"ازیک شروع می کنم وبا یک تمام"
یک انسان...
یک هستی...
یک قلم...
همه خلاصه میشه دریک احساس قشنگ که کمی قابل بیانه
یعنی قلمی که نتونه بیان کنه قلم نیست...
"یک" احساسی که:
بهت دستورمیده ؛خوبه, حفظش کن وبراش بمون...!
مثل:یک پری مهربونی که وقتی غصه ای داری وبغض ؛خوب به حرفات گوش میده و لمس می کنه دردت رو...
مثل: یک نازنینی که بیشترفکر سلامتیته ورفع مشکل...
مثل: یک روح پاکی که از آنسوی مسافت هابا دقت بهت گوش میده و امیدوار...
مثل:یک همدمی که پیوسته همه "جا"حواسش به تو هست و با داشتن مشکلات" خاصش "بهت انرژی میده...
مثل:یک دوستی که وقتی میبینه چندساعتی نیستی ,نگرانته و با پیغام وهدیه احوالپرست...
مثل :یک کسی که مثل هیچکس نیست؛
یک حامی,یک عشق,یک احساس ناب خود جوش که همیشه دلواپسته و خیلی آرووم همیشه میگه :من هستم , دل قوی دار...
به این" یک ها" که نگاه می کنم وجمع می بندم برخلاف همه معادلات باز به "یک" می رسم
یک حس قشنگتر
یک حس ناب
یک حس عشق ازلی
حسی که میگه:
"من درهمه ی این احساسات متجلی شدم تا تنها نباشی"
.
.
.
به
"یک خدا"
یاس آسمانی