|
|
|
|
یکی از حکما پسر را نهی همی کرد از بسیار خوردن; که سیری مردم را رنجور کند {بیمار می کند} گفت: ای پدر گرسنگی خلق را بکشد. نشنیده ای که ظریفان گفته اند: به {به سبب} سیری مردن به {بهتر} که گرسنگی بردن {کشیدن}. گفت: اندازه نگهدار «کلوا واشروبواو لاتسرفوا» {بخورید و بیاشامید ولی زیاده روی نکنید}.
نه چندان بخور کز دهانت برآید
نه چندان که از ضعف جانت برآید
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- بمناسبت 18 شهریور درگذشت جلال آل احمد
- زندگینامه وحشی بافقی
- با نامه های اداری غلط چه کنیم؟
- دلم کمی خدا می خواهد
- شعر امام خمینی(ره)
- اشعاری زیبا از حسین پناهی (2) مجموعه: شعر و ترانه
- جکایتی شیرین تر از قند از مولانا
- شب یلدا در شعر شاعران معاصر
- اندر حکایات سعدی
- نصیحت ذوالنون مصری
- گزیده ای از اشعار شاعر جوان کشورمان علیرضا بدیع
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)