|
|
|
|
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : صدای رسا (2014-09-16)
2-چرا در روابط اجتماعي حقوق متقابل رعايت نميشود؟
1 ـ عدم تقوا و ایمان و اعتقاد در وجود بعضی از انسان ها
2 ـ پایین بودن سطح فرهنگها و برخوردها در بعضی از اقشار جامعه
3 ـ عدم وجود آموزش های لازم در طبقات مختلف جامعه
4 ـ عدم وجدان کاری و بی اعتنائی به تعهدات فردی
5 ـ حُب دنیا و مقام و متوسل شدن از راههای غیر شرعی برای رسیدن به آن
6 ـ پیروی از هوا و هوس و راه شیطان
7 ـ عدم اجرای عدالت در بعضی از قوانین و مقررات حاکمیتی توسط بعضی از مجریان
8 ـ ایجاد نظام باند بازی و کاغذ بازی در گروههای سیاسی و حزبی
9 ـ پارتی بازی سیاسی بازی در انتصابات و توزیع پست های کلیدی و مدیریتی به برخی از افراد ناکارآمد
10 ـ خود بزرگ بینی و خود برتر بینی در بعضی از افراد جامعه
11 ـ بکارگیری تعصبات قومی و قبیله ای در اجرای حقوق شهروندی
12 ـ عدم احساس مسئولیت در افراد جامعه نسبت به همدیگر
13 ـ عدم نظارت کافی در اجرای قوانین و مقررات و کنترل آن
14 ـ عدم توجه به نیاز های طبقات محروم جامعه توسط بعضی از مسئولین
15 ـ تقلید از فرهنگهای بیگانه و بی ارزش در بعضی از آداب و معاشرت ها
16 ـ شخصیت محوری و شهرت طلبی در بعضی از افراد جامعه
17 ـ عدم آگاهی بعضی از اقشار جامعه نسبت به قوانین و مقررات
18 ـ تخریب گروههای رقیب در بازیهای سیاسی و رقابتی
19 ـ ایجاد جو بی اعتماد و بد بین کردن مردم توسط افراد خائن و معاند بانظام
20 ـ عدم بکارگیری نیروهای متخصص در راستای حرفه و شغل مورد علاقه
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : صدای رسا (2014-09-16)
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : صدای رسا (2014-09-16)
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : صدای رسا (2014-09-16)
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : صدای رسا (2014-09-16)
چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟
«تعاونوا على البرّ و التّقوى»، يا »و اعتصموا بحبل اللّه جميعا». کار جمعی یا گروهی؛
خیلیها تحقق عملی این کلمات را راز پیشرفت اغلب جوامع میدانند. به ویژه کشورهایی که پلههای رشد اقتصادی و اجتماعی را با سرعت بیشتری طی کردند مثل کشورهای شرق و جنوب شرقی آسیا و بعضی از کشورهای اروپایی.
اما به نظر میرسد روحیه کار جمعی و دستیابی به یک موفقیت گروهی مفهومی گم شده در فرهنگ ایرانی است. تا جایی که حتی در فعالیتهای ورزشی هم بیشتر شاهد موفقیت ورزشهای تک نفره هستیم تا موفقیتهای تیمی.
البته مسئولین کشور ما و در صدر آنها مقام معظم رهبری بارها بر اهمیت این موضوع تاکید کردهاند. اخیراً هم ایشان در سفری که به خراسان شمالی داشتند، «سبک زندگی» را بخش اساسی و حقیقی پیشرفت و تمدن سازی نوین اسلامی خواندند و با دعوت از نخبگان و صاحبان فکر و اندیشه برای پرداختن به این مفهوم مهم، آسیبشناسی وضع موجود سبک زندگی در ایران و چاره جویی در این زمینه تأکید کردند:
«پیشرفت در علم و صنعت و اقتصاد و سیاست که بُعد ابزاری تمدن اسلامی را شکل میدهد، وسیلهای است برای دستیابی به سبک و فرهنگ صحیح زندگی و رسیدن به آرامش، امنیت، تعالی و پیشرفت حقیقی.» رهبر انقلاب در سخنان خود با آسیبشناسی سبک زندگی در جامعه ایران به طرح سۆالات متعدد پرداختند که از جمله این سوالات این بود که چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟
چرا فرهنگ کار جمعي در ايران ضعيف است؟ چرا در روابط اجتماعي، حقوق متقابل رعايت نمي شود؟ چرا در برخي مناطق، طلاق زياد شده است؟ چرا در فرهنگ رانندگي انضباط لازم رعايت نمي شود؟ الزامات آپارتمان نشيني چيست آيا رعايت مي شود؟ الگوي تفريح سالم کدام است؟ آيا در معاشرت هاي روزانه، هميشه به هم راست مي گوييم؟ دروغ چقدر در جامعه رواج دارد؟ علت برخي پرخاشگري ها و نابردباري ها در روابط اجتماعي چيست؟ طراحي لباس ها و معماري شهرها چقدر منطقي و عقلاني است؟ آيا حقوق افراد در رسانه ها و در اينترنت رعايت مي شود؟ علت بروز بيماري خطرناک قانون گريزي در برخي افراد و بعضي بخش ها چيست؟ چقدر وجدان کاري و انضباط اجتماعي داريم؟ توجه به کيفيت در توليدات داخلي چقدر است؟ چرا برخي حرف ها و ايده هاي خوب در حد حرف و رويا باقي مي ماند؟ ساعات کار مفيد در دستگاه ها چرا کم است؟ چه کنيم ريشه ربا قطع شود؟ آيا حقوق متقابل زن و شوهر و فرزندان در خانواده ها به طور کامل رعايت مي شود؟ چرا مصرف گرايي، براي برخي افتخار شده است؟ و چه کنيم تا زن هم کرامت و عزت خانوادگي اش حفظ شود و هم بتواند وظايف اجتماعي خود را انجام دهد؟
رهبر انقلاب اسلامي پس از طرح فهرست وار اين سوالات افزودند: ده ها سوال و مساله اساسي ديگر نيز وجود دارد که همه آنها با سبک و فرهنگ زندگي مرتبط اند و به علت اهميت اين مسائل در زندگي انسان است که قضاوت در مورد يک تمدن با توجه به پيشرفت آن در بخش سبک و فرهنگ زندگي صورت مي پذيرد. حضرت آيت الله خامنه اي، پس از تبيين اهميت عيني «سبک و فرهنگ زندگي»، به مباني کارگشاي اين مبحث از منظر اسلام پرداختند و تاکيد کردند: اسلام، «خردورزي، اخلاق و حقوق» را مايه هاي اصلي فرهنگ صحيح مي داند و ما نيز بايد به طور جدي به اين مقولات بپردازيم وگرنه پيشرفت اسلامي و تمدن نوين اسلامي شکل نخواهد گرفت.
ايشان در ترسيم چگونگي شکل گيري سبک و شيوه زندگي افزودند: فرهنگ زندگي، متاثر از تفسير ما از زندگي است و هر هدفي را براي زندگي تعيين کنيم، سبک خاصي را به همراه مي آورد. ايشان، تحقق هدف اصلي تعيين شده در هر «مکتب و نظريه سياسي، اجتماعي، اقتصادي» را نيازمند اعتقاد و ايمان به آن هدف دانستند و افزودند: بدون اعتقاد جدي و تلاش هيچ هدفي محقق نمي شود. یکی از موضوعاتی که در چند دهه گذشته همواره در رسانه ها و همچنین در مطالعات اجتماعی بطور جسته و گریخته مطرح شده است موضوع کار جمعی در جامعه ما است. اساسا، آیا ایرانیها از کار جمعی پرهیز دارند؟ در این زمینه دادهها و اطلاعات تجربی که بتواند وجود یا عدم وجود چنین روحیه را نشان دهد، به حد کافی نداریم. اما معمولا این گزاره که مردم ایران فاقد روحیه کار جمعی هستند، بصورت یک گزاره بدیهی مورد بحث قرار می گیرد. مثالهایی که در این باره بحث میشود متنوع است. برای نمونه میگویند ما در زمنیه ورزشهای عمومی مانند فوتبال ضعیف هستیم اما در ورزشهای انفرادی مانند کشتی موفق عمل میکنیم. همچنین وجود اختلافات میان افراد و کمبود همکاری بین گروههای شغلی گوناگون از مثالهایی است که برای بحث مساله کار جمعی مطرح میکنند. به سختی میتوان چنین ادعایی را پذیرفت که ایرانیان ذاتا از انجام کار جمعی ناتوان هستند..
وجود اشکال گوناگون تعاونیها و آیینها و رسوم گوناگون در فرهنگ ایرانی نشان دهنده این واقعیت است که نمیتوان این مساله را به گذشته ایرانیها نسبت داد که ایرانیها از ابتدا روحیه کار جمعی ندارند. اگر بپذیریم روحیه کار جمعی در حال حاضر وجو ندارد یا ضعیف است، باید بپذیریم که این امر پدیده ای مدرن در ساختار فرهنگی اجتماعی سیاسی ایران است.
برای تبیین این مساله ما باید به بررسی این مساله بپردازیم که شرایط لازم برای گسترش کار جمعی و روحیه کار گروهی چه چیزهایی است. امروزه در کشورهای توسعه یافته صنعتی، اشکال گوناگون کار جمعی گسترده وجود دارد. برای مثال در حوزه فعالیتهای علمی میتوان نمونههای زیادی را مشاهده کرد. همچنین در حوزه ورزش میتوان موفقیت ورزشهای جمعی و گسترش این نوع ورزشها را شاهد بود.
پس چه عواملی، روحیه کار جمعی را تضعیف میکند؟ برای تبیین عوامل تضعیفکننده روحیه کار جمعی به ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه توجه کنیم. چراکه افراد در چارچوب این ساختارها، فعالیت ها و رفتارهای خود را شکل میدهند. برای داشتن روحیه کار جمعی، اولین آنها وجود مهارتهای مدنی توسعهیافته در درون جامعه است. این نهادها به دلیل اینکه افراد را به اختیار و داوطلبانه و بدون اجبار، به کار میگیرند، روحیه کار جمعی گسترش میدهند. دومین شرط، وجود ساز و کارهای دموکراتیک در ساختار سیاسی و اجتماعی است. منظور از این ساز و کارها، ایجاد امکان مشارکت تمامی مردم در شکلگیری نهاها و تصمیمگیری در این حوزه ها است. در صورتی که نهادهای گوناگون جامعه بر اساس اندیشه و مشارکت اکثریت مردم اداره نشود یا در صورتی که ساختارهای اجتماعی نتوانند احساس عدالت و برابری را در بین افراد شکل دهند افراد در چنین ساختاری نگرش، انگیزش و تمایل کافی برای کار جمعی را نخواهند داشت. سومین عامل برای تقویت فرهنگ کار جمعی، بالا بودن سرمایه اجتماعی در جامعه است. سرمایه اجتماعی را می توان با مولفههای گوناگون تعریف کرد.
یکی از مولفهها، اعتماد اجتماعی است. هر مقدار که سرمایه اجتماعی فرسودهتر شود و هر مقدار که میزانی اعتماد اجتماعی به عنوان مهمترین مولفه اجتماعی تقلیل یابد، به همین مقدار نیز روحیه کار جمعی کم می شود. لازمه اینکه دو یا چند نفر برای تحقق هدف واحد فعالیت کنند باید این افراد بتوانند یکدیگر را بپذیرند و با رویکری مثبت به هم نگاه کنند. در نظامی اجتماعی که سرمایه اجتماعی کاهش بیابد امکان اعتماد افراد به هم کاهش خواهد یافت. در این فضا نمی توان انتظار داشت که افراد بتوانند با هم کار کنند. سوال مهمی در این رابطه مطرح است. آیا فردگرایی که محصول مدرنیسم است، در تضعیف کار جمعی تاثیر نداشته است؟
فردگرایی در معنای مدرن آن در کشورهای غربیِ بیشتر توسعهیافته اتفاقا، در برابر کار جمعی قرار نگرفته است چون سازو کارهایی که در این جوامع وجود دارد آنها را به همکاری و فعالیت گروهی میکشاند. در جوامع غربی امکان اجتماعی و حقوقی برای کار جمعی مناسب است. این نهادها باعث می شوند ارزشهای فردگرایانه توجه بیشتر به خواستها و آرزوهای جمعی مردم قائل شود. اگر ساختارهای اجتماعی و فرهنگی را اصلاح نکنیم روحیه کار جمعی ضعیف تر خواهد شد. همچنین باید به این واقعیت توجه داشت که روحیه کار جمعی زمانی تقویت میشود که افراد از امکانات مادی اقتصادی و اجتماعی کافی برای پیشبر هدف های گوناگون خود برخوردار باشند. توسعهیافتگی صنعتی در جوامع غربی این امکان را فراهم میکند که افراد بتوانند ذر کنار هم برای تحقق هدف های اساسی مشارکت فعال کنند. دوری از سنتهای اجتماعی و تاریخی و نگاه بسیار سطحی به آنها، چقدر در این مساله تاثیر داشته است؟
مهمترین عامل کاهش روحیه جمعی آیینزدایی از نظام اجتماعی است. همانطور که در ابتدا گفتم. در فضای مدرن ایران مانند روستاها افراد می توانستند در نظام اجتماعی برای پیشبرد هدفهای مشترک با هم فعالیت کنند. در دهه های اخیر به دلایل مختف آیینهای سنتی در جامعه یا از میان رفتهاند یا اینکه تنها عدهای به جای مانده که معنا و محتوای آنها نیز دست کاری شده و نمی توانند کارکردهای اجتماعی کار جمعی را ایفا کنند. عامل دیگری که برای گسترش کار جمعی اهمیت دارد وجود یک نظام حقوقی تامینکننده منافع افرادی که است متکی به قانون هستند. در صورتی که افراد احساس کنند که قانون و نهادهای حقوقی، منافع آنها را در نظام اجتماعی تضمین نمایند، افراد تلاش میکنند تا بصورت فردی فعالیتهای خود را به پیش ببرند. چرا که در صورت بروز اختلاف بر سر منافع، این امکان وجود دارد که عده ای مغبون و مظلوم واقع شوند. از این رو برای پیشگیری از تنشهایی که تضییع منافع افراد در کار جمعی، قانون و نظام حقوقی باید بتواند تمامی حقوق همه افراد را در هر موقعیتی تامین کند. شیوه سازماندهی فعالیت های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی است در جوامعی که شیوه کار جمعی توسعه یافته است و شیوه های توزیع قدرت و خدمات و مجموعه اموری که مردم با آن سر و کار دارند، بهصورت جمعی سازماندهی میشوند، کار جمعی نیز، شکل میگیرد. برای مثال اگر فعالیتها در نظام آموزشی به گونهای تنظیم شود که افراد فضایی هم برای همرایی و همدلی نداشته باشند، کار در نظام آموزشی بسوی فردیشدن سوق پیدا می کند. نظام آموزش اعم از مدرسه یا آموزش عالی باید به گونهای نسلهای جوان را آموزش دهد که آنها لوازم و قواعد ارزشی و عاطفی و همچنین مهارتها یا قابلیتهای گونانگون ارتباطی و جمعی را فرابگیرند. در صورتی که نظام آموزش عمومی یا عالی در روش های آموزشی نیز در برنامهها و محتوای درسی از کار تیمی یا جمعی استفاده نکند و آموزش جمعی را به عنوان استراتژی و به معنای هدف نگنجاند طبیعتا این نظام آموزشی به گونهای نخواهد بود که افراد در آن بتوانند مهارتهای لازم را برای حل مسائل جمعی را فرا بگیرند. یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار بر روحیه و فرهنگ کار جمعی وجود نوعی پیوند در میراث فرهنگی سنت و نظام اخلاقی جامعه با مجموعه نهاها و الزامات جامعه مدرن است. در جامعه امروزی که گسست بین سنت و مدرنیته در حال فزونی است طبیعات نسل های آینده که در فضای امروزی جامعه بزرگ میشوند طبیعتا امکان برقراری ارتباط با رمزهای ارتباط جمعی را از دست می دهند. از این رو نوعی گفتگو و تعمل میان سنت ایرانی با مدرنیته امروز ایران یکی از لوازم گسترش روحیه کار تیمی است ما نمیتوانیم وضع کنونی جامعه ایران در زمینه ضعف کار جمعی را یک امز ذاتی برای انسان ایرانی تعریف کنیم وضع موجود در نتیجه مجموعه تحولاتی که در سده های اخیر به وجود آمده شکل گرفته است. به بیان دیگر آنچه که امروز در جامعه مشاهده میکنیم محصول مجموعه فرایندهای امروزی جامعه است اگر ما بخواهیم این فرایندها را بگونهای هدایت کنیم که یکی از نتایج آن گسترش روحیه یا فرهمگ کار جمعی باشد. البته بر اساس این دیدگاه می توان گفت موضوع کار جمعی را نباید یک مساله اخلاقی تلقی کرد اگر روحیه کار جمعی کاهش یافته، نباید از راه توصیه و نصحیت برطرف کرد چراکه هر فردی، رفتارهایش را بر اساس موقعیتی که در آن قرار گرفته شکل نمیدهد. با این توصیفات برای بهبود کار جمعی چه باید کرد؟ برای بهبود کار جمعی باید عواملی که این فرهنگ را تضعیف میکند بررسی و برای بهبود، آن ها ر ا تغییر دهیم. برای مثال نظام آموزشی ایران نه تنها برای کار جمعی در حوزه اقتصاد و سیاست بلکه در حوزه یادگیری هم به بازخوانی مدلهای یادگیری بپردازد. باید نظام حقوقی در جامعه ایران به بازخوانی و بازتعریف خود بپردازند. باید قوانینی که بتواند از توزیع عادلانه منافع دفاع کند و مقررات رسمی که بتواند تضمین کننده امنیت شغلی و منفعت افراد باشد، تدوین شود. به همین ترنیب میتوان درباره عوامل دیگر به بررسی پرداخت و ساختارها را به گونهای تغییر داد که امکان گسترش کار جمعی بیشتر را فراهم کند. امروز موقعیت انسان ایرانی بهگونهای شده که افراد نمیتوانند برای کار جمعی اقدام کنند. اگر چه در قرآن ، کتاب آسمانی ما ، سیره و روش زندگی پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) روحیه تعاون و همکاری همواره مورد تاکید قرار گرفته و حتی استمرار زندگی اقوام گذشته و امرار معاش آنها جز به روش کار جمعی میسر نبوده است ؛ لیکن نحوه شکل گرفتن شخصیت افراد در خانواده ، اجتماع و مدرسه خصوصاً در زمان قبل از انقلاب به شکلی بوده که از ابتدا همه چیز به کودکان دیکته میشد. در خانه پدر و مادر ، در محیط کار کارفرما و در جامعه قوانین حکومتی فرصت هرگونه اظهار نظر را از فرد می گرفت. آنان عادت داشتند که دستورات مافوق را قبول کنند و حتما یک نفر آنها را هدایت کند و هرچه او میگفت اجرا کنند ولی با شکل گرفتن نظام مقدس جمهوری اسلامی که مظهر وحدت و مشارکت آحاد جامعه بود ؛ روحیه تعاون، خود باوری و ایثار در دستور کار نظام قرار گرفت و کارهای بزرگی به سرانجام رسید ؛ به طوری که در قانون اساسی بخش تعاون به عنوان یک بخش از اقتصاد مشخص و برای آن قانونی خاص و وزارتخانه ای شکل گرفت. چرا که اعتقاد بزرگان نظام بر این بود که اقتصاد تعاونی نزدیکترین اقتصاد به مکتب اسلامی است. برای ایجاد فرهنگ کارجمعی افراد باید خود را باور کنند و به یکدیگر اعتماد داشته باشند به اهمیت مشورت پی برده و هر یک خود را حلقهای بدانند که تنها با پیوند شان به یکدیگر زنجیر محکمی ساخته خواهد شد. البته وجود بعضی جاذبه های شغلی در هر منطقه ، عدم موفقیت برخی سرمایه گذاری جمعی گاها به دلیل ضعف مدیریت و عدم داشتن توجیه طرح در آن منطقه مانع از بروز و شکل گیری استعداد ها و ظرفیتهای بالفعل در قالب تشکل های گروهی گردیده است علی ایحال باید در این زمینه بیشتر کار ترویجی و آموزش صورت گیرد تا فرهنگ کار جمعی بر فضای کسب و کار حاکم گردد که البته این مهم با استمرار حمایت دولت از بخش تعاون محقق خواهد گردید. در واقع چون انجام فعاليت هاي گروهي نياز به فعاليت و هم فكري و همكاري گروهي دارد فردگرايي در آن آسيب و افت تلقي مي شود. بنابراين شايد از نقد شدن مي ترسيم كه به فعاليت جمعي تن نمي دهيم. شايد هم هنوز درك نكرده ايم كه يدالله مع الجماعه و يا از ابتدا يادمان داده اند كه بايد به تنهايي موفق باشي و از همه جلو بزني تا جايزه بگيري و پيشرفت كني! تقصيري هم نداري چون تفكرات ليبراليستي وجودت را فراگرفته و تبليغ مي شود. هر فعاليتي اگر با مشاركت انجام شود اثربخشي آن چندين برابر كاري است كه به تنهايي انجام شده است. از فعاليت در يك توليدي پوشاك گرفته تا توليد يك قطعه سخت افزاري و... با ايده هاي نو و جديد و متنوع همچنين كار از زاويه هاي مختلف ديده شده و نتايج بهتري خواهد داشت. گاهي هراس از نپذيرفتن مسئوليت، عدم همكاري يكي از افراد گروه در نيمه هاي راه فعاليت جمعي، عامل مهمي است كه جوانان را به كار فردي سوق مي دهد. گاهي اوقات ممكن است فردي توانايي ها و استعدادهايش كمتر از گروهي باشد كه با آنها همكاري مي كند. از اين جهت كه توانايي كمتري دارد و قادر به رقابت با آنها نيست سعي مي كند براي جبران خلا خود به نوعي مانع از حركت بقيه شود. قطعا اين يك حركت مخرب است و چاره اي جز حذف وي البته در شرايطي كه واقعا راه حل ديگري نباشد، وجود ندارد. فرهنگ سازي سنگ بناي كار جمعي وقتي افراد قصد انجام كاري دارند بايد كنار هم و با هم كار كنند و احتياج به مداراي بيشتري است. افراد بايد به يك سطح رشد شناختي و عاطفي رسيده باشند تا بتوانند خود را به جاي ديگران قرار دهند و از ديدگاه ديگران موضوع را بررسي كنند.اين احتياج به رشد يافتگي دارد و البته پيش از آن فرهنگ سازي. از طريق رسانه ها و تلويزيون و حتي كتاب هر چند كه افراد كتابخوان زيادي نداريم اما مي شود اين روحيه را تقويت كرد. تمام قوانيني كه در اين راستا نياز باشد فراهم است بلكه نهادها و سازمان هاي فرهنگي بايد وارد صحنه شوند. رسانه ها به ويژه تلويزيون كه مخاطب و نفوذ زيادي دارد مي تواند موثر باشد ولي اين موضوع بايد در ديد كلان تري هم ديده شود. بايد خيلي آرام كتاب ها و مجلات كارشان را شروع كنند چون در يك مقطع زماني قابليت اثربخشي دارند. به هر حال فرهنگ سازي احتياج به يك برنامه گسترده دارد آن هم در همه سطوح. از همان بدو تولد فرزند خانواده سپس مدرسه و بعد از آن جامعه بايد كار خود را شروع كنند. كم كم اين فكر تزريق شود نه به صورت آرايشي و نمايشي كه كارنامه اي پر شود و شعاري عمل شود. كادر مدرسه بايد اين موضوع را باور كنند كه كار گروهي چه مزيت هايي دارد. مشکلات اخلاقی زیر می تواند تاثیر پر رنگ تری در ضعیف شدن روحیه کار جمعی در کشور ما داشته باشد
1-عدم اعتماد به یکدیگر
2-حسادت
3-خودخواهی
4-عدم انتقادپذیری
5-نداشتن روحیه بردباری
6-از بین رفتن نرمش و مدارا
7-عدم رعایت احترام متقابل
8-خود رايي
9-پرهیز از مشورت
10-بی نظمی و عدم رعایت انضباط
شرایط امروز به گونه ای است که کارها به صورت تخصصی انجام می شود به همین دلیل هر کسی بخشی از کار را بر عهده می گیرد. اگر این بخش ها انسجام کافی داشته باشند راندمان کار افزایش می یابد و چون با گروههای دیگر در رقابت هستیم، نهایتا این رقابت موجب می شود بهره وری بیشتری داشته باشیم و بتوانیم از سرمایه ها استفاده کنیم.اما اگر ضعیف باشیم در دسترسی به بهره وری بالاتر ناکام مانده و در رقابت کم می آوریم. از مشکلات اساسی حوزه اشتغال نیز عدم نهادینه شدن کار جمعی در میان افراد است با نهادینه کردن فرهنگ کار جمعی در میان افراد می توان تا حدود زیادی مشکلات بیکاری را برطرف کرد. حمایت از تولید ملی نیازمند ترویج فرهنگ کار جمعی است، برنامه ریزی و همکاری همه اقشار جامعه در یک مسیر هدفمندنیاز اصلی ترویج فرهنگ کار جمعی برای بازدهی مطلوب است. آن چیزی که مربوط به فرهنگ کار جمعی می شود افکاریست که به ما در جهت استقبال از همکاری دیگران و رعایت حقوق دیگران کمک می کند که در مقابل فرهنگ کار فردیست. کار سیاسی در شرایط امروز دنیا اقتضائاتی دارد که کار جمعی و تشکیلاتی برای پیشبرد اهداف و مقاصد مدنظر از آن جمله است، در این زمینه می توان به احزاب اشاره کرد.نهادهای جمعی در ایران مانند احزاب ضعیف هستند که این هم به دلیل همان روحیه ضعیف فرهنگ کار جمعی در ایران است حزب میتواند محلی برای بیان نظرات و نیز بهرهگیری از آراء دیگران باشد. کار جمعی تجربه ای است که میتواند موجب انسجام، رشد و شکوفایی جامعه شود شود و کار حزبی به غیر از آنکه ما را با افکار و ایدههای جدید آشنا میکند، به ما میآموزد که چگونه در چارچوبها و به صورت منسجم پیش رویم. دولتی شدن بسیاری از فعالیت ها یکی از دلایل ضعف فرهنگ کار جمعی در ایران است. مردم در گذشته از فرهنگ کار جمعی بالاتری برخوردار بودند اما در دوران نوسازی به خصوص سالیان گذشته فرد گرایی در کارها نمود بیشتری پیدا کرد. درکشورمان افراد حقوق دیگران را رعایت نمی کنند به همین دلیل نیز کار جمعی ضعیف است، و به دلیل غلبه گرایش فردی در جامعه افراد به حقوق دیگران توجه چندانی ندارند. یکی دیگر از جنبههای فقدان روحیه کار جمعی به وضعیت جغرافیایی ایران بر میگردد. همانطور که میدانید بیشتر نواحی کشورمان را مناطق نیمه خشک و کوهستانی تشکیل میدهد در این زیست بوم مردم کمی دور از هم زندگی میکنند و تا حد زیادی هر کس سعی میکند گلیم خودش را از آب بیرون بکشد به این ترتیب حس همکاری و تلاش گروهی برای به نتیجه رساندن یک هدف کمرنگ بوده است چیزی که ما در مناطق شمالی کشور کمتر شاهد آن بودهایم و مردم آن نواحی به خاطر وضعیت آب و هوایی و نزدیک بودن خانهها و روستاها به همدیگر بیشتر به تلاش جمعی علاقه نشان دادهاند. البته با اشاره به این موضوع نمیتوان تماماً مشکل امروز جامعه را به گذشته معطوف کرد بلکه این مسئله میتواند صرفاً یکی از دلایل آن باشد. پیشرفت در علم و صنعت و اقتصاد و سیاست که بُعد ابزاری تمدن اسلامی را شکل میدهد، وسیلهای است برای دستیابی به سبک و فرهنگ صحیح زندگی و رسیدن به آرامش، امنیت، تعالی و پیشرفت حقیقی. درست است که در گذشته خیلی از کارها به صورت انفرادی و یا نهایتاً با همکاری اعضای خانواده انجام میشد اما روحیه همکاری بین مردم بیشتر از امروز بود.
از طرفی نباید فراموش کنیم که حکومتهای استبدادی همیشه سعی میکردند مردم به سمت موفقیتهای گروهی نروند یعنی به نفعشان نبود که مردم بدانند کار گروهی بهتر از تلاش فردی نتیجه میدهد زیرا ممکن بود این همت گروهی و جمعی را در جهت از بین بردن استبداد به کار بگیرند.
از سوی دیگر مردمی که بدانند خرد جمعی بهتر از تفکر فردی جواب میدهد قبول نمیکنند که یک فرد دیکتاتور و مستبد بدون مشورت با دیگران برایشان تصمیم بگیرد. البته این روحیه حاکمان بر مردم هم اثر گذاشته است و باعث شده مردم نتوانند تصور کنند که یک جمع برابر میتواند به هدف برسد بلکه بیشتر ایرانیها فکر میکنند بالاخره در هر جمعی باید یک نفر رئیس باشد و به بقیه دستور بدهد و چون همه میخواهند همان یک نفر باشند به زودی کار به اختلاف کشیده میشود. بنابراین ایرانیها از نظر تاریخی هم به ندرت به انجام کار گروهی تشویق شدهاند. اما حالا که این موانع وجود ندارد باید شروع به فرهنگ سازی و جبران گذشته کرد.» اگر در برنامههای تلویزیون و سینما دقت بکنید متوجه میشوید که در اغلب فیلمها و سریالها کار گروهی با شکست مواجه شده است یعنی در بیشتر موارد کسانی که دست به کار جمعی زدهاند بعد از مدت کمی دچار اختلاف شدهاند و دعوا کردهاند و اتفاقات ناخوشایند زیادی بینشان افتاده است و یا یکی از افراد گروه به بقیه خیانت کرده و یا کلاه برداری اتفاق افتاده است. کمتر میتوانیم موردی را پیدا کنیم که نشان بدهد عدهای دور هم جمع شدهاند و با همکاری هم کاری را به ثمر رساندهاند و یا موفقیتی کسب کردهاند. همین یعنی الگو سازی. وقتی ما به مردم الگوی غلط بدهیم و الگوهای درست همکاری را به آنها نشان ندهیم چطور میتوانیم از آنها توقع داشته باشیم شبیه سازی نکنند و از کار دسته جمعی نپرهیزند؟ یکی از راهکارها در این زمینه این است که در نهادهای اقتصادی برای کار گروهی ارزش خاصی قائل شوند یعنی برای شرکتها و فعالیتهای اقتصادی چند نفره تسهیلاتی قرار داده شود. البته در حال حاضر هم بیشتر شرکتها به صورت هیئتمدیرهای اداره میشوند اما این روحیه بین مردم عادی جامعه وجود ندارد.» شرایط امروز به گونهای است که کارها به صورت تخصصی انجام میشود به همین دلیل هر کسی بخشی از کار را بر عهده میگیرد و به این ترتیب پیشرفت حاصل میشود اما در حال حاضر ما ایرانیها متأسفانه در بعد اجتماعی منافع فردی خود را غالب میدانیم و به این ترتیب وابستگی متقابل افراد در جامعه کم شده است. در حالی که اعتماد و همکاری سرمایه اجتماعی هستند و باید در مورد آنها حساسیت زیادی داشته باشیم، به عنوان مثال زمانی که شهرداری چند درخت را قطع میکند اعتراضاتی صورت میگیرد اما وقتی شهرداری اقدام به ویران کردن محلهای میکند کسی اعتراضی نمیکند، اینها همه سرمایه اجتماعی هستند اما حساسیت لازم را نسبت به سرمایه اجتماعی نداریم، و حال آنکه سرمایه اجتماعی موجب بالا رفتن فرهنگ کار جمعی میشود. حکومتهای استبدادی همیشه سعی میکردند مردم به سمت موفقیتهای گروهی نروند یعنی به نفعشان نبود که مردم بدانند کار گروهی بهتر از تلاش فردی نتیجه میدهد زیرا ممکن بود این همت گروهی و جمعی را در جهت از بین بردن استبداد به کار بگیرند. از سوی دیگر مردمی که بدانند خرد جمعی بهتر از تفکر فردی جواب میدهد قبول نمیکنند که یک فرد دیکتاتور و مستبد بدون مشورت با دیگران برایشان تصمیم بگیرد امروزه یکی از مشکلات اساسی حوزه اشتغال عدم نهادینه شدن کار جمعی در میان افراد است در حالی که با نهادینه کردن فرهنگ کار جمعی در میان افراد میتوان تا حدود زیادی مشکلات بیکاری را برطرف کرد. از طرفی دولتی شدن بسیاری از فعالیتها یکی از دلایل ضعف فرهنگ کار جمعی در ایران است. در این میان از تأثیر الگوهای آموزشی نادرست هم نباید غافل بود. در این نوع نظام آموزشی افراد را به تنهایی مورد خطاب قرار میدهیم و عمدتاً مطالبات ما از فرزندان مبنی بر توانایی فردی است و نه جمعی. در کشورمان افراد حقوق دیگران را رعایت نمیکنند به همین دلیل نیز کار جمعی ضعیف است. مردم به دلیل غلبه گرایش فردی در جامعه به حقوق دیگران توجه چندانی ندارند.»
از كودكان آغاز كنيد جلب توجه جوانان به كار جمعي مي تواند آثار بزرگي برجاي بگذارد. به طور مثال خلاقيت در بازي هاي رباتيك و مشابه آن نشان دهنده اين است كه چند نفر به صورت مشترك و طي يك همكاري خلاقه و اثربخش توانسته اند قدم هاي بزرگي را بردارند و آن را در بعضي زمينه ها به خط توليد برسانند. درحالي كه يكي از اين افراد اگر به تنهايي مي خواست كاري انجام دهد قطعا زمان بيشتري مي برد و هم اشكالات زيادي مي توانست به آن وارد شود. اما تصور كنيد يك فكر مي خواست اين چيزها را توليد كند. قطعا موفق نمي شد. كليد اصلي در نظام آموزش است و از زمان كودكي و نوجواني بايد آغاز شود. براي تقويت تفكر كار جمعي بايد بسيج شد و نظام آموزشي بايد دست به كار شود وقتي اين ضرورت در ديگر كشورها مهم تلقي مي شود بايد ما هم الگو بگيريم اما آموزش مسئوليت هاي جمعي و فعاليت هاي گروهي را ياد بگيريم. براي نهادينه كردن تفكر كار جمعي از كودكي آغاز كنيم كه از اركان اصلي است اما براي بزرگترها هم بايد دوره هايي اختصاص دهيم چون هنوز نيروي كار هستند و مي توانند نسل بعدي را بسازند.» نياز مشترك نخستين عامل است برگرفته از بطن زندگي اجتماعي و شيوه هاي برطرف كردن خواست انسان ها كه معمولا با پيچيده شدن روابط اجتماعي جز از طريق تقسيم كار و انجام كار دسته جمعي ميسر نيست. شبكه ارتباطات اجتماعي كه بسياري از نهادها و سازمان ها كه مي توانند در زمينه تسهيل روابط بين آحاد يك جامعه نقش داشته باشند نيز جز با روحيه كار جمعي ميسر نمي شود. يكي از مشكلات جامعه امروز تفكرات فردگرايانه اي است كه به شكل بيماري مسري به كشورهاي درحال توسعه وارد مي شود اين افكار ميل انسان را از طريق فردگرايي و دنياطلبي به سوي آرامش و آسايش شخصي بيشتر تشويق مي كند كه علي رغم سخت كوشي هاست. البته عواملي هم در جامعه ما وجود دارد كه مي تواند به اين مانع اضافه شود. مثل وجود سازمان ها و نهادهاي دولتي يا شبه دولتي كه خدمات و تسهيلات به شكل بسته هاي حمايتي ارائه مي كنند و مانع آينده نگري و اميد داشتن به فرداي بهتر در واحدهاي اقتصادي كوچك براي تبديل شدن به واحدهاي بزرگ تر و كار مشاركتي مي شوند. در سال هاي بعد از انقلاب به واسطه جنگ و تبعات آن بسته هاي حمايتي ارائه شد و مردم هم راحت اين امكانات را تصاحب كردند مثل حمايت از مشاغل خانگي و حمايت از صنايع كوچك و اعطاي وام به تعاوني ها. البته فرهنگ كار و توليد هم مهم است. با زير سوال رفتن بخشي از هويت ملي روحيه كار جمعي هم به شدت درحال تضعيف است. افرادي كه براي مدرسه و محل و شهر و كشور خود ارزش قائل باشند به دنبال تحقق اهداف و آرمان خود مي گردند هرگز به منافع آني و زودگذر توجه نمي كنند.» الگوهاي موجود در جامعه، رفتارهاي اجتماعي، تقسيم امكانات براي برخي فعاليت هاي توليدي همه مبين اين است كه كار فردي مناسب تر است. بزرگان و نخبگان جامعه داراي وجهه محلي و قومي اند و از كار جمعي بهره مندند اما منافع كار دسته جمعي تقسيم نمي شود. بسياري از گروه هاي موفق جامعه معرفي نمي شوند بلكه صرفا افراد موفق هستند كه مورد تشويق واقع مي شوند. فرهنگ جنگ و دفاع مقدس روحيه فعاليت دسته جمعي را بين رزمندگان تشويق مي كرد ولي در بطن و صحن جامعه نشو و نما نيافت و همياري ها و از خودگذشتگي ها و اقدامات تخصصي بالا با اندك امكانات در جامعه به عنوان الگوهاي موفق مطرح نشد. روحيه كار جمعي در جامعه شكل نگرفت و امروز برخي فعاليت هاي جهادي توسط دانشجويان يا فعاليت هاي عام المنفعه مثل بسيج سازندگي در روستاها و مناطق محروم توسط خيرين صورت مي گيرد بدون اين كه تبليغ شود و به قول برخي جامعه شناسان يا تقديس بيش از حد در روحيه كار جمعي بوده و يا باندهاي خلاف كاري كه زنجيره اي و دسته جمعي به اقدامات فساد و خارج از عرف و اخلاق پرداخته اند را بزرگ نمايي كرده ايم پس رويه و الگوي موفقي به جامعه معرفي نشده است. اين ايراد به رسانه هاي گروهي هم وارد است كه مروج نوع خاصي از فعاليت هاي گروهي نبوده اند. تا رسيدن به كار جمعي و روحيه جمعي هم به لحاظ فرهنگي و برنامه ريزي هاي اقتصادي، اجتماعي كار طولاني در راه داريم. تحريم ها و جنگ منشا دستيابي به پيشرفت هاي اقتصادي و سياسي بود و علي رغم تجربه بالا و پرداخت هزينه هاي گزاف آن در جامعه هرگز پيوسته نشديم و همبستگي گروهي را براي راه انداختن چرخ جامعه استفاده نكرديم. قطره درياست اگر با درياست ورنه او قطره و دريا درياست برخي اقدامات قانوني در بعضي موارد مي تواند كارگشا باشد اما كارهاي جمعي و موفقيت در اين عرصه نياز به فرهنگ سازي دارد. تقويت روحيه جمعي و فعاليت هاي دسته جمعي هم به اعتقاد من از اين دست هستند و احتياج به فرهنگ سازي دارد و ايجاد انگيزه كه از دوران دبستان بايد آغاز شود.» وي در گفت وگو با گزارشگر كيهان تاكيد مي كند: «اصلاح نگرش ها نسبت به مضرات كارهاي گروهي و فوايد فعاليت هاي جمعي مي تواند مثمرثمر باشد البته در برخي بخش ها هم با اقدامات قانوني و نظارت بر حسن اجراي كار مي توانيم روحيه كار جمعي را تقويت كنيم علاوه بر فرهنگ سازی، وجود دستگاه قضایی مطمئن از جمله راهکارهای افزایش فرهنگ کار جمعی است. در این صورت اگر یک نفر در جمعی کلاهبرداری کند قوه قضائیه به سرعت با وی برخورد میکند، این در حالی است که اگر امنیت قضایی نداشته باشیم نمیتوانیم انتظار داشته باشیم دیگران به یکدیگر اعتماد کنند و کار جمعی افزایش یابد. فرهنگ مقوله ای است که بار معنایی متعدد و متفاوتی دارد. در نظام مندی جمهوری اسلامی وقتی صحبت از فرهنگ، مبانی دین مبین اسلام و الزامات این مبانی می آید و از طرفی رسومات آداب، عرف های اجتماعی، معیارها و شاخصه هایی که دین ما در حوزه اعتقادات ترسیم کردند می گوییم اینها جزء داشته های فرهنگی ماست و همه ما به عنوان کسانی که در زیر بیرق جمهوری اسلامی حیات ظاهری داریم و میخواهیم به حیات واقعی برسیم صحت این ادعا را کاملا تأیید می کند، که فرهنگ و مبنای فرهنگی ما باید اصیل و اسلامی باشد. اما چرا مایی که این ادعا را می کنیم در حوزه مصداقی عملاً نسبت به مسائل فرهنگی اهتمام لازم را نداریم و یا غافل هستیم. باید گفت: یکی از آفت های جدی ضعف فرهنگ کار جمعی، تعدد و کثرت نهادهای فرهنگساز و آنهایی که متولی فرهنگ هستند و متوجه پروسه های فرهنگی هستند می باشد. هرکدام بدنبال این مطلب است که سبقت را در مقام رقابت برای این کار فرهنگی که انجام داده برباید. کما اینکه با توجه به همان فرهنگ اصیل اسلامی ما، هرکسی که کاری انجام بدهد متناسب با این مبانی عین افتخار و عین تکلیف است و توفیق مزاعف است به این معنا نیست که نهادهای دیگر تعطیل شده یا غافل مانده است، یا کارش را انجام نداده است. پس یکی از ضعف های اساسی فرهنگ کار جمعی خود متولیان فرهنگی اند. آن هم به دلیل تعدد و کثرت و کارهای موازی است. وقتی کار موازی بشود در این راستا عملا آن روحیه تعامل و تعاون و هماهنگی گروه ها، احزاب، جناح ها، مردم، قومیت ها و اقلیت ها از هم گسسته می شود. و هرکسی متناسب با آن کار فرهنگی یک گزارش یا عملکردی دارد و این عملا توان جمعی کار فرهنگی و فرهنگ کار جمعی از جامعه هدف گرفته می شود. بر این اساس پیشنهادمی شود که برگردیم به همان معیارها و شاخص ها و بایسته های بحث حکومت اسلامی و مبانی آنها که مقام معظم رهبری در سخنان اخیرشان به آنها اشاراتی داشتند. ما ادعا داریم می خواهیم حکومتی و تمدنی را تثبیت کنیم که این تمدن موجبات الگو باشد و برای تمام ملل و نحل و نه برای یک مقطع خاص بلکه تا دنیا دنیاست ماندگار بماند. پس باید هزینه هایش را بپردازیم و از این سبقت ها و رقابت های نسبی دست برداریم و با کمال افتخار، تعامل و هماهنگی را داشته باشیم. پیش به سوی یک فرهنگ و آن هم کار جمعی و دست یاری خدا و اراده ی خدا با کار جمعی است و کار انفرادی محکوم به شکست و استکبار است.
1- چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟
کمکاری و بیخیالی بعضی از اعضای گروه، منفعتطلبی، فرد گرایی
2- چرا در روابط اجتماعی، حقوق متقابل رعایت نمیشود؟
رواج فردگرایی، خودبینی، مطالعه نکردن احادیث و کتب مربوطه(یعنی عدم آگاهی)، پارتی بازی و نبود عدالت در بعضی از موارد
3- چرا در برخی مناطق، طلاق زیاد شده است؟
بالا بودن سطح توقّعات، دوری از فرمایشات ائمّه(علیهم السّلام)، چشم و همچشمی، دخالتهای بیجای اطرافیان، عوامل جنسی، نبود مهر و محبت کافی
4- چرا در فرهنگ رانندگی، انضباط لازم رعایت نمیشود؟
تقلید از قانونگریزی برخی انسانها، تنبلی و بیحوصلگی، غفلت و عدم آگاهی
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : صدای رسا (2014-09-15)
باسلام
+++ اولین بار میخام تو مسابقتون شرکت کنم،خیلی برام جالب بود عزیزی در پاسخ به سوالات اومده بود یک صفحه ی کامل رو کپی زده بود ....
جواب سوال 1 : به نظر من،افراد بخاطر منافع مالی خودشون سعی دارن که تنها خودش در امور مشارکت داشته باشن.. و خودشونو بستن به یک ضرب المثل «اگر شريك خوب بود، خدا يكي براي خودش انتخاب ميكرد.» در صورتی که این واقعا غلطه و میتونم به جرات بگم از جمله اصلی ترین دلایل فردی به امور پرداختن خود رای بودن هستن،طرف میخاد حرف خودش رو کرسی بشینه،طرف میخاد دستور بده و یه عده انسان رو زیر دست بگیره...خود خواه هست موفقیت رو فقط برای خودش میخواد،آسایش رو فقط برای خودش میخاد که از این نمونه ها تو جامعه ی امروزی ما کم نیست متاسفانه... بقیه دلایل هم میشه گفت:حسادت،تنبلی،عدم مشورت پذیری،عدم پند گیری،منافع مالی،اعتماد کاذب به خود داشتن،بوجود اومدن بیش از حد نهاد های مختلف
جواب سوال 2-در جامعه ما آنطور که شایسته باشد افراد به آزادی معنوی وآن شخصیت وکرامتی که خداوند در وجودشان نهاده توجه نمی کنند چرا که اگر کسی بخواهد به حقوق متقابل دیگران احترام بگذارد قبل از هر چیزی باید به خود احترام گذاردتا بتواند به شخصیت وکرامت دیگران وآزادی اجتماعی آنان احترم گذارد.دلیل دیگری که می توان به آن اشاره کرد نفوذ برخی عقاید ومکاتب انحرافی از غرب وشرق واین تفکر که در این دنیا فقط من مهم هستم ودیگران مهم نیستندومن می توانم واین حق مسلم من است که از هر موقعیتی جهت ارضاء تمایلات نفسانی ودنیوی خودم استفاده کنم
+البته شاید بهترین پاسخ به این سوال این باشه که،وقتی خودمون حقوق طرف مقابل رو رعایت نمیکنیم قاعدتا طرف مقابل هم حقوق مارو رعایت نمیکنه... و این باز هم برمیگرده به خود رای بودن،خودمون رو برتر از دیگران دونستن،کبر
جواب سوال 3- این سوال خیلی خوبیه... البته من اعتقادی به "بعضی" ندارم چون الان در همه ی جای ایران متاسفانه آمار طلاق بالا رفته...جدا از بحث پرتوقع بودن و چشم و هم چشمی ،دخالت دیگران،نداشتن درک صحیحی از کلمه تفاهم و... متاسفانه الان یکی از اصلی ترین دلایل طلاق جدی نگرفتن زندگی و آینده هست که این بر میگرده ارتباط با جنس مخالف حتی بعد از متاهل شدن؛که این بر میگرده به از بین رفتن حیا و عفاف و ریشه ی همه ی اینها تهاجم فرهنگی یا همون جنگ نرم هست که بهترین وسیلش ماهوارس!
الان دقت کنید تو فیلم های غربی که از ماهواره پخش میشه،یک خانوم متاهل یا یک آقای متاهل،خیلی راحت با چندین خانوم یا آقای دیگه رابطه داره،دشمنان ما این مسله رو خیلی عادی جلو دادن و متاسفانه جوانان خام ما این مسله رو خیلی عادی گرفتن و متاسفانه دست به همچین کارهایی میزنن،
الان جدیدا هرکسو بگی چرا طلاق گرفتی،میگه همسرم با یه شخص دیگه ای رابطه داشته... متاسفانه مسله ی مهم بعدی،بعد از ماهواره ها و عادی جلو دادن روابط نامشروع،مصرف دخانیات هست... که باز من خیلی هارو دیدم بخاطر این مسله جدا شدن...
جواب سوال 4- از نظر من:رفاه بیش از حد یک عده...
حالا ربطش به سوال چیه... طرف هنوز پشت لبش سبز نشده،پدرش برا ماشین آخرین سیستم میخره،موتور سنگین میخره همه ی امکانات لازم رو در اختیارش میزاره
یه همچین فردی بنظر شما قوانین رو رعایت میکنن؟خیر،
گرفتن گواهی نامه تو ایران خیلی راحت شده... مردم صبر ندارن،اعصاب ندارن...
البته علاوه بر نکته ای که گفتم؛هنوز این مسله فرهنگ سازی درست نشده...بنظر من جدی با این مسله برخورد نشده
+فرهنگ ما و عدم آموزش لازم و کافی نبودن توان اجرایی و نظارت بر قوانین موجب این امر شده (دکتر لاریجانی)
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : omid.1368 (2014-09-16)
1- چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟
بیخیالی بعضی از اعضای گروه،منفعتهای اقتصادی براي خود فرد
2- چرا در روابط اجتماعی، حقوق متقابل رعایت نمیشود؟
عدم تقوا و ایمان, پایین بودن سطح فرهنگها , عدم وجود آموزش های لازم, عدم وجدان کاری
3- چرا در برخی مناطق، طلاق زیاد شده است؟
بالا بودن سطح توقّعات، الگوهای تربیتی متفاوت، چشم و همچشمی
4- چرا در فرهنگ رانندگی، انضباط لازم رعایت نمیشود
؟ نداشتن صبر ، نداشتن فرهنگ و همچنین اموزش کافی
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : صدای رسا (2014-09-16)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)