|
|
|
|
سلام روز خوش
از امروز در اين پست ما نيز براي حمايت از كودكان مظلوم غزه و ظلم و ستمي كه براي مسلمانان غزه مي شود راهپيماي و كمپين مجازي تشكيل مي دهيم .
در اين پست درباره تاريخ فلسطين و خصوصيات اين سرزمين مطالب خود را پست نمائيد
مشاوره و کارشناسی بیمه عمر و آتیه پاسارگاد - بهمن پور 09306610039 در واتساپ
بیمه عمر و آتیه پاسارگاد آرامش در زندگی :::... @pasargadbahmanpoor. همین الان..
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : انتظار (2014-07-23)
سرگذشت فلسطين مملو از رويدادهاي ناگوار بسياري است. به گونهاي كه پايه و اساس نابسامانيهاي امروز سرزمين فلسطين، به يك معنا، ريشه در ادعاهاي تاريخي آن، آن هم تاريخي به درازاي دو هزار سال پيش از ميلاد دارد.
صهيونيسم اعلام ميدارد كه نماينده قريب پانزده ميليون يهودي دنياي امروز است! آنان بر اين باورند كه يهوديان امروز از همان نژاد بنياسراييل هستند كه حدود هزار و سيصد سال پيش از ميلاد مسيح وارد سرزمين فلسطين شدهاند.
همچنين بر اين رأياند كه اين نسل پراكنده و دربدر، صاحب سرزمين فلسطين است و ميبايست در آنجا گرد هم آيند و زمينه را براي ظهور منجي عالم بشريت (ماشيح) آماده نمايند. به زعم آنان «ماشيح» در فلسطين ظهور ميكند و با تكيه بر قدرت يهود، دنيا را در اختيار ميگيرد. اكنون با نگاه به اهميت تاريخ سرزمين فلسطين، سرفصلهاي اصلي آن مورد اشاره قرار ميگيرد. بديهي است كه پرداختن به هر بند، خود، مجالي نو و دفتري تازه را خواهان است.
تاريخ فلسطين را ميتوان به پنج دورهي كلي تقسيم كرد:
1) دورهي پيش از تاريخ
2) دورهي تاريخ دور
3) دورهي تاريخ ميانه
4) دورهي تاريخ نزديك
5) دورهي تاريخ معاصر
ليكن مبحث و دوره اي كه در اينجا شناخت از آن ضروري تر به نظر مي رسد دوره معاصر است.
سایت جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی
فلسطين در دورهي معاصر
در همان دوراني كه انگليس با اعراب درباره چگونگي شكست امپراطوري عثماني با وعده استقلال عرب در حال مذاكره بود، با سران صهيونيسم هم درباره چگونگي تاسيس دولتي يهودي در فلسطين، مشغول گفتگو بود.در سال 1897 نخستين كنگره صهيونيسم در شهر بال سوئيس تشكيل شد و مساله تشكيل دولت يهود در سرزمين فلسطين به تصويب صهيونيستهاي حاضر در كنگره رسيد.
هرتزل در كنگره اعلام كرد:« همين امروز ما دولت يهودي را بوجود آورديم!».در سال 1901 هرتزل با سلطان عبدالحميد خليفه عثماني تماس گرفت و امتيازاتي نظير زمين و مهاجرت يهوديان را درخواست كرد و در مقابل تعهد كرد كه وام كلاني را بانك عمران يهود به دربار خليفه بدهد. اما سلطان عبدالحميد با همه نيازي كه به پول داشت با اين درخواست مخالفت كرد.
در دوم نوامبر 1917 بيانيه لرد بالفور وزير خارجه دولت بريتانيا منتشر شد كه در آن از حمايت انگلستان براي تشكيل يك دولت يهودي در سرزمين فلسطين سخن رفته بود.دولت انگلستان وقتي با اعتراض شديد شريف حسين روبرو شد، براي كاهش اعتراضات اقدام ديپلماتيك را شروع كرد و به عربها اطمينان داد كه انگلستان بر سر پيمان خود با آنها ايستاده است و هدف اوليه آنان به اصطلاح آزاد كردن سرزمينهاي عربي از سلطهي تركان عثماني است.تصرف فلسطين در سپتامبر 1918 پايان گرفت. ژنرال «النبي» اعلام داشت كه اين منطقه توسط يك حكومت نظامي انگليسي به نام «اداره جنوبي متصرفات دشمن»اداره خواهد شد.
سوريهي داخلي يعني از عقبه تا حلب، حكومتي عربي به رياست فيصل پسر شريف حسين به نام «اداره شرقي متصرفات دشمن»تحت نظارت ارتش فرانسه قرار گرفت. به اين ترتيب امپراطوري عثماني پس از جنگ اول ميان دولتهاي قدرتمند غربي تقسيم شد و آنچه سهم عرب گشت تنها وعده استقلال بود.در بيست و هشتم ژوئن 1919 پيمان جامعه ملل در كنگرهي صلح ورساي به امضاء رسيد كه در آن بر تحتالحمايگي و قيموميت فرانسه و انگليس بر سوريه، لبنان و فلسطين تاكيد كرد.
البته در متن تحتالحمايگي صرفاً بحث مورد مشورت قرار گرفتن دول قيم مطرح بود نه ادارهي حكومت. اما دولت انگليس از فرصت استفاده كرد و خود را قيم حاكم خواند و ادارهي امور حكومتي را در فلسطين بر عهده گرفت. عرب بويژه در فلسطين و سوريه با اين پيمان مخالفت كردند. در 24 ژوئيه 1920 فرانسه با استناد به اين پيمان به سوريه حمله و آنجا را اشغال كرد.مردم منطقه به اين امر اعتراض كردند. در روزهاي چهارم تا هشتم آوريل 1920 در بيتالمقدس اعتراض عليه سلطه انگليس و حركت يهودي كردن فلسطين به قيام بزرگي تبديل شد و عده زيادي از يهوديان و عرب كشته و مجروح شدند.
در اوايل ژوئيه 1920 دولت بريتانيا، پايان حكومت نظامي و شروع حكومت عادي را اعلام كرد. رياست حكومت جديد انگليسي در فلسطين بر عهده هربرت ساموئل، يك يهودي بود، نهاده شد! ساموئل زبان عبري، انگليسي و عربي را زبان رسمي فلسطين اعلام نمود. حكومت جديد انگليسي- صهيونيستي شروع به انتقال اراضي از دست فلسطينيان به يهود كرد.
وسايل و ابزار ضروري كشاورزي در انحصار حكومت قرار گرفت و به بهانهي مقروض بودن فلسطينيان دامها و زمينهاي كشاورزي آنان را مصادره كرد، بر مقدار ماليات افزوده شد و به ناچار فلسطينيان زمين را رها ميكردند. حكومت قيم هم اين زمينها و زمينهاي مصادرهاي را به يهود واگذار كرد. در كنار آن ورود يهوديان از اروپا و ديگر نقاط جهان را سرعت بخشيد.
امتيازات آب و برق در مناطق گوناگون به يهود واگذار شد. در اول ماه مه 1920 اعتراض گسترده عليه حكومت قيم و سياستهاي يهودي كردن فلسطين از يافا شروع و طي مدت 15 روز سراسر فلسطين را فرا گرفت. ارتش بريتانيا و شبه نظاميان صهيونيست به سركوب معترضين پرداختند.در 1927 دولت سرپرست امتياز استخراج املاح و معادن درياي مرده (بحرالميت) را به يهود واگذار كرد و در ژانويه 1930 اين امتياز را به مدت 75 سال به آنان واگذار كرد!در روز 23 سپتامبر 1928 يهوديان به حرم شريف در بيتالمقدس تجاوز كردند و بخشي از آن را متصرف شدند. در فرداي آن روز (24 سپتامبر) مردم مسلمان عليه اين تجاوزات تظاهرات كردند.
در 23 اوت 1928 فلسطين شاهد درگيري شديد بين مسلمانان از يك سو و يهود و ارتش بريتانيا از سوي ديگر بود. در روز 29 اوت 1928 حركت ضد استعماري مردم شدت گرفت و ارتش بريتانيا و شبه نظاميان يهود به شدت به كشتار انقلابيون پرداختند.
از اين قيام مردمي فلسطين با نام «انقلاب براق» يا قيام براق ياد ميشود. پس از اين حركت دادگاههاي انگليسي مردم فلسطين را محاكمه و محكوم كردند. 3 نفر اعدام، 17 نفر حبس ابد و هشتصد نفر محكوميتهاي چندين ساله و بسياري از شهرها و دهات فلسطيني محكوم به پرداخت خسارات سنگين شدند كه به بهانه عدم توان در پرداخت جرائم، زمينها و اموال آنان مصادره و در اختيار آژانس يهود قرار داده شد. دادگاه انگليسي تنها يك پاسبان يهودي را كه در يافا به خانه پيشنماز مسجدي وارد شده و او و شش نفر از اعضاي خانوادهاش را سر بريده بود، ابتدا محكوم به اعدام، سپس حبس ابد و بعد به 10 سال زندان محكوم شد كه پس از چندي آزاد گرديد!
دولت انگليس شروع به مسلح كردن يهود ميكند و تعداد زيادي تفنگ ميان كشاورزان و كارگران يهود توزيع ميكند.
در سوم اوت 1931 اعتراض گستردهاي در نابلس و ديگر شهرهاي فلسطين به تجهيز تسليحاتي يهود رخ ميدهد كه به درگيري كشيده شد و عده زيادي هم از سوي دولت سرپرست به زندان افتادند.در دوران رياست واكهوب بر دولت سرپرست، انتقال اراضي فلسطيني به يهود شتاب گرفت و در كنار آن آمار مهاجرين صهيونيست به فلسطين نيز بالا رفت. در 13 اكتبر 1933 در بيتالمقدس تظاهرات ضد انگليسي برگزار شد كه توسط ارتش سركوب ميشود. در بيست و هفتم همان ماه در شهر يافا تظاهرات بزرگي انجام شد و كمكم به سراسر فلسطين كشيده شد. ارتش انگليس همراه با شبه نظاميان صهيونيست مردم بيسلاح را زير آتش قرار دادند.
تا پيش از جنگ دوم جهاني فلسطين اوضاع بسيار آشفتهاي داشت. هر روز قوانين جديدي از سوي دولت سرپرست به نفع يهود و به ضرر فلسطينيان تصويب و اجرا ميشد و در كنار آن مصادره و انتقال اراضي به يهود و مهاجرت يهوديان به فلسطين، شتاب ميگرفت. در كنار آن اعتراضات مردمي عليه اين اقدامات بالا گرفت. با شروع جنگ دوم جهاني فعاليت صهيونيست براي ورود به فلسطين شتاب بيشتري گرفت. جنگ دوم و ادعاي مرگ بيش از شش ميليون يهودي توسط آلمان بهترين فرصت را براي صهيونيستها فراهم كرد تا بتوانند با توجه به فضاي ترحم نسبت به يهود پس از جنگ دوم بهره گرفته و پشتيباني دولتمردان غربي بويژه آمريكا را در تشكيل دولت يهودي با خود داشته باشند.
در كنار اين اقدامات گروههاي تروريستي هاگانا و ايرگون شكل ميگيرند كه بدنه اصلي ارتش رژيم صهيونيستي به شمار ميآيند. اين نيروهاي شبه نظامي توسط ارتشيان يهودي كشورهاي اروپايي بويژه لهستان آموزش ميديدند. از آغاز سال 1944 همين گروهها شروع به بمبگذاري و خرابكاري كردند.در بيست و ششم فوريه 1947 بيفن وزير امور خارجه انگلستان اعلام ميكند كه انگليس در مسئله فلسطين به بنبست رسيده و ناچار تصميم، به جامعه ملل ارجاع ميشود!
سازمان ملل متحد هم كميسيوني را كه متشكل از نمايندگان استراليا، كانادا، چكسلواكي، يوگسلاوي، گواتمالا، هندوستان، ايران، پرو، سوئد و اوروگوئه بود براي بررسي به فلسطين ميفرستد. كميسيون هم طرح تقسيم سرزمين فلسطين به دو دولت يهودي و فلسطيني را ارائه داد!در بيست و نهم نوامبر 1947 مجمع عمومي راي به تقسيم سرزمين فلسطين داد. كشورهاي عربي با اين طرح مخالف بودند. مردم مسلمان منطقه ناچار ارتش مردمي براي نجات فلسطين تشكيل دادند. در ژانويه 1948 اولين ستون نظامي داوطلبان وارد فلسطين شد و در شمال آن موضع گرفت.
دومين ستون در فوريه همان سال وارد بيسان و نابلس شد. ستون سوم در ماه مارس به فلسطين وارد شد و در مثلث الرعب در پيرامون نابلس مستقر شد. پس از تصويب طرح تقسيم به مدت پنج ماه مبارزات شديد مسلمانان با ارتش بريتانيا و شبه نظاميان ايرگون، هاگانا و اشترن ادامه داشت.انگلستان اعلام كرد كه 15 مي 1948 فلسطين را تخليه خواهد كرد.
ابتدا مناطق يهودي مثل شهر تلآويو را تخليه كرد و تمام تجهيزات نظامي خود را براي يهود باقي گذاشت. در همان هنگام نيروهاي انگليسي مناطق عربي را به شدت كنترل ميكردند و اجازه نميدادند كه عربها اسلحه بدست آورند. در دهم آوريل نيروهاي مسلح يهود به ديرياسين حمله بردند و دويست و پنجاه نفر از اهالي آنجا را به طرز بسيار فجيعي قتلعام كردند در حالي كه نيروهاي انگليسي در همان نزديكي بودند و هيچ كاري انجام ندادند. اين نخستين كشتار از اين نوع بود.
حادثه دوم نابودي روستاي ناصرالدين در نزديكي طبريه بود. وقتي دول عربي در صدد اعزام نيرو به فلسطين بودند، انگلستان اعلام كرد تا پيش از 15 مي 1948 كه پايان تخليه ارتش انگليس از فلسطين ميباشد، ورود نيرو به فلسطين را تجاوز به انگليس تلقي و با آن برخورد خواهد كرد!به اين ترتيب دولت انگليس بتدرج مناطق فلسطيني را تخليه و در اختيار نيروهاي شبه نظامي صهيونيست قرار داد. اين شيوه تخليه ارتش كه همراه با تجاوزات شديد صهيونيستها در پناه ارتش انگليس بود موجب شد كه بسياري از مناطق و املاك از ساكنان اصلي تخليه و صهيونيستها در آنجا مستقر شوند.
بدين ترتيب بسياري از فلسطينيان، آوارهي لبنان، سوريه مصر و اردن شدند آن هم به اميد تخليه كامل ارتش انگليس تا پس از آن با كمك سپاه اعراب بتوانند به خانه و كاشانهي خود بازگردند! كاري كه هرگز اتفاق نيفتاد.در نيمه شب پانزدهم ماه مي 1948 رئيس دولت قيم، پايان دوران سرپرستي انگليس را اعلام داشت. در همان ساعت نيروهاي عربي، متشكل از نظاميان سوري، عراقي، مصري و لبناني از شمال، جنوب و شرق وارد فلسطين شدند.در نيمه شب 15 مي 1948 كه نماينده عالي انگليس فلسطين را از طريق بندر حيفا ترك گفت صهيونيستها تشكيل دولت را اعلام كردند. چند دقيقه بعد ترومن رئيسجمهور آمريكا آن را به رسميت شناخت! درحاليكه هنوز شوراي امنيت در مورد فلسطين در حال بررسي بود.
سایت جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)