از همان روز آزمایشگاه همهچیز عوض میشود. زنی که میتواند بعد از گرفتن جواب منفی تست مثل همیشه از پلهها پایین برود، پس از شنیدن جواب مثبت آدم دیگری میشود؛ آدمی که ناخواسته قدمهایش را آهستهتر بر میدارد، وقت لقمه گرفتن هزار اما و اگر را به ذهنش راه میدهد و در روز سونوگرافی، ضربان قلبش مثل جنینش که در دلش تند تند میزند بالا میرود.
همین تغییرهای به ظاهر ناچیز وقتی با شکمی برآمده و جسمی که گاهی سر ناسازگاری دارد همراه میشود، از همان آدم قدیمی زنی کمطاقت و آسیبپذیر میسازد. کسی که با یک شکم درد کوچک بغض میکند و با یک حرف ساده زندگیاش را در معرض خطر میبیند. پس اگر تاکنون باردار نشدهاید یا چند سالی از بارداري قبلیتان گذشته است، مطمئن باشید نمیتوانید دنیای او را آنطور که انتظار دارد بفهمید و مراقب تکتک جملههایی که در مقابلش به زبان میآورید، باشید.
1. انگار چیزی تا زایمانت نمونده
ترجمه: اوه! مثل یک بالون چاق شدهای
میلتان به باز كردن در گفتوگو با زنهای باردار را سرزنش نمیکنیم و میدانیم که اغلب این گفتوگوها پیرامون سؤالهای تکراری و کلیشهای میگردند که مادرهای باردار بسیاریشان را نمیپسندند. درست است که خانمهای باردار لحظهلحظه این 9 ماه را با لذت و انتظار میگذرانند اما قطعا هیچ کدامشان از 10 یا 15 کیلو وزنی که اضافه کردهاند، خوشحال نیستند و گاهی با ترس از اینکه هرگز وزنشان به حالت عادی بازنگردد، روزشان را شب میکنند. پس با بیش از اندازه توجه نشان دادن به ظاهرشان، گفتن اینکه «وای! چقدر عوض شدهاید!» یا صادقانه بیان کردن جمله «مراقب باش! حسابی تپل شدهاید!» این موضوع را برایشان آزار دهنده تر نکنید.
2. تا میتونی بخواب! بعدا از خواب خبری نیست!
ترجمه: بچه با آمدنش کوچکترین لذتها را هم از تو میگیرد
درست است که با آمدن فرزند او به این دنیا، کمبود خواب و اوقات فراغت تا چند ماه در زندگیاش جا خوش میکند اما دلیلی ندارد از قبل او را با هراس از دست دادن آرامش زندگیاش هیجانزده کنید. کمتر زن بارداری است که از بیخوابیهای شبانه نوزادها و شیرخوردنهای مداومشان بیخبر باشد اما بگذارید که شکل واقعی این اتفاق را در زمان مناسب تجربه کند و پیش از آنکه به آرامشش خللی وارد شود، او را از به هم ریختن زندگیاش نترسانید.
3. صندلی غذا و صندلی ماشین را خریدهای، چکاپ این ماه را انجام دادهای،قند و فشار خونت چقدر بوده؟
ترجمه: تو هیچچیز از این دوران نمیدانی! باید یک دوره فشرده برایت کلاس بگذارم
اگر شما مادر شده باشید یا در اطرافتان زنهای باردار زیادی را دیده باشید، احتمالا چیزهای زیادی در مورد این دوران میدانید. اما مراقب باشید که این دانش شما را به یک موجود حراف و فخرفروش تبدیل نکند. شما میتوانید هر زمان که دوستتان از شما کمک بخواهد راهنماییاش کنید اما از بیوقفه ریختن اطلاعاتتان روی سرش پرهیز کنید.
4. نکند میخواهی سزارین کنی؟
ترجمه: فقط یک زن بیفکر با جراحی نوزادش را به دنیا میآورد
گرچه در کشور ما تبلیغات بسیاری برای طبیعی زایمان کردن انجام میشود اما این موضوع هرگز به یک قانون اجباری تبدیل نشده است. میدانید چرا؟ چون این مادر است که با سنجیدن تواناییهای جسمی و روانیاش تصمیم میگیرد چطور نوزادش را به دنیا بیاورد، پس بهتر است نقش مشاورهای پزشکی را بازی نکنید و این انتخاب را بر عهده پزشک و بیمارش بگذارید. شما نمیدانید دوستتان در چه شرایط جسمی به سر میبرد. پس نسخههای خودتان را برایش نپیچید و به او بهخاطر انتخابش احساس گناه تزریق نکنید.
5. خب... هنوز ماه سه را رد نکردهای
ترجمه: تا پیش از این ماه احتمال سقط نوزادت زیاد است، پس جنینت را چندان جدی نگیر!
بله! حق با شماست. مدیرکل دفتر سلامت خانواده و جمعیت وزارت بهداشت هم سال پیش گفته بود که در سال 92، ۲۵۰ هزار سقط جنین اتفاق افتاده بوده و اعلام کرده بود که سالانه حدود 100 هزار نوزاد مرده به دنیا میآید. درست است که آمار سقط جنین به دلایل مختلف بالا رفته است اما دلیلی ندارد ذوق یک مادر باردار را با این اطلاعرسانی منطقی کور کنید. زنهای باردار به هیچ نگرانی اضافهای نیاز ندارند، پس مدام نپرسید آیا لکهبینی یا درد زیر شکم داشته است یا نه یا او را از بالا و پایین رفتن پله و حضور در اجتماع منع نکنید. مطمئن باشید پزشک همه توضیحات ضروری را به او خواهد داد.
6. بچه میخواستی؟
ترجمه: بد نیست کمی در مورد رابطه زناشوییات با هم صحبت کنیم
مراقب باشید که بیش از اندازه با دوست باردارتان صمیمی نشوید و وارد جزئیات زندگی خصوصیاش نشوید. دلیلی ندارد از او بپرسید شوهرش هم بچه میخواسته یا اینکه آیا بهخاطر فشار اطرافیان این تصمیم را گرفته است یا نه! شما فقط میتوانید در شادی او شریک شوید، پس مراقب باشید که پایتان از گلیمتان فراتر نرود.
7. تا سنگین نشدهای به کار و زندگیات برس
ترجمه: یکی، دو ماه دیگر حتی قدم برداشتن هم برایت سخت میشود
همه زنهای باردار این دوران را به یک شیوه سپری نمیکنند. بعضیهایشان کمتر از 10 کیلو وزن اضافه میکنند و تا ماه آخر کارشان را تعطیل نمیکنند، بعضیهایشان هم خسته، چاق و کمتوان میشوند و از همان نیمه راه مجبور به ایجاد تغییرات جدی در زندگیشان میشوند. شما نمیدانید که دوستتان از كدام گروه است، پس بگذارید زمان مشخص کند که او بارداري را چطور تجربه خواهد کرد و پیش از آنکه شرایطش او را وادار به ایجاد تغییر نکند، برایش نسخههای ترسناک نپیچید.
8. خودت به بچه شیر میدهی؟ نه!
ترجمه: فقط یک مادر بیمسئولیت به بچه شیر خشک میدهد
مدام مواد مغذی که میتواند شیر مادر را زیاد کند را برایش فهرست نکنید. اگر نوزادش به دنیا آمده و شیر او کافی نیست، با توصیههای بیوقفه عجیب و غریب او را آزار ندهید. زنهای باردار و تازهمادرها بیشتر از آنکه بتوانند توصیههای شما را یک نصیحت دوستانه تلقی کنند، حساس و زودرنج هستند. پس این اصل کلی را از یاد نبرید که تا از شما کمک نخواسته، حق کمک نسخه پیچیدن برایش ندارید. او مادر این نوزاد است، پس خودش انتخاب میکند که چطور فرزندش را تغذیه کند. پس از قابلیتهای خودتان در این مورد نگویید.
9. بعد از زایمان هم کار میکنی؟
ترجمه: باید زندگیات را وقف نوزادت کنی، پس یک جایگزین مناسب برای خودت پیدا کن
بعضی از مادرها حتی تا 2 سال بعد از به دنیا آمدن فرزندشان هم نمیتوانند فعالیتهای اجتماعیشان را از سر بگیرند اما بعضیها هم از کمک عزیزانشان بهرهمندند و به خاطر موقعیت شغلی یا تواناییهای بیشتر خودشان در هماهنگ کردن کارها، مجبور نیستند کاملا از مسئولیتهای قدیمی کنار بکشند. پس اگر نمیخواهید مثل یک همکار حسود به نظر برسید یا اینکه حداقل بیش از اندازه منفینگر به نظر بیایید، برای بعد از زایمان او نسخه نپیچید و بگذارید شرایط زندگی و تواناییهایش در زمان مورد نظر، برایش تصمیم بگیرد.
10. دختر میخواهی؟
ترجمه: خدا به دادت برسد! اگر پسر باشد چه میخــواهی بکنی؟
اگر بگوییم برای پدر و مادرهای آینده جنسیت فرزندشان هیچ فرقی نمیکند، دروغ گفتهایم. اغلب آدمها یکی از 2 جنس را ترجیح میدهند اما با آمدن پای یک نوزاد به میان، این ترجیح برای سختگیرترینهایشان هم کمرنگ میشود. پدر و مادری که انتظار تولد فرزندشان را میکشند، یک دنیا اضطراب را هم با خود یدک میکشند. برای آنها سالم ماندن جنین و سالم به دنیا آمدن نوزاد اولین شرط است، پس تصور نکنید آنها هم در مورد جنسیت جنین مثل شمایی که بیرون گود نشستهاید فکر میکنند. شاید بهتر باشد تنها در شادیهایشان سهیم شوید و در مورد اینکه هدیه خدا به آنها ایدهآل است یا نه نظر ندهید.
11. نه! نمیتونی از این غذا بخوری
ترجمه: از این سفره دورتر بشین تا زیاد عذاب نکشی
آزاردهندهترین اتـفاق روزهای بارداری، تبدیل شدن همه آدمها به یک پزشک متخصص است. خانمهای باردار هر جا که مینشینند مجبورند توصیههای ریز و درشت دیگران را گوش کنند، پس دستكم شما از این سمت استعفا دهید و مدام برای چنین فردی نسخه نپیچید. گذشته از این، اگر واقعا اطمینان دارید که غذایی برای یک زن باردار مناسب نیست، هنگام دعوت کردن از او آن را سرو نکنید. شما نمیتوانید از یک خانم باردار انتظار داشته باشید هوسش را کنار بگذارد و با منطق شما به میز غذا نگاه کند و تنها با شنیدن « تو از این غذا نخور!» از چشیدن آن منصرف شود.
منبع: میگنا