ایتنا - یک نظر سنجی جدید نشان میدهد که پاسخ کارشناسان تکنولوژی "هر دو" است.
اینترنت جوانان امروز با دسترسی مداوم به اینترنت را به افرادی فوقالعاده با قابلیت انجام همزمان چند کار بدل خواهد کرد یا به افرادی منزوی و سطحی وابسته به کامپیوتر؟
یک نظر سنجی جدید نشان میدهد که پاسخ کارشناسان تکنولوژی "هر دو" است.
به گزارش لایوساینس بر اساس نظرخواهی جدیدی که از ۱۰۲۱ کارشناس و مفسر تکنولوژی انجام شده است، اتصال مفرط به اینترنت (hyperconnectivity) نتایج متفاوتی ممکن است به بار آورد.
۵۵درصد از افرادی مورد پرسش قرار گرفته معتقد بودند که اینترنت باعث نوع متفاوتی از مداربندی مغزی در افراد زیر ۳۵ سال شده است، و این مداربندی جدید (re-wiring) چیز خوبی است زیرا استعداد انجام همزمان چند کار و توانایی یافتن سریع اطلاعات مربوط به صورت آنلاین را تقویت میکند.
اما ۴۲ درصد این کارشناسان اعتقاد داشتند که مغزی که به این صورت اتصالات فراوانی پیدا کرده است، سطحی است و وابستگی ناسالمی به اینترنت و وسائل ارتباطی موبایل دارد.
آلوارو رتانا، متخصص تکنولوژی در شرکت HP در این نظرخواهی این طور پاسخ داد: «کوتاهشدن دامنه توجه که ناشی از تعامل سریع است تمرکز بر مسائل سختتر را مختل خواهد کرد، و احتمالا باعث رکود در بسیاری از حوزهها خواهد شد؛ از جمله در تکنولوژی و حتی در حوزههای اجتماعی مانند ادبیات.»
پیش بینیهای وخیمتر
به گزارش "مرکز تصور اینترنت" دانشگاه الون و طرح اینترنت پیو که این نظرخواهی را انجام دادهاند، کارشناسان تکنولوژی مورد پرسش قرار گرفته درباره اینکه رواج اینترنت نعمت است یا نقمت، تقریبا به نسبت ۵۰ -۵۰ تقسیم شدهاند.
بسیاری از افرادی که به این نظر خواهی پاسخ دادهاند، در عین آنکه معتقد بودند "نسل ایکس" وابسته به اینترنت دارای مزیتی ذهنی است، با هشدار دادن در باره جنبه منفی اتصال بیش از حد اینترنتی نظر خود را تعدیل کردهاند.
جانا آندرسون، رئیس "مرکز تصور اینترنت" دانشگاه الون و یکی از دو نویسنده این گزارش، میگوید: «این کارشناسان در عین آنکه میگویند دسترسی افراد به اطلاعات در عصر اینترنت موبایل به شدت بهبود یافته است، اما میافزایند که از هم اکنون شاهد نقصانها در توانایی افراد جوانتر در متمرکز کردن توجهشان، صبر کردن و عمیق فکر کردن هستند.»
«برخی از این کارشناسان نگرانی روندی هستند که ممکن است در آینده باعث شود اغلب افراد به مصرفکنندگان سطحی اطلاعات بدل شوند، و چندین نفر آنها به کتاب "۱۹۸۴" جرج اورول اشاره کردهاند.»
این کتاب جرج اورول که در سال ۱۹۴۹ منتشر شد، جامعهای ضدآرمانشهری(دیستوپیایی) را توصیف میکند که در آن اطلاعات به شدت کنترل میشود. یکی از کارشناسانی که به این کتاب اشاره کرده است، پل گاردنر- استفن، پژوهشگر مخابرات در دانشگاه فلیندرز است.
او میگوید: «قدرتهای تمرکزیافته که توانایی تحت کنترل قرار دادن دسترسی به اینترنت را دارند، ممکن است به طور قابلتوجهی آینده نسلها را تحت تسلط خود بگیرند. این وضعیت بسیار شبیه شرایط توصیفشده در کتاب "۱۹۸۴" اورول است که در آن کنترل از طریق استفاده از زبانی که تفکر را شکل میدهد و محدود میکند، اعمال میشود، به همین ترتیب رژیمهای آینده ممکن است از کنترل کردن دسترسی به اینترنت برای شکل دادن و محدود کردن فکر استفاده کنند.»
خوشبینی آنلاین
در عین حال بسیاری از کارشناسان در این نظر خواهی پرورش استعدادهایی که برای پیمایش اینترنت لازم است را تحسین کردهاند، و تایید کردهاند که افرادی که با ارتباطات اینترنتی رشد کردهاند، افزایش خواهند یافت.
دانا بوید، پژوهشگر ارشد در بخش پژوهش مایکروسافت در این باره میگوید: «شکی نیست که مغزها دارند به شکلی جدیدی مداربندی میشوند. تکنیکها و مکانیسمهای دخیل در جابهجایی سریع توجه برای خلاقیت بسیار مفید است.»
سایر کارشناسان میگویند استفاده از اینترنت به عنوان یک "مغز خارجی" که فکتها در آن ذخیره میشود، فضای لازم برای فرآیندهای ذهنی فراتر از حافظه سپردن را باز میکند.
پل جونز، کارشناس رسانههای جدید در دانشگاه کارولینای شمالی در چپل هیل مینویسد:«جایگزین شدن تجزیه و تحلیل به جای حفظ کردن بزرگترین مزیت برای جامعه پس از باسواد شدن عمومی در اواخر قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم است.»
با اینکه این کارشناسان درباره منافع و هزینههایهای اهمیت پیدا کردن فزاینده نقش اینترنت اختلاف نظر داشتند، اما در این مورد توافق نظر داشتند که مهارتها و استعدادهای معینی برای نسلهای آنلاین آینده ضروری است؛ از جمله توانایی همکاری کردن برای حل مسائل که به آن crowd-sourcing هم میگویند: توانایی جستوجوی کارآمد اطلاعات؛ توانایی ترکیب کردن اطلاعات از منابع بسیار؛ توانایی تمرکز کردن؛ توانایی فیلتر کردن اطلاعات مفید از "نویز" دیجیتال اینترنت.
لی راینی، یکی از دو نویسنده این گزارش، و مدیر طرح اینترنت و زندگی آمریکایی مرکز پژوهشی پیو میگوید: «نگرانی ملموسی در میان کارشناسان در این باره وجود دارد که افرادی باانگیزه و خوب اموزشدیده به پاداشهایی برسند که غیرقابل مقایسه با وضعیت افرادی است که نمیتوانند بر رسانههای جدید و سواد تکنولوژیک مسلط شوند، و در نتیجه شکافهای اجتماعی و اقتصادی جدیدی ایجاد شوند.»
«آنها خواستار تجدید نظر در آموزش عمومی هستند تا این مهارتها تعلیم داده شوند و به یادگیرندگان کمک شود تا از خطرات آشکار سبک زندگی با اتصال مفرط اینترنتی در امان بمانند.»