|
|
|
|
در پیله تا به کی بر خویشتن تنی
پرسید کرم را مرغ از فروتنی
تا چند منزوی در کنج خلوتی
دربسته تا به کی در محبس تنی
در فکر رستنم ـپاسخ بداد کرم ـ
خلوت نشسنه ام زیر روی منحنی
هم سال های من پروانگان شدند
جستند از این قفس،گشتند دیدنی
در حبس و خلوتم تا وارهم به مرگ
یا پر بر آورم بهر پریدنی
اینک تو را چه شد کای مرغ خانگی!
کوشش نمی کنی،پری نمی زنی؟
نیمایوشیج
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- شعر تولد امام رضا(ع)
- شعار سهراب سپهری
- شعر زیبا درباره زندگی از سهراب سپهری
- در گلستانه؛ سهراب سپهری
- دومین کتابِ نویسنده کشتن مرغ مقلد روانه بازار می شود
- اشعاری منتخب از مجموعه شعر «مرثیه خاک» احمد شاملو
- شعر بهار
- پنج شعر تازه از شمس لنگرودی
- ریشه واژگان عامیانه
- شعر قیصر امین پور در مورد خدا
- تو که نباشی
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : ن کیوانپور (2015-09-06)
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : ن کیوانپور (2015-09-08)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)