کوثر چیست؟

[حسنعلی ابراهیمی سعید]

در قرآن سوره ای به نام کوثر داریم و سوره ای به نام تکاثر. اما کوثر ارزش است و تکاثر ضدارزش، زیرا اولی عطیه الهی است که دنباله اش ذکر خدا است و دومی رقابتی که دنباله اش غفلت از خدا. فرا رسیدن ایام فاطمیه و عزاداری یگانه بانوی عالم فرصتی است مغتنم تا نگاه قرآن به آن حضرت و مقام منحصرشان بیان شود.
إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ
همانا ما به تو خیر کثیر عطا کردیم (کوثر، 1)
از آیه آخر سوره کوثر می فرماید: استفاده می شود که مراد از کوثر چیزی ضد ابتر است و از آنجا که عرب به افراد بی عقبه و بی نسل که فرزند پس ندارند و با مردن آثارشان محو می شود، ابتر می گوید، بهترین مصداق برای کوثر، ذریه پیامبر (ص) است که امامان معصوم (ع) از نسل فاطمه (س) می باشند. البته کوثر معنایی عام دارد و شامل خیر کثیر می شود.
اگر مراد از کوثر علم باشد همان چیزی است که پیامبر (ص) مامور به خواستنش بود."قل رب زدنی علما"
اگر مراد از کوثر اخلاق نیک باشد، پیامبر (ص) دارای خلق عظیم بود. "وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ"(قلم،4)
اگر مراد از کوثر عبادت باشد، حضرتش به قدری عبادت می کرد که آیه نازل شد: ما قرآن را نفرستادیم تا این گونه خود را به مشقت اندازی. " مَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى " (طه،2)
اگر مراد از کوثر نسل کثیر باشد که امروزه بیشترین نسل از او است.
اگر مراد از کوثر امت کثیر باشد، طبق وعده العی اسلام بر تمام جهان غالب خواهد شد." لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ " (توبه، 33)
اگر مراد از کوثر شفاعت باشد، خدا تا جایی که پیامبر (ص) راضی شود ازا مت او می بخشد. " وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى "(ضحی، 5)
کوثر، امری دنیایی نیست و چیزی فراتر از نان، نام، مقام و جلوه های دنیوی است. زیرا قرآن دنیا را قلیل (آل عمران، 197) و ناپایدار (انفال، 67) نامیده است.
هر کثیری کوثر نیست. قرآن می فرماید: اموال و اولاد مخالفان، شما را به تعجب وا ندارد، زیرا خداوند اراده کرده آنان را در دنیا از طریق همان اموال و اولاد عذاب کند." فَلاَ تُعْجِبْکَ أَمْوَالُهُمْ وَلاَ أَوْلاَدُهُمْ إِنَّمَا یُرِیدُ اللّهُ لِیُعَذِّبَهُم بِهَا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا" (توبه، 55)
در قرآن سوره ای به نام کوثر داریم و سوره ای به نام تکاثر. اما کوثر ارزش است و تکاثر ضدارزش، زیرا اولی عطیه الهی است که دنباله اش ذکر خدا است:"اعطیناک الوثر فصل" و دومی یک رقابت منفی که دنباله اش غفلت از خدا است. "الهاکم التکاثر"
کوثر ما را به مسجد می برد برای نماز: "فصل لربک" و تکاثر ما را به گورستان می برد برای سرشماری مردگان. "حتی زرتم المقابر"
در عطای کوثر بشارت است: "انا اعطیناک الکوثر" و در تکاثر تهدیدهای پی در پی. "کلا سوف تعلمون ثم کلا سوف تعلمون"
کوثر عامل رابطه با خالق است:"انا اعطیناک الکوثر فصل" و تکاثرف وسیله ای برای سرگرمی با مخلوق. "الهاکم التکاثر"
کوثر که بزرگترین هدیه الهی است در کوچک ترین سوره مطرح شده است. هدیه اشرف معبود به اشرف مخلوق چیزی جز کوثر نمی تواند باشد. "انا اعطیاناک الکوثر"
در ماجرای فتح مکه که مشرکان دسته دسته و فوج فوج به اسلام وارد می شدند، خداوند دستور تسبیح می دهد: "رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا فسبح" ولی برای عطا کردن کوثر به پیامبر (ص) می فرماید: "فصل لربک" نماز بگزار. گویا اهمیت کوثر از اسلام آوردن مشرکان بیشتر است.

http://www.cloob.com/c/the_mohammad_...roup/123206682



http://upload.tehran98.com/upme/uploads/5d5187f85e2552ab4.jpg