من میگه که ...
سلام روزگارتان به کام ، در گرمی هوای تابستان و شروع فصلی دیگر از چرخش روزگار هستیم . اندیشه های من و شما و نگاه ما به زندگی نیز چرخشی دارد به وسعت زیبای و بزرگی فصل های سال که همواره ثابت نخواهند ماند .
من میگم که تو چرخش همین فصل های زیبای سال درسهای نهفته که می دانیم و خوب است درس بیاموزیم. گرمای زندگی را در تابستان بجوییم.که هر چیزی در آن به حد تکامل می رسد . میوه های درختان نیز چنین هستند.
بله این هفته هم با شما هستیم با ا
گر بخواهیم میشه دیگر و این بار با موضوع " من میگم که "
راستی این همه
من میگم که.. شما چه می گوید:
به دوستی گفتم آسان ترین راه رسیدن به مهربانی ، داشتن گذشت، میگم که نظرت چیه ؟ . گفت والا هر چیزی از ما بخواه ولی کار سخت سخت نخواه .من ماندم که سخت گیرم واقعا!
در کاری که معمولا هر کسی می تواند از کسی کمک بگیرد به یکی از آقایان گفتم لطفا همکاری کنید. تا کار بهتر انجام بشود
من میگم که اگر بخواهیم می توانیم . در جواب به
من میگه که ما کار خودمان را انجام میدهیم ، تو اول بگو چقدر به ما می رسد بعد خدمت شما هستیم . من ماندم کار سخت بود؟ ! . اصولا ما همکاری بلد نیستیم ؟! من زیادی تحویلش گرفتم؟ ! ولی
من میگم که زیادی هم احساس همکاری داشته باشی دیگران هم زیادی فکر های اشتباه می کنند . عجب یعنی من ناتوانم . خوب تنهای کار را انجام بده . بگو... بیکاری . همکاری اصلا مفهومش هنوز بعضی مواقع متولد نشده !
من میگم که ساده باشیم . ولی به سادگی از هر چیزی نگذریم . حرف حرف می آورد، ولی دیگه نه هر حرفی ! از هر کسی و هر چیزی دلخوری که نباید به زمین و زمان فحش داد !خدای نکرده !
حالا شما بفرماید: من میگم که ..
شما هم می توانید از طریق سامانه پیامکی : و یا در وب سایت
www.bodoh.ir نظرات خودتان را بیان کنید. تا در پایان همین هفته با نام شما در همین بخش درج گردد.