شعری از سید موسی حسینی کاشانی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز که با طبع خوش و ذوق خودش درباره کرج مرکز این استان سروده
کرج شهری که فرهنگش نمادی از همه کشور
کرج جایی که هر روزش ز روز قبل هم بهتر
به تعبیری کرج هم مثل یک ایران کوچک چون
همه جمعند از اقوام و تاجی باشدش بر سر
طبیعت های زیبایش ، زمستان ، برف دیزینش
و چالوسی که راهش آنقدر جذاب و نام آور
کویر و کوه و دشتش ،روی پر آب و خرامانش
و دارد باغ سیبی هم قشنگ و باز هم محشر
به تاریخ آمده نامش ، هزاران بار با خوبی
اگر گویم نمی ماند که جای خالی از دفتر
امان از این همه خوبی خبر داری که ارشادش
به طوفان خورده دریایش و کج انداخته لنگر
چرا چون فکر و ذکرش می شود ترمیم یک خانه
چه گویم من از این خانه توانم برده از پیکر
خدایا از تو یاری خواهم و دگر نمی دانم
تو یاری کن من و ما را که خیری باشدش آخر