به انجمن سبک زندگی ایرانی اسلامی خوش آمدید

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1
  1. #1
    هم کار کاربر طلایی
    تاریخ عضویت : جنسیت Jan 2013
    صلوات : 6592 دلنوشته : 9
    سلامتی امام زمان
    نوشته ها : 7,813 تشکر : 409
    مورد تشکر: 2,299 مرتبه تشکر شده در 1,632 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 105 وبلاگ : 14
    وبلاگ
    14
    صدای رسا آنلاین نیست.

    بررسی محدودیت ها و تدابیر و ابتکارات زنان کارآفرین در ایران

    به طور كلی كارآفرین كسی است كه با كشف و شناخت فرصت های محیطی و بهره گیری مناسب از منابع بتواند در شرایط پرابهام و ریسك آمیز به ابتكارات و نوآوریها و ایجاد كسب و كار جدید دست یازد. آنان دارای صفات و ویژگی هائی هستند كه نقش آنان را از سایرین متمایز می سازد. مهمترین این ویژگی ها عبارتند از: خودباوری، ریسك پذیری، میل به نتیجه، خلاقیت، هدایت و رهبری و آینده نگری.

    انتخاب كارآفرینان مورد مطالعه بر این اساس بود كه پس از طی مرحله ایجاد كسب و كار همچنان به فعالیت كارآفرینانه خود مشغولند و به عبارتی توانسته اند پس از عبور از موانع، چهره ای موفق در كار باشند.

    ۱۴ نفر از آنان شهری و ۶ نفر روستائی و مجموعاً در ۴ استان كشور (تهران، آذربایجان شرقی، خراسان و فارس) می باشند كه اكثراً در استان تهران اقامت دارند. تنوع حرفه ای در میان آنان كاملاً مشهود است به طوریكه ۴ نفر در زمینه كشاورزی، ۱۰ نفر در زمینه های بازرگانی و خدماتی، ۲ نفر در زمینه صنعتی، ۲ نفر در زمینه هنر و ۲ نفر در زمینه آموزشی و فرهنگی فعالیت می كنند.

    هر یك از كارآفرینان مورد مطالعه به تناسب شرایط خانوادگی، محیطی و مقتضیات حرفه ای خود موانع و محدودیت هائی داشته اند و تدابیری برای رفع آنها بكار گرفته اند. راههای انتخابی آنها در بسیاری از موارد با یكدیگر مشترك است كه در این بررسی عموماً وجوه مشترك آنها مورد نظر می باشد.


    ● موانع زنان كارآفرین

    موانع عنوان شده از سوی كارآفرینان مورد مطالعه را می توان در سه بخش كلی تقسیم كرد.


    ۱) موانع فردی:
    موانعی است كه برخاسته از محدودیت های شخصی و خانوادگی زنان كارآفرین است. موانع فردی شامل موانع خانوادگی و موانع علمی است.

    ۲) موانع سازمانی:
    موانعی است كه مربوط به درون شركت یا مؤسسه كسب و كار آنان است. این موانع عمدتاً شامل موانع مالی، فیزیكی، بازاریابی و فروش و منابع انسانی می باشد.

    ۳) موانع محیطی:
    این دسته از موانع عمدتاً فرهنگی، اجتماعی و تا حدی قانونی است.

    ● موانع فردی و تدابیر و ابتكارات بكار گرفته شده در رفع یا كاهش آنها

    موانع فردی لزوماً جنبه عمومی ندارد و از فردی به فرد دیگر می تواند تغییر كند.
    اهم موانع مطرح شده به دو دسته تقسیم می شود:


    ۱) خانوادگی


    ▪ موانع:

    منظور از موانع خانوادگی آن دسته از موانعی است كه از سوی اعضاء نزدیك خانواده (خانواده اولیه، همسر، خانواده همسر و فرزندان) برای یك زن كارآفرین ایجاد شده است. به طور كلی هیچیك از خانواده ها با اصل كار كردن زنان كارآفرین مورد مطالعه مخالفتی نداشتند، مخالفت و یا ممانعت آنان یا بدلیل نوع كسب و كار مورد علاقه كارآفرین بوده كه با مشاغل متعارف زنان تطابق نداشته و یا به طور اصولی با ایجاد كسب و كار توسط او مخالف بوده اند. یكی از محدودیت های كلیه كارآفرینان مورد بررسی نگهداری و مراقبت از فرزندانشان بود كه بدلیل مشغله كاری، كمبود وقت و سفرهای داخلی و یا خارجی همواره دارای دغدغه ای جدی بودند.


    ▪ تدابیر و ابتكارات:
    كارآفرینان مورد مطالعه به منظور رفع و یا تقلیل موانع خانوادگی راههای زیر را برگزیدند:

    ▪ مدارا و گفتگو:
    یكی از روش های عمومی آنان در مواجهه با موانع خانوادگی پرهیز از برخورد بوده است و همواره سعی كرده اند كه از طریق مسالمت آمیز و گفتگوهای مكرر رضایت نسبی خانواده ها و همسر خود را حاصل نمایند.


    ▪ حفظ نهاد خانواده:

    كلیه كارآفرینان مورد مطالعه علیرغم علاقه شدید به كسب و كار خود، در هر شرایطی در جهت حفظ نهاد خانواده جدیت زیادی به خرج داده و در حفظ بنیان خانواده نقش مسئولانه و حتی فداكارانه ای ایفا نموده اند. آنان به سلامت، پرورش و مراقبت از فرزندان خود اهمیت زیادی می دهند. به همین دلیل مراقبت از آنها را خود شخصاً تنظیم می كنند. برخی از آنان بنا بر موقعیت كاری خود، فرزندانشان را در سال های اولیه همراه خود به محل كار می بردند، اكثریت آنها فرزندانشان را نزد خانواده خود نگهداری می كردند. برخی در مهدكودك و برخی اندك كه امكان آن را داشتند، در نزد پرستار نگهداری می كردند. اكثریت باتفاق كارآفرینان ساعات غیركاری خود را در كنار فرزندان می گذرانند. برخی از آنها فرزندان خود را كه به سن اشتغال رسیده اند در كسب و كار خود جذب كرده اند.


    ▪ جلب همكاری محارم:
    در مواردی كارآفرینان مورد مطالعه برای تخفیف موانع خانوادگی برخی از محارم خود از قبیل پدر، برادر، فرزند و سایر مردان محرمی كه می توانستند با آنها همكاری كنند را به كار می گماشتند. در اینصورت تا حدود زیادی مخالفت های همسرانشان كاهش می یافت.


    ▪ تشكیل تیم با همسر:
    در اكثر موارد كارآفرینان مورد مطالعه یا در ابتدای راه و یا در مسیر توسعه سعی نمودند كه مشاركت همسران خود را در كسب و كار ایجاد شده جلب كنند. هرچند كه برخی از آنان برای این منظور مسیر دشواری را طی نمودند اما آنها اذعان داشتند كه با این روش توانستند به موفقیت های زیادی دست یابند.


    ▪ اثبات موفقیت:

    اكثر كارآفرینان مورد مطالعه همواره سعی كرده اند تا با سرعت بیشتری به موفقیت هائی دست یازند كه بتوانند از این طریق توانمندی خود را اثبات كنند. برخی از آنان از این طریق توانسته اند عقیده همسر و یا خانواده های خود و همسر را تغییر دهند. به طوریكه با مشاهده موفقیت های زنان كارآفرین مخالفت ها كاهش یافته و جای آن را همكاری گرفته است.
    ۲) علمی


    ▪ موانع:

    موانعی عملی برای كلیه كارآفرینان اعم از مرد و زن وجود دارد اما شدت آن برای زنان بیشتر می باشد. بالا بودن نسبت بی سوادی در زنان نسبت به مردان (مردان ۱۵% ـ زنان ۲۵%) ـ پائین بودن نسبت حضور زنان در برخی رشته های دانشگاهی از جمله فنی ـ مهندسی و كشاورزی (سهم زنان در رشته فنی ـ مهندسی ۴/۹% و در رشته كشاورزی و دامپروری ۸/۱۷%) ـ پائین بودن سهم حضور زنان در مشاغل كارشناسی و مدیریتی و به تبع آن نبود فرصت مناسب جهت حضور در برنامه های آموزش حرفه ای در حین كار دلایلی است كه موانع علمی را برای كارآفرینان زن بیشتر می كند. به طور كلی هر چه تحصیلات كارآفرینان بالاتر باشد، موانع عملی آنان نیز كمتر بوده و یا اساساً مانع جدی در این زمینه ندارد. موانع علمی بیشتر متوجه كارآفرینان كم سواد و یا كارآفرینانی است كه فاقد مهارت های و دانش كافی در حرفه خود می باشند.


    كارآفرینان مورد مطالعه در غالب موارد، نسبت به زمینه های علمی زیر احساس نیاز می كنند:

    ـ دانش و مهارت های مدیریتی
    ـ دانش و مهارت های مالی و حسابداری
    ـ دانش و مهارت های اطلاعاتی
    ـ دانش مقررات و قوانین حقوقی
    ـ دانش و مهارت های فروش و بازاریابی
    ـ دانش فنی و تخصصی حرفه خود


    ▪ تدابیر و ابتكارات :
    به جز مواردی اندك، اكثر كارآفرینان مورد مطالعه دوره ای یا برنامه ای در این زمینه نگذرانده اند. اما بدلیل انجام اقدامات لازم در مرحله ایجاد و توسعه كسب و كار خود، ضعف های موجود را از طریق زیر جبران كرده اند:

    ـ جلب همكاری همسر
    ـ استفاده از كارشناسان دولتی
    ـ استفاده از اطلاعات آشنایان و دوستان
    ـ همكاری فرزند
    ـ مطالعه و مشاهده تجارب دیگران

    ● موانع سازمانی و تدابیر و ابتكارات بكارگرفته شده در رفع یا كاهش آنها

    موانع سازمانی از جمله موانعی است كه برای كلیه كارآفرینان اعم از زن و مرد مشاهده می شود. اما بدلیل سهم حضور كمتر زنان در عرصه های اقتصادی به ویژه در ایجاد كسب و كار و مشاغل مدیریتی بدیهی است كه با موانع سازمانی بیشتری روبرو می شوند.
    اكثر كارآفرینان مورد مطالعه در مقطع ایجاد كسب و كار با چهار مانع جدی روبرو بوده اند:

    ▪ مالی

    ـ موانع: اكثر كارآفرینان مورد مطالعه در مرحله ایجاد و نیز مرحله توسعه بدلایل زیر با مشكل مالی مواجه بوده اند:
    فقدان یا كمبود سرمایه شخصی: اكثر كارآفرینان در مرحله ایجاد كمبود سرمایه شخصی داشته اند.


    مشكل دریافت وام:
    در برخی موارد كارآفرینان نتوانستند از تسهیلات بانكی استفاده كنند.


    دلایلی كه از سوی آنان اظهار شده عبارتند از:
    ـ عدم ارائه تسهیلات بانكی:

    سازمانهای سیاستگذار و یا بانكها برای برخی زمینه ها مبادرت به پرداخت وام می كنند و برای بعضی حرفه های دیگر امكانی جهت وام وجود ندارد. در نتیجه برخی از آنان از وام بانكی استفاده نكرده اند كه البته تعداد آنها اندك است.

    ـ عدم پذیرش طرح های توسعه:
    در مرحله توسعه كسب و كار استفاده از هرگونه وام بانكی توسط كارآفرینان، مستلزم تهیه و ارائه طرحی مشخص می باشد. در برخی موارد طرح ارسالی مورد قبول دستگاههای تصمیم گیر ذیربط واقع نمی شود و یا در برخی موارد با تأخیر و بواسطه پیگیری فراوان كارآفرینان موافقت حاصل می شود.


    ـ تأخیر در پرداخت وام:
    در بیشتر مواقع بدلیل محدودیت های اعتباری و نیز تشریفات اداری وام ها دیر پرداخت می شود كه موجب كندی و تعویق فعالیت های توسعه شده است.

    ـ وثیقه و ضمانت بانكی:
    شرایط پرداخت وام در سیستم بانكی مبتنی بر ارائه اسناد و مدارك عدیده معتبر از جمله وثیقه ملكی و ضامن می باشد. برای برخی ارائه وثیقه ملكی و یا ضامن مشكلاتی به همراه می آورد كه در نتیجه عملاً نتوانسته اند از این امكان برخوردار شوند.

    مشكل نقدینگی:
    برخی كارآفرینان بدلایل تأخیر در دریافت اقساط قراردادهای منعقده با مشتریان به ویژه كسب و كارهائی كه دارای مشتریان تقریباً انحصاری است، با مشكل نقدینگی مواجه بوده اند.

    تدابیر و ابتكارات:
    اكثر كارآفرینان علیرغم مشكلات و محدودیت های مالی ابتكاراتی جهت رفع مشكل مالی داشته اند:

    جذب سرمایه های مردمی:
    برخی از كارآفرینان مورد مطالعه از طریق ایجاد تعاونی و جذب سرمایه اعضاء بعنوان آورده اولیه اقدام نموده اند. برخی دیگر كه كسب و كار خود را به صورت شركت خصوصی ایجاد كرده اند، با جذب سرمایه های مردمی آنان را در مالكیت برخی از منابع شركت سهیم كرده اند.

    ایجاد درآمد جدید:
    كارآفرینان از طریق انجام فعالیت های تجاری، افزایش تولید، تهیه و ارائه طرح های جدید به نهادهای ذیربط، ایجاد كسب و كار جدید در راستای كسب و كار موجود، تدوین خصوصی در حرفه و یا تأسیس آموزشگاه در همان زمینه و جذب شریك نسبت به ایجاد درآمد جدید و در نتیجه كاهش محدودیت های مالی اقدام نموده اند

    ـ استفاده از وام
    ـ جذب سرمایه گذاری خارجی
    ـ استقراض از اقوام و آشنایان

    ▪ فیزیكی

    موانع :
    اكثر كارآفرینان در مرحله ایجاد كسب و كار با موانع فیزیكی مواجه بودند. در مراحل توسعه نیز تا حدودی بعنوان یكی از موانع آنها مطرح می باشد.

    مواردی كه در این زمینه برای آنان مشكل آفریده به ترتیب درجه اهمیت عبارتند از:
    ـ كمبود و یا نبود مكان كسب و كار
    ـ كمبود امكانات سخت افزاری و نرم افزاری
    ـ مشكل تأمین مواد اولیه

    تدابیر و ابتكارات:
    كارآفرینان به منظور تعدیل موانع فیزیكی و برخورداری از امكانات حداقل به اقداماتی چند دست زدند:

    استفاده از بخشی از محل مسكونی خود:
    برخی از كارآفرینان مورد مطالعه در مرحله ایجاد بدلیل عدم توانائی مالی و از طرفی ممانعت های همسر (در مورد كار خارج از منزل) به ناچار بخشی از فضای خانه خود را به مكان كسب و كار اختصاص دادند. حتی آنان كه توانستند در مرحله توسعه به مكان های دیگری دست پیدا كنند، در برخی امور مربوط به كسب و كار همچنان از بخشی از خانه خود استفاده می كنند.


    استفاده از امكانات فیزیكی نهادهای عمومی:
    تقریباً كلیه كارآفرینان روستائی مورد مطالعه بدلیل عدم برخورداری از مكان مناسب، بسیاری از فعالیت های خود را در نهادهای محلی انجام می دهند.


    اجاره مكان مناسب:
    اكثر كارآفرینان مكان های كسب و كار خود را اجاره كرده اند.

    استفاده از حمایت های مردمی:
    برخی از كارآفرینان جهت جبران كمبود مكان و سایر امكانات فیزیكی از كمك های مردمی بهره مند شده اند. این روش عمدتاً در مناطق روستائی و یا در فعالیت های فیزیكی بكار گرفته می شود.

    استفاده از حمایت های خانوادگی:
    تعداد اندكی از كارآفرینان از امكاناتی كه همسرانشان و یا پدرانشان در اختیار گذاشته اند از جمله مكانی برای كسب و كار و یا ساخت و تأمین بخشی از امكانات سخت افزاری استفاده نموده اند. www.migna.ir

    ● بازاریابی و فروش


    ▪ موانع:
    مطالعه نشان می دهد كه اكثر كارآفرینان با موانع بازاریابی و فروش مواجه می باشند. به طور كلی مواردی كه می توان در این دسته از موانع به آن اشاره كرد، عبارتند از: بازاریابی، فروش، صادرات، مشتری انحصاری.
    موانع برحسب دلایل طیف گوناگونی را ایجاد نموده است. این دلایل را می توان به چهار دسته كلی تقسیم نمود:


    ۱) عدم شناخت كافی چگونگی ورود به بازار و توسعه حضور در بازار:
    كارآفرینان مورد مطالعه در اغلب موارد شناخت كافی در بازار صنعت كسب وكار خود، كانال های ارتباطی، مراحل ورود به بازار و راههای توسعه خود در بازار را ندارند.


    ۲) عدم برنامه ریزی و اقدامات حمایتی دستگاههای سیاستگذار:
    تاكنون در زمینه ایجاد تسهیلات برای عرضه محصول آنان به بازار هیچگونه برنامه ریزی و مساعدتی از سوی دستگاههای ذیربط انجام نشده است.

    ۳) كمبود منابع مالی:
    نیمی از كارآفرینان بدلیل محدودیت های مالی نتوانسته اند حضور فعال تری در ایجاد بازارهای جدید برای محصول خود داشته باشند، در نتیجه فروش محدودی دارند
    نبود مشاور و راهنما: بسیاری از كارآفرینان در مرحله ایجاد و حتی توسعه كسب و كار خود مشاور و راهنمائی مناسب برای خود نداشته اند. آنچه دریافت كرده اند از طریق تجارب شخصی، تأثیر مدیران قبلی و مشاهده تجارب دیگران بوده است و هیچگاه با نهادی كه نقش مشاور را در صنعت خود ایفا نمایند، برخورد نداشته اند.

    ۴) تدابیر و ابتكارات:

    اكثر كارآفرینان مورد مطالعه
    ● منابع انسانی

    ▪ موانع :
    مهمترین منانع مطرح شده از سوی كارآفرینان مورد مطالعه ناباوری نسبت به توانائی زنان است. كاركنان آنان همچون دیگران، بدلیل نگرش منفی به زن و مدیریت وی، نسبت به كارآفرینی زنان ناباور بودند. این مانع عمدتاً در مقطع ایجاد كسب و كار مطرح بود و در ادامه كاهش و یا محو گردیده است. در روستاها، علاوه بر این مورد، كاركنان زن نیز دشواریهای دیگری برای كارآفرینان ایجاد می كردند و بدلایل زیر در ابتدای شكل گیری كسب و كار حتی از حضور اجتماعی پرهیز می كردند:


    ـ حساسیت همسران

    ـ ناپسند بودن مواجهه با مردان از لحاظ هنجارهای محلی

    ـ نگرانی از مسئولیت پذیری

    ـ نگرانی از كار در خارج از خانه


    ▪ تدابیر و ابتكارات :
    كوشش های انجام شده توسط كارآفرینان مورد مطالعه به شرح زیر می باشد:

    ـ ایجاد محیط عاطفی:
    اكثر كارآفرینان مورد مطالعه در فضای كسب و كار خود رابطه ای عاطفی با پرسنل و اعضاء خود ایجاد كرده اند. این فضا كمك كرده كه بسیاری از مسائل مبتلا به درونی رفع گردد و نه تنها رابطه بین كاركنان و كارآفرینان را تسهیل نموده بلكه به عنوان راهگشای بین كاركنان نیز مطرح است. این سبك از برخورد را می توان “اهرم تقویت كننده روابط درون سازمانی“ نامید.


    ـ ایجاد شبكه همكاری:
    تعدادی از كارآفرینان مورد مطالعه به جای جذب نیروی رسمی و استخدام كاركنان اقدام به جذب نیروهای مورد نیاز خود از طریق ایجاد ارتباط شبكه ای و در چارچوب قراردادهای خرید خدمت نموده اند.

    ـ ساماندهی نقش درآمدساز اعضاء در خانه: اكثر كارآفرینان روستاهای مورد مطالعه كه عدم پذیرش مسئولیت كاركنان زن مواجه بودند، تصمیم به ساماندهی كسب و كار خود براساس نقش درآمدساز زنان در خانه و حضور غیرمستقیم آنان گرفنتد. این شیوه كه عمدتاً در روستا مشاهده می شود، در عمل پاسخ مثبت داده است.

    ● موانع محیطی و تدابیر و ابتكارات بكار گرفته شده در رفع و یا كاهش آنها
    كارآفرینان با موانع دیگری كه متأثر از محیط اجتماعی ـ فرهنگی ـ سیاسی و اقتصادی است، مواجه می باشند. موانعی كه صرفاً با كوشش فردی آنان قابل رفع نیست. بلكه نیازمند اصلاحات و تحولات تدریجی ارزش آفرین در محیط است.


    ▪ فرهنگی ـ اجتماعی


    ـ موانع:
    نگرش جامعه به زن و تصویری كه از نقش و ویژگی های او در باور عمومی وجود دارد، او را در محدوده ای از وظایفی خاص قرار می دهد. قضاوت در مورد مسئولیت، نقش و توان او براساس این محدوده سنجیده می شود. به طور كلی موانع فرهنگی ـ اجتماعی عبارتند از:


    ۱) عكس العمل های منفی اجتماعی:
    كارآفرینان مورد مطالعه در اغلب موارد به ویژه آنها كه یا از نظر موقعیت زمانی و مكانی در محدودیت های زیادی به سر برده اند و یا در حرفه هائی مغایر با پذیرش عمومی جامعه كارآفرین شده اند، فشار زیادی را از سوی محیط خود پذیرا گشته اند و با عكس العمل های متعدد در شروع كسب و كار در قالب مضامینی همچون “زن را چه به این حرف ها“ مواجه بودند.

    ۲) برخوردهای منفی سازمان ها و مؤسسات اقتصادی ـ اجتماعی:
    به طور طبیعی فرهنگ هر جامعه در متن فرهنگ سازمانی رسوخ می كند، از همین رو همان نحوه برخورد در سازمان های اقتصادی ـ اجتماعی به چشم می خورد. این برخوردها یا به صورت مستقیم و اظهارنظر منفی در مقابل ابتكارها و نوآوریها بروز پیدا می كند و یا به صورت تأخیر در ایجاد و توسعه كسب و كار و عدم ارائه امكانات لازم و برخورد بی تفاوت با موضوع نمایان می گردد. برای بسیاری از كارگزاران این سازمان ها بویژه در شروع بسیار سنگین بوده كه یك زن به طور مستقل و جدا از چتر حمایتی یك مرد بتواند با ابتكار عمل، خلق و ایجاد یك ایده، كسب و كار جدیدی تأسیس نماید. www.migna.ir


    ۳) ناامنی اجتماعی:
    این باورها سبب شده است كه فضائی امن برای حضور زنان در برخی صحنه ها فراهم نباشد. بعنوان مثال رفت و آمد آنها در برخی مكانها، سفرهای داخلی و خارجی، رانندگی در جاده های بین شهری مواردی است كه یا به تنهائی برای یك زن امكانپذیر نیست و یا به سختی انجام می شود.


    ـ تدابیر و ابتكارات:
    كارآفرینان مورد مطالعه ضمن پذیرفتن این واقعیت كه نگرش و برخورد اجتماعی و نیز نگاه برخی مسئولین به زن و نقش اجتماعی او چندان مناسب فعالیت های كارآفرینانه نیست، به منظور كم شدن تأثیر موانع فرهنگی و اجتماعی بر كسب و كار خود راههائی را برای مقابله با آن برگزیده اند:

    ۱) رعایت ضوابط اجتماعی و جلب اعتماد مردم:
    اكثر كارآفرینان مورد مطالعه حساسیت زیادی در مورد رعایت ضوابط و مقررات حقوقی و اداری داشته و همواره سعی كرده اند كه كلیه قوانین را اجرا نمایند و از این نظر حتی شاخص هم بوده اند. به طوریكه نسبت به انجام تعهدات خود به بانكها، وزارت دارائی، وزارت كار، بیمه، شهرداری و. . . به موقع اقدام نموده اند. این نحوه برخورد باعث می شود كه هم در میان مردم و هم در میان مسئولین جلب اعتماد نمایند.

    ۲) مدارا و گفتگو و استفاده از مهارت های ارتباطی:
    آنها معتقدند كه تنها از این شیوه می توان به اهداف خود رسید چرا كه هرگونه برخورد تند نسبت به مخالفت ها و تحقیرهای اجتماعی نه تنها مسیر را باز نمی كند بلكه تخریب كننده نیز می باشد. از این رو با تحمل فشارهای مضاعف سعی می كنند از طریق مدارا و گفتگو به قانع نمودن اذهان عمومی و عناصر مسئول بپردازند.

    ۳) اثبات موفقیت:
    تقریباً كلیه كارآفرینان همانطور كه از این طریق توانسته اند، موانع خانوادگی خود را كاهش و یا رفع نمایند. از همین طریق نیز زمینه را برای پذیرش كسب و كار خود در نزد مسئولین مربوطه و اذهان عمومی بوجود می آورند. به طوریكه با مشاهده پیشرفت ها و موفقیت های روزافزون آنان، تغییری نسبی در باورها پدید می آید.

    ۴) استفاده از محارم:
    برخی از كارآفرینان به منظور رفع موانع اجتماعی، به ویژه ناامنی های اجتماعی در مرحله اول از همسر و سپس از سایر محارم استفاده می كنند.

    ۵) استفاده از دانش حرفه ای:
    اكثر كارآفرینان شهری مورد مطالعه به ویژه آنان كه از تحصیلات بالاتری برخوردارند، سعی در به روز نگه داشتن دانش حرفه ای خود دارند. از این طریق فرصت مناسبی برای خود بوجود می آورند كه برخورد با آنها صرفاً حرفه ای باشد. در مناطق روستائی كارآفرینان بدلیل محدودیت های محیطی و پائین بودن سطح سواد و در نتیجه عدم توانائی های لازم از این روش نتوانسته اند به صورت مؤثر استفاده نمایند.

    ۶) استفاده از دانش مذهبی:
    اعتقاد و باور عمیق مذهبی در اقشار مختلف مردم، سبب می شود كه ارزش هائی در فرهنگ جامعه بوجود آید و معیاری برای شناخت و تصمیم و انتخاب می گردد و به عبارتی بایدها و نبایدها را مشخص می سازد به همین دلیل برخی از كارآفرینان مورد مطالعه در مرحله جلب حمایت های مردمی و مسئولین از اعتقادها و باورهای ارزشی آنها و خود بهره جسته و با طرح موضوعاتی از قبیل “نقش اجتماعی زنان صدر اسلام“، “كسب درآمد حلال“، “كسب و كار مشروع“ برخی از سدها را شكسته اند. برخورداری كارآفرینان از دانش مذهبی وسیله خوبی برای مقابله با سوءتعبیرها بوده است.

    ۷) استفاده از تجربه عملی:
    اكثر كارآفرینان مورد مطالعه قبل از ایجاد كسب و كار خود، تجارب عملی به صورت فردی و در سطح محدودی در زمینه حرفه خود داشته اند. به همین دلیل با اتكاء به تجارب عملی توانسته اند راه را برای خود باز نمایند و مشكلی از بابت اثبات توانمندی و اشراف بر حرفه خود در نزد عموم نداشته اند.

    ۸) صداقت و صراحت لهجه:
    كلیه كارآفرینان مورد مطالعه ضمن استفاده از روش های مدارا و گفتگو و ارتباط مؤثر همواره بواسطه صداقت و صراحت لهجه خود توانسته اند بسیاری از موانع اجتماعی را پشت سر گذارند. آنان با این ویژگی در مسیر توسعه كسب و كار چهره صادقی از خود در نزد اذهان عمومی ساخته اند كه موجب اعتبار و اعتماد نسبت به آنان گردیده است و در این شرایط به بسیاری از موانع اجتماعی فائق آمده اند.

    ۹) تشكیل روحی با استفاده از باورهای اعتقادی و عرفانی (توكل):
    تكیه بر خداوند و مددجوئی از او از جمله روش های عمومی كارآفرینان مورد مطالعه در مواجهه با مشكلات و فشارهای اجتماعی بوده است. آنها با طرح مضامینی هم چون “موتور محركه من خداوند است“ توكل را اصلی غیرقابل تردید در كار خود می دانند. اكثر كارآفرینان مورد مطالعه اظهار داشته اند كه از این طریق آرامش درونی یافته و در مقابله با بسیاری از حوادث و موانع مصمم تر و مقاوم تر شده اند.



    ● قانونی
    ▪ موانع:
    موانع قانونی برای زنان كارآفرین بسیار محدود است چون تقریباً در كلیه قوانین اقتصادی تفكیك جنسیت وجود ندارد. بنابراین بخشی از موانع موجود نه تنها خاص زمان بلكه برای كلیه كارآفرینان می باشد. بخش دیگر ناشی از محدودیت های فرهنگی و اجتماعی است كه در برخی زمینه های قانونی سایه انداخته است. از جمله می توان به عدم پذیرش و اقامت یك زن تنها در برخی اماكن مانند هتل ها اشاره نمود.

    ۱) تدابیر و ابتكارات:
    برخی از كارآفرینان كه با چنین موانعی روبرو بوده اند راههای زیر را برای رفع آن اتخاذ كرده اند.

    ۲) شناخت و تسلط به قوانین و مقررات:
    اكثر كارآفرینان مورد مطالعه سعی كرده اند شناخت نسبتاً كاملی از قوانین و مقررات مربوط به حرفه خود كسب نمایند تا از این طریق بتوانند به خوبی ضوابط را رعایت نمایند و مشكلی از این لحاظ برای آنان پیش نیاید.

    ۳) برخورد فعال جهت پیشنهادهای اصلاحی و بازنگری در قوانین:
    اندكی از كارآفرینان مورد مطالعه بویژه آنها كه در انجمن ها و محافل حرفه ای حضور دارند، در جهت پیشنهاددهی در اصلاح و بازنگری قوانین مرتبط با حرفه خود مشاركت جدی داشته اند.

    ۴) برقراری ارتباط با سازمان های ذیربط:
    برخی از كارآفرینان ارتباط مستمر و مؤثری با نهادهای ذیربط برقرار كرده اند تا از این طریق ضمن اشراف بیشتر بر شرایط حقوقی و قانونی حاكم بر حرفه خود با اركان مختلف نهادهای مذكور آشنائی كامل پیدا كنند.

    موانع پيشرفت زنان كارآفرين

    گفته مي‌شود كه زنان در دستگاه‌هاي اجرايي كم‌تر ديده مي‌شوند، آيا به همان نسبت نيز در كانون‌هاي كارآفريني، حضور محدودي دارند؟
    براساس آخرين گزارش‌ها از كارآفريني در جهان توسط كالج بابسون در بابسون پارك ماساچوست و مدرسهء كار لندن، مردها نسبت به زنان، كارهاي بيش‌تري را راه‌اندازي مي‌كنند. براساس همين گزارش زنان، نسبت به مردها كم‌تر خوش‌بين بوده، اعتماد به نفس كم‌تري به مهارت‌هاي كارآفريني خود داشته و نسبت به موفق شدن در كار بيش‌تر از مردها نگران مي‌شوند.

    زنان كارآفرين در عرصهء بيوتكنولوژي براي توسعهء فعاليت‌هاي خود از آموزش‌هاي تخصصي دانشگاهي، برگزاري سمينارها و به كارگيري متخصصين بهره مي‌گيرند.

    گرچه حضور دانشمندان زن در بخش علوم زيستي چشمگير است اما تعداد زنان كارآفرين در اين زمينه اندك است. خوشبختانه تعدادي از دانشگاه‌ها و موسسات به بررسي و حل اين موضوع پرداخته‌اند.
    امي ميلمن، نمايندهء اسپرينگ برد كه يك ارگان غيردولتي در واشنگتن دي‌سي است و براي زنان كارآفرين منابع مالي و فرصت‌هاي شغلي فراهم مي‌كند، مي‌گويد: «گرچه كارآفرينان در بخش بيوتكنولوژي نسبت به همتايان خود براي حمايت از محصولات و تكنولوژي‌هاي خود مشكلات كم‌تري دارند اما براي ارايهء قابليت‌ها، مهارت‌ها و توانايي‌هايشان به افرادي كه خارج از حوزهء فعاليت‌آن‌ها هستند شرايط سختي دارند و با وجود حضور گستردهء زنان در آموزش‌هاي پزشكي و علمي، آن‌ها در دنياي فعاليت‌هاي گروهي مجبور هستند بين پيشرفت مديريتي و مادر بودن يكي را انتخاب كنند.
    كارآفرينان علوم زيستي دريافته‌اند كه تعداد رو به افزايشي از زنان با استقبال از پيشنهاد بخش مطالعات و برنامه‌ريزي كارآفرين مركز «استن فورد» و سازمان‌هاي صنعتي مثل «پتسرا» و بخش علوم زيستي كانون زنان مريلند به مطالعه در رشته‌هايي چون (IP) حقوق معنوي، مالكيت و مديريت پرداخته‌اند.
    هيچ يك از زنان فعال در زمينهء بيوتكنولوژي دوست ندارند كه جنسيت آن‌ها در روند زندگي‌شان تاثير منفي بگذارد، البته آن‌ها مي‌گويند: «در نظر نگرفتن اين موضوع هم در آموزش و تحصيل و هم در دنياي فعاليت‌هاي گروهي غيرممكن است. البته استثناهايي نيز وجود دارد، مثلا زني كه علاقه‌مند به پيشرفت در كار مديريت است به خاطر صرف وقت براي فرزندانش در اين زمينه پيشرفت نمي‌كند.»
    «نانسي هاپكينز آمگن» استاد زيست‌شناسي دانشگاه ماساچوست مي‌گويد:«كودك فقط يك كلمهء چهار حرفي نيست، در حالي كه امروزه 46 درصد از زنان در بخش بيوتكنولوژي به درجهء دكترا مي‌رسند و از بين 50 دپارتمان بيولوژي كشور 30 درصد زنان استاديار و 15 درصد استاد مي‌شوند، تنها دليل دور شدن زنان از اهدافشان، صرف وقت براي خانواده است.
    در تلاشي براي كاهش مشكلات زنان در دنياي تحصيل، يك كنسرسيوم متشكل از 9 دانشگاه با شركت چارلز وست نمايندهء سابق MIT و يك گروه از 19 دانشگاه تشكيل شده كه سياست و جرياناتي را به كار گرفتند تا به زنان كمك كنند كه با وجود تعهدات و وظايف خانوادگي بتوانند به آخرين درجهء دانشگاهي دست پيدا كنند و بنياد MIT اكنون توسط سوزان هاكفيلد اداره مي‌شود و پيشنهاداتي را مبني بر كمك هزينه‌هاي تحصيلي براي نگهداري از كودكان، فرصت‌هاي زماني، كاهش زمان براي رسيدگي به نيازهاي خانوادگي ارايه كرده است.

    همين طور تعدادي از مدارس كار در ايالات متحده پيشنهادات گسترد‌ه‌اي داشته‌اند مثل اضافه كردن رشته‌هاي كارآفريني و مديريت در زمينهء رشتهء بيوتكنولوژي.

    «لين جانسون لنگر» رييس امور مالي بيوتكنولوژي جان هاپكينز در بالتيمور مريلند مي‌گويد: «علاقهء بسيار زيادي براي كمك به زنان، چه در زمينهء دستيابي به كارآفريني و چه رسيدن به سطح بالاي مديريت در صنعت بيوتكنولوژي وجود دارد.»

    لنگر اكنون در حال بررسي نيازهاي يك دكتر است تا بداند چگونه مي‌تواند يك كارآفرين و مدير موفق باشد. او گفت: «اكنون دانشگاه تلاش گسترده‌اي مي‌كند تا تعداد زيادي از زنان اين رشته از آموزش‌هاي مديريت و كارآفريني نيز برخوردار شوند اما در حال حاضر تعداد كمي از زنان كارآفرين در رشتهء بيوتكنولوژي فعاليت دارند.


    «كريستين نجاريان» معاون MBA مي‌گويد: «اين يك شروع است.»


    35 درصد از دانشجويان فارغ‌التحصيل از مدرسه كار استن فورد را زنان تشكيل مي‌دهند و ما براي زنان در سطح جهاني تلاش مي‌كنيم.
    «ماريا پيتون» در مدرسهء واشنگتن دانشگاه پنسيلوانيا در فيلادلفيا مسوول بخش اجرايي است او مي‌گويد: «تحقيقات نشان داده است كه زنان به يك درجهء معين در يك سازمان مي‌رسند اما سپس آن را رها مي‌كنند.»


    شايد تمام اين حقايق و استنباط‌ها بيش‌تر از اين كه علت يا تاثير بر اين موضوع باشند در ارتباط با آن بوده‌اند.


    بدون در نظر گرفتن جنسيت، كارآفريناني كه داراي سمت دانشگاهي پايين هستند و يا تجربهء مديريتي عالي ندارند، نسبت به كساني كه واقعا در اين زمينه غني هستند مشكلات بسيار زيادي دارند. به عبارت ديگر مسالهء شركت محدود زنان كارآفرين در جامعهء بيوتكنولوژي مثل بلاتكليفي مسالهء مرغ و تخم‌مرغ نيست.



    ● جمع بندی


    به گونه ای كه مشاهده گردید كارآفرینان مورد مطالعه علیرغم محدودیت های فردی، سازمانی و محیطی توانسته اند از حصار موانع موجود عبور كرده و با خلق اثر و بكارگیری تدابیری نو، مسیر كارآفرینی خویش را هموار نمایند. تجارب آنان نشان می دهد كه می توان در شرایط محیطی موجود نیز مؤسس، خلاق، مبتكر و نوآور و اثربخش بود اما تصویر محدودیت ها نشان از آن دارد كه چنانچه كوششی اجتماعی در جهت رفع و حذف آنها صورت نگیرد موجبات اتلاف ظرفیت های مستعد نیمی از جمعیت كشور را فراهم خواهد ساخت. در این مقطع دخالت ویژه دولت لازم می آید تا به دور از طرح هرگونه شعار نسبت به سیاست های حمایتی و قانونمند نمودن كارآفرینی زنان همت گمارد. مشاهده ورود داوطلبان دختر به دانشگاهها به نسبت ۶۲ درصد، ضرورت توسعه سهم زنان در اقتصاد ملی، مقابله با بحران بیكاری و گشودن سرفصل كارآفرینی در برنامه های اقتصادی كشور نیازمند بصیرتی عمیق تر در شناخت مسئله و اراده ای قوی تر در ساماندهی آن می باشد.




    فیروزه صابر / شبکه زنان کارآفرین

    موانع پيشرفت زنان كارآفرين عنوان / ترجمه: فرشته جودكي

    میگنا
    ویرایش توسط بهمن پور : 2014-02-19 در ساعت 21:59

  2.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •