فرهنگِ نذری دادن در کشورِ ما از دیرباز مرسوم بوده و همواره به مناسبتهای گوناگون و در ماههای ویژه، این موضوع فراگیری بیشتری پیدا کرده است. اما متأسفانه گاه، افرادی که به این امرِ نیکو و خیر مبادرت میکنند، بیاعتنا به برخی مسائل، تنها راهِ اسراف در پیش میگیرند. برخی به بیراههی تجملگرایی و اِسراف کشیده میشوند و این موضوع انتقاداتِ بسیاری را به خود معطوف میکند. از طرفی پس از توزیعِ غذاهای نذری میانِ مردم، ظروفِ یکبارمصرف، تمامِ سطحِ خیابانها را پُر میکند و برای پاکبانان، دردسری دوچندان ایجاد میکند.
در این میان، تعدادی از ناشران خلاقیت به خرج داده و کاری کردهاند که خبرش در فضای رسانهای منعکس شده و مایهی خوشحالی توأم با شگفتی شده است؛ طرحِ نذری کتاب! البته گفتنیست این طرح جدید نیست و یازدهمین بار است که دورهی طرحِ نذرِ کتاب برگزار میشود که در ماهِ مبارکِ رمضان نیز با شعارِ "نذری خواندنی پیش از افطار" اجرا شد.
با اینحال، اشتراک گذاشتن کتاب برای افزایشِ سرانهی کتابخوانی، دغدغهایست که علاقهمندان به این مقوله، مدتهاست برای آن تلاش میکنند. به عنوانِ مثال خبرِ تشکیلِ جنبشی به نام کتاب در گردش امسال در شبکههای مجازی و نشریات اعلام شد که این شعار را دنبال میکرد؛ " کتاب تنها یک دوست نیست، بلکه برایتان دوست هم پیدا میکند." ایده هم بسیار جالب است. کتابهایتان را در مکانهای عمومی جا میگذارید تا افرادِ بیشتری بتوانند از کتابهایی که قبلا خواندهاید استفاده کنید و به این ترتیب به عضویتِ کتابخانهی رایگانِ جهانی در میآیید. این جنبش در 132 کشورِ جهان شناخته شده است و به عبارتی شبکهای هوشمند است که کتابخوانها را به طورِ ناشناس به هم پیوند میدهد. گویی کتابهایی که بارها خواندهاید و اکنون در قفسههایتان خاک میخورد، جانِ دوباره یافته و در ذهن و قلبِ خوانندهی بعدی جای میگیرد.
طبقِ آماری که فروردین امسال منتشر شده بود، یک میلیون و 420 هزار و 996 نفر در این زمینه فعالیت میکردند و 10 میلیون و 812 هزار و 418 کتاب در قالبِ این جنبش، به اشتراک گذاشته شد. و نکتهی دیگر اینکه، این جنبش سایتی هم دارد که در آن مکانهایی خاص را برای جا گذاشتنِ کتاب که اکثرا کافه، رستوران یا پارک هستند، معرفی شدهاند.
چنین اقداماتی در عصری الکترونیک که بازیهای رایانهای و انتشارِ مطالبِ این شبکهی اجتماعی به آن شبکه، صرفا برای فعال نشان دادنِ خود، رواج یافته و بدونِ هیچ تحقیق و جست و جو هر مطلبی به راحتی دست به دست میشود و گاه حقوقِ نویسنده یا ناشر به این ترتیب موردِ بیاعتنایی قرار میگیرد، بازگشتی زیبا به دورانیست که کتاب حرفِ اول را در شکلگیری اندیشه و فرهنگِ انسان میزد. نقشِ بیبدیل کتاب، کم کم در پیِ شتابِ زندگیِ ماشینی، کمرنگ شده است، اما اقداماتی که در ابتدا کوچک مینماید، سبب میشود تغذیهی روح دیگر بار، مزهی دلنشین خود را به مردم بچشاند و کتاب جای خود را میانِ مردم باز کند؛ هرچند این حرکات و جنبشها به مدتی طولانی برای به سرانجام رسیدن، نیاز دارد.
ناشرانِ ایرانی، حال در ادامهی طرحِ نذرِ فرهنگی که به نوعی با همان جنبشِ کتاب را بخوان و جا بگذار، مرتبط است، تاکنون نزدیک به 35 هزار جلد کتاب توزیع کردهاند. چه خوب است که همراه با غذای جسم، غذای روح نیز در اختیارِ مردم قرار گیرد و در این ایام، مردم دغدغهی خواندن داشته باشند و چه زیبا که بتوان کُتبِ مرتبط با ایام سوگواری یا عاشورا را نیز در اختیارِ مردم قرار داد. جالب اینکه شرطِ نذر، این است که پس از دریافت و خواندنِ کتاب، باید آن را در اختیارِ شخصی دیگر قرار دهید و این روند تا پنج نفر ادامه مییابد و نفرِ پنجم میتواند کتاب را پیشِ خود نگاه دارد.
طبق گفتهی دبیر ستادِ نذرِ کتاب، چنین طرحهایی ناشران، نویسندگان و خیرانِ فرهنگی را با موضوعِ اشاعهی فرهنگ و ادب، درگیر میکند. به این ترتیب میتوان در دورنمایی خوشبینانه، مردم را ضلعِ سومِ مثلثِ کتاب دانست که همراستا با این حرکت، در اشتراکگذاری فرهنگ تلاش میکنند.
چنین اقداماتِ سودمندی به جامعه کمک میکند تا سطحِ دانش و آگاهیشان ارتقا یابد به ویژه در ایامِ خاص و مهم برای ایرانیان. چند نفر از ما، واقعا آنچه را بر امام حسین(ع) در روزِ عاشورا گذشت، میدانیم و حقیقتِ قیامِ آن حضرت را در خِلال روایات دریافتهایم. رواجِ کتابخوانی در جامعه در چنین ایامی، سطحِ دانشِ ما را نسبت به مسائلی که به جهان اسلام مربوط است، افزایش میدهد و در این راستا میتوان از اقداماتِ مشابه نیز بهره بُرد تا دیگر بار فرهنگِ کتابخوانی با خانوادههای ایرانی عجین شود و کتاب جای خود را در سبدِ کالای خانوار بازیابد.
نگارنده: نسترن کیوانپور