چه بگویم-چگونه بگویم-چرا بگویم-چه وقت بگویم.
باید در سخنرانی در نظر گیرد و بر این چهارپایه سخنرانی را استوار سازد و پس آن را به معجون عشق و علاقه و ظرافت و لطافت بیامیزد تا از بیان خود نتیجه مطلوب گرفته اثر آن را آشکارا در چشم شنونده مشاهده کند.سخنور با قریحه،شیوا و رسا سخن میگوید و از آنجا که آدمی ساخته و پرداختهء عواطف و احساسات است،با رعایت این جنبه و حس زیبائی شنونده نیز،در عین قوت
و رسائی و توجه و اصوات کلمات،هر لفظ را بدرستی تلفظ و جملات را پرطنین و خوش آهنگ ادا مینماید.
خوش پوشی و آراستگی و علاقه و توجه به ظاهر خود،مستمع را برای استماع سخنرانی برغبت میآورد و سخن زمانی اثر مطلوب در شنونده میبخشد که شنونده آشنائی و اطلاع گوینده را به اصول فن سخنوری حس کند.چه نیکوتر که خود سخنور مقام سخنوری را محترم شمارد و بهنگام نطق در حالیکه بیانش صمیمانه و لحنش ملایم و دوستانه است،با فروتنی و خوش روئی علاقه و احترام خود را به شنونده ظاهر سازد و حس اعتماد و اطمینان مستمع را از این راه جلب نموده،کلامش را مؤثرتر در دل شنوندگان بنشاند.یک سخنور خوب و با ذوق بایستی روح و اندیشه شنونده را زیر سلطه و نفوذ خود بگیرد.
حال یادآوری این نکته نیز لازم است که تا سخنور به حس انتقاد از خود آراسته نگردد، سخنش به کمال نگراید و سخنوری توانا نشود؛زیرا هر سخنور خوب در آغاز شنوندهای خوب بوده است.برای توجه علاقهمندان،اصول فن سخنوری را در جملاتی کوتاه به ترتیب زیر بیان میکند:
با سیمائی گشاده و متبسم با شنوندگان روبرو شوید.
به سخنرانی و میز خطا به اهمیت و احترام قائل شوید.
در انتخاب موضوع رعایت مقام و مکان و زمان بنمائید و نیز عقیده حاضران را ارج گزارید.
ترتیب فصول و نظم گفتار را در سخنرانی بخاطر بسپرید.
به اصل مطلب بپردازید،در گفتار خود صریح باشیدو به مغالطهنپردازید.
سخن را موجز و مؤثر بیان کنید؛حوصله حضار و وقت را از یاد نبرید.
زیر و بم صدا و آهنگ کلام را در نظر داشته،سخن را بیجان و یکنواخت ادا نکنید.
نطق را با لطائف و ظرائف بیامیزید و به چاشنی شعر و داستان دلچسب سازید.
سخن را روان و طبیعی بیان کنید و به گرمی و یکرنگی درآمیزید.
ایمان خور دا به حقیقت و واقعیت گفتارتان عیان سازید.
با وقف و سکوتهای بموقع،حالت انتظار و توجه در شنوندگان ایجاد نمائید.
بیان خود را با استفاده از الفاظ و لغات گونه گون و فراوان غنیتر سازید.
حس دوستی و احترام خود را به شنونده با نگاه مستقیم و آشنا به او آشکار سازید و این حالت را تا بأخر حفظ نمائید.
و بالاخره در پایان کار بخاطر بسپریم که هدف از سخنرانی،قدرت بیان و توصیف مطلبی است که اثر آن را باید در پاسخ از قضاوت شنونده انتظار داشت.
نشریه: زبان و ادبیات » یغما » مرداد 1349 - شماره 263
سخن, سخنوری, فن بیان
دکتر علی محمد پشتدار*