برای بسیاری از گردشگرانی که علاقهمند به بازدید از مکانهای تاریخی و محوطههای باستانی کشور هستند، شاید بارها این سوال پیش آمده باشد که تاریخ و قدمت زندگی متمدن در این سرزمین به چه زمانی بازمیگردد؟ مسلما نمیتوان عدد و تاریخ دقیقی را در پاسخ به این پرسش عنوان کرد، اما آثار برجای مانده و شواهد باستانی نشان میدهد زمان زندگی مردمانی که از نظر صنعت، هنر و فرهنگ به مراحل بالایی از پیشرفت دست یافته بودند، چه در شرق و چه در غرب ایران، به بیش از 6 هزار سال میرسد.
یکی از مناطقی که میتوان رد پای این تاریخ را در آن دنبال کرد، شهر باستانی ایذه در استان خوزستان است که با داشتن سنگنگارههای فراوان به شهر نگارکندههای سنگی و صخرهای ایران شهرت یافته است. ایذه در شمال شرقی استان خوزستان و 205 کیلومتری شهر اهواز قرار گرفته، اما از آنجا که منطقهای کوهستانی است آب و هوایی مطلوب دارد و به همین علت در دورههای مختلف تاریخی همواره مورد توجه بوده است.
همه میدانیم که نخستین زندگیهای متمدن بشری در کنار رودها شکل گرفتهاند، (مثل تمدن بینالنهرین در میان رودهای دجله و فرات یا تمدن بزرگ مصر در کنار رود نیل) در جنوب غربی ایران نیز وجود رودهای پرآبی چون کارون و دز مهمترین دلیل شکلگیری زندگی در نزدیکی آن و در شهر باستانی ایذه است.
نام ایذه در روزگار عیلامیان «آیاپیر»، در زمان هخامنشیان «آنزان» (انشان)، در دوره اشکانیان «الیمایی» و در دوره ساسانی «ایذه» بود که با ورود اعراب به صورت «ایذج» درآمد، در زمان اتابکان به آن «مالمیر» یا «مالامیر» گفتند و از دهه 1330 بار دیگر نام ایذه را برای آن در نظر گرفتند. جالب آن است که در این منطقه از تمام دورههای یاد شده آثار ارزشمندی وجود دارد که برای علاقهمندان به مقولههای فرهنگ، تاریخ و باستانشناسی بسیار شگفتانگیز است و البته صحبت از همه آنها در اینجا امکانپذیر نیست. برای معرفی این آثار بهتر است ابتدا به سنگنگارههای بر جای مانده از دوره عیلامیها اشاره کنیم.
بزرگترین کتیبه خط میخی
اشتسلمان، در اصل نام تنگهای در کوه الهک واقع در شمال غربی ایذه است که 4 نقش برجسته از دوره عیلامیان را در خود جای داده است. اشکفت سلمان در زمان عیلامیها و حتی تا هزارههای بعد از آن نیز مکان مقدس و نیایشگاه بوده است. برای همین به آن نیایشگاه «تاریشا» هم گفته میشود که برگرفته از نام یکی از ایزدبانوهای عیلامی است. از میان 4 سنگنگاره این منطقه دوتای آنها درون غار و دوتای دیگر بیرون از غار اشکفت شکل گرفتهاند و همه آنها متعلق به یکی از شاهان محلی عیلام به نام «هانی» (2700 پیش از میلاد) است.
اشکفت سلمان از چند جهت دارای اهمیت هستند: یکی آن که بزرگترین کتیبه به خط میخی عیلامی در آنجا نوشته شده است. دیگر آن که برای نخستین بار تصویر یک زن دوشادوش نقش یک مرد در مراسم آیینی دیده میشود.
در این تصاویر شاه همراه با همسر و فرزند کوچکش در حال انجام مراسم دینی و ادای احترام به خدایشان دیده میشوند، اما متاسفانه به دلیل فرسایش حاصل از عوامل طبیعی و انسانی و عدم محافظت صحیح، تشخیص بخشهای زیادی از این سنگنگارهها دشوار است. با توجه به نوشتههای میخی اطراف تصاویر چنین برمیآید که هانی (شاه محلی عیلام) خواسته تصاویر خود و خانوادهاش بر کوه مقدس، نقش شوند تا الهه تاریشا از آنان محافظت کند.
همچنین در بخشهایی از این کتیبه به اعمال دینی و قربانیهایی که برای خدایان کرده اشاره میکند و از آنان میخواهد که خانواده و سرزمین او را در پناه خود نگه داشته و کسانی را که در آینده به این نگارهها آسیب بزنند یا اشیای ارزشمندی را که گویا در آن نیایشگاه قرار داده بوده، به سرقت ببرند، نابود کرده و به نفرین و نیستی دچار کنند. (ای کاش آنان که به عمد این نگارهها را تخریب میکردند خواندن خط میخی عیلامی را بلد بودند!)با همه آسیبهایی که به آثار این منطقه وارد شده است، بازهم میتوان شکوه آیاپیر را بر سینه کوه احساس کرد و به آن تمدن چند هزار ساله بالید.
گستردهترین سنگنگارههای صخرهای
محوطه باستانی دیگری که در این منطقه وجود دارد و بسیار مورد توجه گردشگران آثار باستانی قرار میگیرد، جایی است به نام کول فرخ یا «کول فره» که در 7 کیلومتری جنوب شرقی ایذه قرار دارد و گستردهترین سنگنگارههای صخرهای ایران را در خود جای داده است.
کول فرخ نیز مانند اشکفتسلمان جایی است با مناسبات مذهبی عیلامیان با 6 نقشبرجسته که بیشتر آنها انجام امور و آیینهای مذهبی را نشان میدهند. یکی از این نگارهها روی یک سنگ بزرگ چهارگوش نقش شده که بلندی آن نزدیک به 3 متر است و هر 4ضلع آن دارای تصاویری است که اجرای مراسم آیینی و قربانی کردن را نشان میدهد. در مجموع تعداد آدمهایی که در این نگاره تصویر شدهاند حدود 400 نفر است. در بخشی از این سنگنگاره مجسمه یکی از خدایان عیلامی بر دوش 4مرد حمل میشود و شاه با عده زیادی از همراهان آنها را دنبال میکنند.
این خدای عیلامی ایستاده روی تخته سنگی است و در حالی که لباس بلندی به تن دارد، دستهایش را به کمر زده و بسیار مصمم بر دوش مردان به سمت قربانگاه پیش میرود. هنرمندان عیلامی صحنه قربانگاه را بر ضلع شرقی این سنگ بزرگ ترسیم کردهاند به این صورت که در آن 3 گاو بزرگ و تعداد زیادی غزال در حال حرکت هستند. در این تصویر 7 مرد عریان نیز دیده میشود که در ابعاد کوچکتری نسبت به بقیه نقش شدهاند و نشان میدهد این افراد اسیران جنگی هستند. این سنگنگاره از آثار بسیار مهم باستانی استان خوزستان به شمار میرود.
یکی دیگر از آثار ارزشمندی که نشان میدهد کول فرخ محلی برای انجام آیینهای مذهبی بوده، نقش برجسته دیگری است که در دامنه کوه و در ارتفاع 6 متری از سطح زمین قرار گرفته است. در این تصویر نیز شاه هانی در حال قربانی کردن نشان داده میشود. او کلاه گردی به سر دارد و وزیرش همراه با مرد دیگری او را مشایعت میکنند.
جلوی شاه 3 نوازنده دیده میشود که 2 نفرشان سازی شبیه به چنگ و یکی سازی شبیه به دف در دست دارند. حضور 3 مرد دیگر که لباس مردان دینی را پوشیدهاند و 3 قوچ که سر آنها بریده شده در کنار حیواناتی چون بز کوهی و گاو نر، هنوز قابل تشخیص است. این نگاره دارای کتیبهای به خط میخی عیلامی است که شاه در آن ضمن معرفی خود، میگوید دلیل آن که تصویر خود را بر این سنگها بر جای گذاشته آن است که میخواهد خدایان حمایتشان را بر او ارزانی دارند.
در میان نقش برجستههای کول فرخ که از نظر محتوا و تصویر شباهت زیادی به هم دارند، نقشی دیده میشود که بسیار شبیه نقوش حجاری شده در تخت جمشید است و چون پیش از نقوش تخت جمشید به وجود آمده، آن را مادر نقوش زیبای درگاههای کاخ صد ستون و پلکان آپادانا میدانند.
منبع:tebyan