پدر و مادرها باید به نیازهای کودک توجه کنند و برای این منظور، شناخت دنیای کودک ضروری است. دنیایی که گاه با حسادت، لوس بازی و خشونت کودکان همراه است.
1 - پسرم یک و نیم ساله است و نسبت به بچههای دیگر خیلی حسادت میکند و حتی گاهی آنها را کتک میزند!
2 - دختری 2 ساله دارم که هرچه میخواهد باید برایش فراهم شود، در غیر این صورت به شدت گریه میکند و ما هم به اجبار خواسته او را فراهم میکنیم.
3 - من یک پسر 3 ساله دارم. اصلاً نمیداند با همسن خودش چطوری بازی کند. خیلی خشن برخورد میکند. اگر کسی بگوید وسیلهات را به من بده، رفتار نامناسبی نشان میدهد.
شاید شما هم گاهی اوقات از این دست جملات و حرفهای ذكر شده فوق شنیده باشید. در این مطلب، از دید یک روانشناس کودک، نگاهی میاندازیم به علل بروز این رفتارها در کودکان.
شکل گیری اولیه شخصیت کودک، در سه سال اول زندگی صورت میگیرد و احساس امنیت و آرامش در این دوره از اهمیت حیاتی برای کودک برخوردار است، کودک از دنیای پیرامون، طرح وارههایی میسازد که اگر مثبت باشد، از زندگی لذت میبرد و اگر منفی باشد، باعث رنجش و آزردگی خاطرش خواهد شد، رفتارهایی نظیر گریه، پرخاشگری، اضطراب و ترس و لجبازی، علائم نارضایتی کودک از وضع موجود است.
آن چه والدین در این سن باید به آن توجه کنند، تشخیص افتراقی رفتارهای طبیعی و اختلالات رفتاری کودک است، به این مفهوم که ماندگاری و شدت رفتار است که باید مورد توجه قرار گیرد، برخی رفتارها گذرا و مربوط به یک مقطع زمانی خاص است و طبیعی قلمداد میشود.
سه ساله های بی رقیب!
حسادت، نوعی واکنش کودک در دفاع از قلمرو خودش است. او دوست ندارد تا پایان سه سالگی رقیبی به عنوان برادر و یا خواهر را در آغوش والدین ببیند و یا دوست ندارد در جایی که او حضور دارد، والدین به دیگری توجه کنند و این یک امر طبیعی است. کودک تا زمانی که از نظر عاطفی اقناع نشده است، با برخوردهای خشن، احساس نیاز خود را به والدین منتقل میکند.
احساس طردشدگی، باعث برانگیخته شدن احساساتی چون حقارت، خشم و انتقام در کودک میشود و انجام رفتارهایی نظیر گریه و لجبازی، پیامد آن است، در این سن باید به نیازهای کودک توجه شود و برای این منظور، شناخت دنیای کودک ضروری است، بزرگترین خطای بزرگسالان این است که کودک را، به صورت مینیاتور یک بزرگسال میبینند؛
با همان احساس و منطق و نیاز، در حالی که این گونه نبوده و خیلی از رفتارهای کودک هدفمند و آگاهانه نیست و برگرفته از موقعیتی است که در آن قرار گرفته است.کودک با یک لبخند، اشتباه دیگران را میبخشد و با دریافت کوچکترین پاداشها، رفتار خود را تغییر میدهد، بنابراین باید خیلی از رفتارهای او را عادی تلقی کرد و برای تغییر دادن رفتارهایش، صبور بود.
دلیل لوس شدن کودک چیست؟
محبت کردن به کودک، باعث لوس شدنش نمیشود، آنچه کودک را لوس بار میآورد، انجام رفتارهای دوگانه والدین و تن دادن به خواستههای غیر منطقیاش است. والدین آگاه، از قبل رفتارهای کودک را پیش بینی کرده و یک روش واحد را در برخورد با کودک اتخاذ میکنند و با توجه به شناختی که از کودک خود دارند، به فضای فیزیکی و روانی کودک تنوع بیشتری داده، با بازی و قصه و شعر، او را در دنیای به دور از تنش کودکی رشد میدهند.
با پذیرش دنیای کودک، باید متناسب با سن و توان واقعی او، چه از نظر جسمی و چه از نظر شناختی، او را برای مسوولیتپذیری آماده کرد، هر چه کودک مستقلتر بار آید، اعتماد به نفس و آرامش بیشتری دارد، اما این کار باید بسیار محتاطانه و غیر آمرانه انجام شود تا طی زمان، استقلال کودک شکل گیرد.
بازی کنید
بازی یکی از عواملی است که در ایجاد حس استقلال و خودباوری کودکان نقش مهمی بازی میکند، چون کودک در قالب بازی، نقش حسی را تجربه میکند که برایش تازگی دارد و این یعنی آموزش از طریق بازی؛ اما چون بازی کودکان تا 12-11 سالگی منظم و قانونمند نیست، والدین باید قواعد بازی را به کودک آموزش دهند.
مشارکت والدین در بازیها، انتقال حس والدین به کودک و الگو پذیری کودک از والدین را در پی دارد، بازی کردن میتواند در زمانهای کوتاه 15 دقیقهای و در چهار نوبت در روز انجام شود تا تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد.
منبع: ایران ناز