|
|
|
|
سردار سرلشكر پاسدار محمّد بروجردی (۱۳۳۳-۱ خرداد ۱۳۶۲)، یکی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شرکت کننده در جنگ ایران و عراق بود که در کردستان کشته شد. محمد بروجردی خلاقیت و نبوغ جنگی زیادی از خود نشان داد و در بازگرداندن کنترل کردستان به دست نیروهای دولتی نقش کلیدی داشت. از این رو، در ایران از وی با عنوان مسیح کردستان نیز یاد میشود. همچنین وی معلم و فرمانده محبوب موسسان تیپ ۲۷ محمد رسول الله محسوب میشود.[۱]
محتویات [نهفتن]
۱ از کودکی تا جوانی
۲ مبارزات انقلابی
۳ فعالیتهای پس از انقلاب
۴ بروجردی در کردستان
۵ سوابق و مسئولیتها
۶ دیدگاهها و روش فکری
۷ فرزندان
۸ پانویس
۹ پیوند به بیرون
از کودکی تا جوانی[ویرایش]
محمد بروجردی به سال ۱۳۳۳ در روستای دره گرگ از توابع بروجرد در خانوادهای کشاورز به دنیا آمد. از شش سالگی پدرش را از دست داد. چند سالی پس از مرگ پدر، به همراه خانواده به تهران آمد و در خیابان مولوی ساکن شد. چند سالی به کار کردن در خیاطی و درس خواندن در کلاسهای شبانه مشغول شد اما نتوانست تحصیلات دبیرستانی را تمام کند. وی در سن هفده سالگی ازدواج کرد و یک سال بعد به سربازی فراخوانده شد ولی از خدمت سربازی فرار کرد و به قصد دیدن آیتالله خمینی به مرز ایران و عراق گریخت که در مرز هویزه[۲] دستگیر و برای شش ماه زندانی شد. بعد از این مدت، دوباره به تهران برده شد و سربازی خود را به پایان رساند.
مبارزات انقلابی[ویرایش]
محمد بروجردی در سالهای پیش از انقلاب، در تهران با برخی مبارزان انقلابی مانند مهدی عراقی آشنا شد[۳] و در تکثیر و توزیع اعلامیهها و نوارهای سخنرانی آیتالله خمینی کوشید.
مادر محمد بروجردی میگوید: «خانه ما در مولوی تبدیل شد به مرکز انتشار اعلامیه ضد رژیم. محمد به همراه چند نفر از دوستانش در طبقه همکف یکی از اتاقها سه چهار دستگاه خیاطی گذاشتند و عدهای بی وقفه پشت این چرخها کار میکردند. این ظاهر قضایا بود. درست در زیر زمین همین اتاق آنها چاپخانه مجهزی داشتند که شبانه روز کار میکرد. سرو صدایش تمام محله را برداشته بود. البته باعث سوء ظن کسی نمیشد. هر کس به خانه میآمد فکر میکرد این همه سرو صدا مال آن چهار تا چرخ خیاطی است» [۴].
محمد طرفدار جنگ مسلحانه و برخورد خشونت آمیز با حکومت پهلوی بود. به همین علت ابتدا به سوریه رفت و ضمن ارتباط با امام موسی صدر و محمد منتظری به فراگیری مهارتهای نظامی و چریکی در ارودگاههای جنبش امل پرداخت. سپس به لبنان رفت و با مصطفی چمران نیز آشنا شد. وی تا زمان انقلاب سال پنجاه و هفت، در برخی فعالیتهای نظامی بر علیه رژیم پهلوی شرکت داشت و در بهمن پنجاه و هفت نیز از سوی سید محمد حسینی بهشتی و نیز مهدی عراقی، مسئولیت تیم حفاظت از آیتالله خمینی را در زمان بازگشت به ایران بر عهده وی گذاشته شد [۵]. برخی کارهای وی در دوران پیش از انقلاب عبارتاند از:
خلع سلاح قرارگاه شهربانی تهران.
عملیات نظامی در پانزده خرداد سال ۱۳۵۷.
انفجار در نیروگاه برق کاخ جوانان منطقه شوش تهران.
خلع سلاح کلانتری چهارده در میدان خراسان.
شرکت در آزادسازی پادگان جمشیدیه و رادیو تلویزیون.
انفجار رستوران خوانسالار.
انفجار اتوبوس نظامی حامل مستشاران آمریکایی، در لویزان [۶].
فعالیتهای پس از انقلاب[ویرایش]
محمد بروجردی برای مدتی کوتاه مسئول زندان اوین بود و بعد نیز به عنوان یکی از دوازده نفر عضو تیم موسس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پایه گذاری این نهاد شرکت کرد.
بروجردی در کردستان[ویرایش]
مدفن بروجردی در بهشت زهرا
با فرمان آیتالله خمینی مبنی بر مبارزه با ناآرامیهای کردستان، بروجردی در مرداد ۱۳۵۸ به عنوان یکی از فرماندهان سپاه به پاوه رفت. با تشکیل سازمان پیشمرگان کرد مسلمان، از سوی آیتالله بهشتی و رفسنجانی به فرماندهی این تشکیلات گمارده شد. وی از خود نبوغ و شایستگی نظامی زیادی نشان داد و نقش اصلی را در باز پس گیری شهرهایی از کردستان که به تصرف نیروهای کومله و حزب دموکرات کردستان ایران درآمده بودند داشت. از جمله اقدامات موثر وی بازپس گیری شهرهای بانه، پیرانشهر و سردشت بودهاست. وی در همین دوره چندین بار در عملیاتهای نظامی جنوب کشور نیز شرکت کرده بود. محمد بروجردی در اول خرداد سال ۱۳۶۲ در اثر برخورد با مین در جاده مهاباد به نقده کشته شد.
سوابق و مسئولیتها[ویرایش]
بنیان گذاری گروه مسلحی به نام گروه توحیدی صف
مسئول تیم حفاظت از آیتالله خمینی در استقبال از بازگشت او به ایران در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷
عضو تیم موسس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
فرمانده و بنیان گذار نیروی پیشمرگان کرد مسلمان در کردستان]
فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا
فرمانده سپاه کردستان
در زمان مرگ هیچ مسئولیتی را بر عهده نداشت. محمد ابراهیم همت و احمد متوسلیان از سردارانی هستند که فرماندهی و آموزش آنها را بروجردی بر عهده داشتهاست.
دیدگاهها و روش فکری[ویرایش]
محمد بروجردی در زمان مبارزه علیه رژیم پهلوی، به مبارزه مسلحانه و استفاده از خشونت اعتقاد داشتهاست و به همین دلیل در برخی فعالیتهای نظامی نیز شرکت نمودهاست. وی برای مبارزه خود به دنبال اخذ فتوا و حجیت شرعی بود. از گفتههای وی این است: «بدون هیچ ابائی، ما فتوائی و مقلد هستیم. خودمان که مجتهد نیستیم» [۷].
در زمان حضورش در کردستان نیز گویا به فعالیت تبلیغی و فرهنگی علاقه داشتهاست به گونهای که با زندانیان کومله و دیگر مخالفان دیدار و گفتگو میکردهاست و به پشیمان سازی آنان اعتقاد داشتهاست.
فرزندان[ویرایش]
حسین بروجردی: به اپوزیسیون خارج از کشور پیوستهاست. تحصیلات او در سطح دیپلم دبیرستان میباشد.
سمیه بروجردی: دانشجوی پزشکی دانشگاه شاهد. وی عروس سردار حاج آقا میر رئیس سازمان ورزش شهرداری تهران شدهاست.[نیازمند منبع]
پانویس[ویرایش]
↑ حسین بهزاد و گلعلی بابایی،همپای صاعقه(کارنامه عملیاتی لشکر ۲۷ محمد رسول الله)، سوره مهر، چ ۴، ص۸۰۶
↑ حسین بهزاد و گلعلی بابایی، همپای صاعقه(کارنامه عملیاتی لشکر ۲۷ محمد رسول الله)، سوره مهر، چ ۴، ص۸۰۵
↑ حسین بهزاد و گلعلی بابایی،همپای صاعقه(کارنامه عملیاتی لشکر ۲۷ محمد رسول الله)، سوره مهر، چ ۴، ص۸۰۵
↑ ویژه نامه سالروز شهادت بروجردی بازدید ۲۵/۲/۱۳۸۵
↑ خاطرات محسن رفیقدوست از روزهای پیروزی انقلاب وبگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی
↑ ویژه نامه سالروز شهادت بروجردی بازدید ۲۵/۲/۱۳۸۵
↑ زندگی نامه محمد بروجردی وبلاگ سرداران دفاع مقدس
لروجردی.jpg
ویرایش توسط بهمن پور : 2013-08-26 در ساعت 00:11
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- توجه توجه توجه
- خاطره ای از مادر شهید سرافراز سردار حسین خرازی
- سرگذشت اولین شهید ارمنی در جنگ هشت ساله
- ازدواج کبوتراني که پرواز کردند(شهید همت)
- وصیتنامه شهید بابایی
- حضور یک شهید اشتباهی از همدان در ویژه برنامه ماه عسل+تصاویر
- بدن بی سر تا یک دقیقه الله اکبر می گفت...
- سخنی از شهید در آخرین لحظات زندگی...
- الگوی شهید چمران در دوران انقلاب و دفاع مقدس
- " شهید عبدالمطلب اکبری "
- آخرین دست نوشته شهید "احمدرضا احدی" رتبه اول کنکور پزشکی سال 1364
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)