عقل: قوه دریافت و ادراک خوب یا بد امور یا نیک و بد اعمال است . عقل نیروی حسابگر است که خداوند به انسان داده تا به کمک آن نیک و بد را بشناسد و حق و باطل را تمیز دهد و مسیر خویش را به مقصد کمال و سعادت برگزیند .
دانش :دانایی ، آگاهی داشتن ، امر یا مطلبی را درک کردن است . "دانش ، استدلال در باره اطلاعات و دادهها براي دستيابي به كارايي ، حل مسائل ، تصميمگيري ، يادگيري و آموزش است" . (بكمن)
تجربه :آزمودن امور و آزمایش کردن است . واژه «تجربه» را معمولاً زمانی به کار می بریم که یافته های ما، درباره یک پدیده، از طریق مشاهده، آزمایش و یا اندازه گیری، قابل تحقیق و داوری باشد.
معنای واژه های تفکّر، تعقّل و معیار:
تفکّر: به زبان ساده، تفکر جریانی است که طی آن معلومات خود را به نحوی مناسب در کنار هم قرار میدهیم تا بتوانیم به یک نتیجهی جدید برسیم. به عبارت دیگر تفکر ما رابه بررسی عمیق امور وا می د ارد تا از آنها نتیجه مطلوب ومعقول به دست آوریم .
تعقّل: استعداد درک وتشخیص صحیح امور ومقایسه و نتیجه گیری درست از آنها را عقل وبه کاربستن فرامین عقل را تعقل گفته و صاحب وبه کار گیرنده آنرا عاقل وخردمند خوانند.
معیار :اندازه و پیمانه ، مقیاس و آلت سنجش ، سنگ محک و ترازو برای سنجش زر ،
منبع:مهارت های زندگی