ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﺯ ﺭﺍﻫﯽ ﻣﯽ ﺑﺨﺸﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺼﻮﺭم ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﮔﻨﺠﺪ[/FONT][/COLOR]
[COLOR=#5E5E5E][FONT=yekan]ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ،[/FONT][/COLOR]
[COLOR=#5E5E5E][FONT=yekan]ﺯﯾﺮﺍ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺷﺪ،ﺣﺎﺻﻞ ﺗﺠﺴﻢ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ[/FONT][/COLOR]
[COLOR=#5E5E5E][FONT=yekan]ﻭ ﻣﻦ ﺧﯿﺮ ﻣﺤﺾ، ﺛﺮﻭﺗﯽ ﻻﯾﺰﺍﻝ، ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻭ ﻋﺸﻖ ﻏﯿﺮ ﻣﺸﺮﻭﻁ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﻭ ﺧﻮﺩﻡ ﻃﺎﻟﺒﻢ ،[/FONT][/COLOR]
[COLOR=#5E5E5E][FONT=yekan]ﺑﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮ ﻫﺴﺘﯽ ﻧﻮﺍﺯﺷﻢ ﮐﺮﺩ ،[/FONT][/COLOR]
[COLOR=#5E5E5E][FONT=yekan]ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺑﺘﺮﺳﻢ![/FONT][/COLOR]
[COLOR=#5E5E5E][FONT=yekan]ﻣﻦ ﺩﺭ ﺑﺮﮐﺖ ﻭ ﺍﻣﻨﯿﺘﻢ[/FONT][/COLOR]
[COLOR=#5E5E5E][FONT=yekan]☼ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ﺳﭙﺎﺱ ☼[/FONT][/COLOR]
[COLOR=#5E5E5E][FONT=yekan]ﺑﻴﺎﻳﻴﺪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﭙﺎﺳﮕﺰﺍﺭ ﺑﺎﺷﯿﻢ :)[/FONT][/COLOR][/SIZE]