|
|
|
|
لیلی زیر درخت انار نشست.
درخت انار عاشق شد، گل داد، سرخ سرخ.
گلها انار شد، داغ داغ.هر اناری هزارتا دانه داشت.
دانه ها عاشق بودند، دانه ها توی انار جا نمی شدند.
انار کوچک بود. دانه ها ترکیدند.انار ترک برداشت.
خون انار روی دست لیلی چکید.
لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید.مجنون به لیلی اش رسید.
خدا گفت: راز رسیدن فقط همین بود.
کافی است انار دلت ترک بخورد.
عرفان نظرآهاری
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : صدای رسا (2015-11-04)
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- اشکهایی که برای حسین میریزد
- لباس عروس و توصیه های مخصوص
- بهترین تغییر
- استراحتگاهی پر از کتاب در توکیو
- عشق از دیدگاه دکتر شریعتی
- جلب نظر مشتری و افزایش فروش با قفسه بندی فروشگاهی
- خصوصیات افراد موفق
- چرا انسان نسبت به پول شور و شهوت دارد؟
- پر سر و صداترین موجود روی زمین با اندازه ی دو میلیمتر
- سنگ قبر ملا نصرالدین کشف شد
- جراحی زیبایی بینی گوشتی چه نتیجه ای به همراه خواهد داشت ؟
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : ن کیوانپور (2015-11-05)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)