همه انسانها با محیط پیرامون خود در ارتباط هستند، این ارتباط گاهی با اندیشیدن گاهی با لمس کردن، چشیدن، شنیدن، بوییدن و گاهی هم با دیدن است. انسانها محیط پیرامون خود را رنگی میبینند و این رنگها در آنها اثری خواه مثبت و یا منفی بر جای میگذارند. این تأثیرات ممکن است فیزیکی و یا روانی باشد، که بعد روانی آن مهمتر و آشکارتر است ...
با توجه به وجد روحیه حقیقتطلب در انسانها و غریزه کشف مجهولات، در سالهای اخیر، انسان توانست به راز تأثیر رنگها بر روند زندگیش پی ببرد و آنرا در قالب علم روانشناسی رنگها معرفی کند. حال چگونه ممکن است قرآن که جامع تمامی علوم است و به گفته خودش هیچتر و خشکی نیست که از آن در قرآن یاد نشده باشد، مسئله رنگها و تأثیرات آن بر زندگی انسان را که موجب پیشرفت یا رکود یک جامعه میشود، در خود جای نداده باشد؟
هر اثر هنری، از لحظهای که ارائه میشود، منش ارتباطی میباید. قرآن کریم نیز با وجود این که یک کتاب هنری یا علمی صرف نیست، چه از جنبه هنری و چه از جنبه علمی، هم تأثیرات روانشناختی رنگها را بیان کرده و هم با نوع بیان هنری خود، از طریق نام رنگها، بر مخاطب اثر میگذارد. قرآن کریم از شش رنگ سفید، سیاه، زرد، سبز، کبود و قرمز یاد و به طور مستقیم یا غیرمستقیم به تأثیرات روانشناختی و بعضا فیزیولوژیکی آنها اشاره شده است.
یکی از معجزات بارز حضرت موسی(ع) ید بیضاء یا همان دست سفید و درخشنده بود. در تفاسیر آمده است که سفیدی دست حضرت موسی(ع) درخششی شبیه به درخشش خورشید دارد که چشمها از شدت سفیدی آن تاریک میشوند. برخی هم گفتهاند که نور آن بر نور خورشید غلبه دارد. خداوند با قرار دادن دست آن حضرت به این رنگ سفید جلوه دادن دستش، آن را نشانه الهی و معجزه معرفی کرده تا قوم بنی اسرائیل با دیدن این رنگ آرامش پیدا کنند.
در روایتی از رسولالله(ص) آمده است که از لباسهای شما، هیچ کدام بهتر از لباسهای سفید نیست، برای پوشیدن آنرا انتخاب کنید. همچنین در روایت داریم زمانی که روز قیامت به پا شود، منادی ندا میکند: ای مردم! چشمان خود را ببندید تا فاطمه(س) دختر محمد(ص) عبور کند، فاطمه(س) اولین کسی است که دوازده هزار حوریه از فردوس او را استقبال خواهند کرد. .... در وسط قردوس قصرهای سفید و زرد است از لؤلؤ که در یک محل میباشد. در آن قصرها سفید هفتاد هزار خانه است که منزل حضرت محمد(ص) و آل طاهر آن بزرگوار است.
رنگها در قرآن هم به شکل کاربرد توصیفی و هم استعارهای وجود دارند. کاربرد اصلی رنگ در تشریح قدرت آفرینش پروردگار بوده است که در حضور و تغییر رنگهای مختلف در جهان دیده میشود. البته ارزشهای فرهنگی نیز در موارد کاربرد استعاری رنگها قابل رویت است.
ویرایش وتلخیص:آکاایران