سبک زندگی اسلامی از کتاب مفاتیح الحیاه تالیف حضرت آیت العظمی جوادی آملی ( دام ظله العالی )
گرچه مسئولیت اصلی توزیع ثروت بر عهده ی دولت هاست ، ثروتمندان نیز به گونه مستقیم مورد خطاب الهی قرار گرفته اند تا با پرداخت خویشاوندان ، مستمندان و دولت اسلامی که به صورت امانت الهی و با عنوان صدقات واجبه ( زکات) و خمس غنمیت و غیر آن د رمال آنان وجود دارد ، در رفع مشکلات جامعه سهیم گردند و زمینه رشد و تعالی خود و دیگران را فراهم سازند .
خدا در قرآن می فرماید : آنچه خدا از اموال مردم آن آبادی ها ، بدون پیکار مجاهدان ، به پیامبرش بازگردانید ، سهمی از آن به خدا اختصاص دارد که باید در راه او هرینه شود ، و سهمی از آن برای پیامبر و سهمی برای خویشاوندان او و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است . این تقسیم بدان جهت است که این اموال میان توانگران شما دست به دست نگردد . آنچه را که رسول خدا به شما پرداخت ( و نیز آموخت ) آن را بپیرید و آنچه شما را از آن بازداشت از آن دست بدارید و از خدا پروا کنید و با پیامبر او مخالفت نکنید که خدا سخت کیفر است . (1)
چند نکته از المیزان مرحوم علامه طباطبایی:
1- هر ثروتی که به دست می آید در حال پیدایش ، سهمی از آن، ملک اجتماع است . آن گاه سهم دیگری از آن به فردی که ما او را سرمایه گذار یا عامل ( تولید کننده ) می نامیم اختصاص می یابد . پس حقوق مالی اجتماع مانند خمس و زکات حقوقی است که اسلام آن را در حین پیدایش هرثروتی لحاظ کرده ، و اجتماع را شریک قرار داده است ، آن گاه فرد را نسبت به سهمی که مختص به اوست مالک و آزاد دانسته تا در هر کجا که بخواهد صرف نیازهای مشروع خود کند و هیچ کس حق هیچ گونه اعتراضی به او ندارد . مگر در شرایط اضطراری که اجتماع مورد تهدید واقع شود ، در این صورت بر افراد توانگر نیز لازم است برای حفظ حیات خود با پرداختن بخشی از اموال خود از خطر و تهدید جلوگیری کنند .
2- اسلام مصالح افراد را در اموال بیت المال کاملا مورد توجه قرار داد ، چون زکات را هشت سهم کرده و از آن سهام هشت گانه تنها یک سهم را به سبیل الله اختصاص داده و بقیه را برای تهیدستان و مساکین و کارمندان جمع آوری صدقات و مولّفه قلوبهم و دیگران تعیین کرده است و همچنین خمس را شش سهم کرده و از ان سهام شش گاه بیش از یک سهم برای خدا نگذاشته و باقی را برای رسول ، خویشاوندان او ، یتیمان ، مساکین و در راه ماندگان تعیین کرده است . این بدان جهت است که فرد ، یگانه عنصر تشکیل دهنده اجتماع است و جز با اصلاخ حال افراد ، اجتماع نیرومند پدید نمی آید .
3- به افراد مسلمانی که باید زکات پرداخت کنند این اختیار داده شده که زکات را به مصرف برخی از صاحبان سهام مثل تهیدستان و مساکین برساند . و این یک نوع احترام به استقلال [افراد ] است که اسلام آن را لحاظ کرده است مپر در مواردی که ولیّ امر و زمامدار اسلامی مصلحت اسلام و مسلمانان را در خلاف آن ببیند و از آن نهی کند ، در این صورت به دلیل وجوب اطاعتش ، واجب است از پرداخت [ مستقیم ] به افراد مصرف کننده خودداری گردد . (2)
هدف از توزیع
یکی از اهداف مظام اقتصادی اسلام رعایت عدالت در توزیع منابع و در آمد و ثروت است تا از انباشت مال و مصرف بی رویه ی آن ها جلوگیری شود و همگان از مواهب الهی بهره مند گردند و دستیابی افراد به منابع و در آمد هم بر مبنای حقوقی است که خاستگاهی دارند و این حقوق و خاستگاه آن ها را به صورت های زیر می توان بیان کرد :
1- حقوق عام افراد ، یعنی تمام افراد یک جامعه در استفاده کردن از امکانات و منابع و ثروت های عمومی یکسان اند و همگان براساس « اصل اباحه » می توانند در جهت افزایش عمران و آبادانی از این ثروت ها بهره بگیرند ، چنان که آیات « هُوَ اَنشَاَکُم مِنَ الاَرضِ و استَعمَرَکُم فیها» (3) ، « و لَقَد مَکَّنّاکُم فِی الاَرضِ و جَعَلنا لَکُم فیها مَعایِشَ قَلیلاً ما تَشکُرون » (4) ، « وسَخَّرَ لَکُم ما فیِ السَّمواتِ و ما فی الارضِ جَمیعًا (5) به این مطلب اشاره دارند .
2- حقوقی که از کار و تلاش افراد برمی خیزد و هر کسی که بیشتر کارکرد سهم بیشتری از ارزش افزوده می برد و دو آیه « ولا تَبخَسُوا النّاسَ اَشیاءَهُم » (6) و « و اَن لَیسَ لِلاِنسانِ اِلّا ما سَعی » (7) می توانند به این مطلب اشاره داشته باشند .
3- حقوقی که از نیاز آدمیان بر خیزد ، یعنی کسانی که به علتی غیر از تنبلی و تن پروری نتوانستند خود را مستحق دریافت درآمد از راه تلاش و کوشش کنند . اینان یا معلولان و ناتوانان ذهنی و بدنی ، سالخوردگان ، یتیمان و یا بیماران جامعه یا کسانی اند که به رغم فعالیت و تلاش ، به زمد واقعی کار خود دست نیافتند .
اسلام برای اینان ، د رمیان اموال توانمندان جامعه سهم لازم و واجبی قرار داده ، حتی بخشی از اموال توانمندان ( مانند زکات و..) را مستقیما حق این محرومان قرار داده و توانمندان را در این قسمت که سهم نیازمندان است ، مالک به حساب نیاورده است : « و فی اَموالِهِم حَقٌّ لِلسّائِلِ و المَحروم » (8). امام صادق (ع) هم فرمود : خدا در میان اموال توانگران برای تهیدستان حقوقی را به اندازه کفایت آنان واجب کرده است .. (9) با رعایت این معیارها می توان به توزیع عادلانه ثروت پرداخت و به هدف نظام اقتصادی دست یافت .
پاورقی ها
1- سوره حشر . آیه 7
2- ر.ک : ج9. ص 386- 388
3- سوره هود . آیه 61
4- سوره اعراف . آیه 10
5- سوره جاثیه . آیه 13
6- سوره اعراف . آیه 58
7- سوره نجم. آیه 39
8- سوره ذاریات . ایه 19
9- الکافی .ج3.ص 498