|
|
|
|
یکی از حکما پسر را نهی همی کرد از بسیار خوردن; که سیری مردم را رنجور کند {بیمار می کند} گفت: ای پدر گرسنگی خلق را بکشد. نشنیده ای که ظریفان گفته اند: به {به سبب} سیری مردن به {بهتر} که گرسنگی بردن {کشیدن}. گفت: اندازه نگهدار «کلوا واشروبواو لاتسرفوا» {بخورید و بیاشامید ولی زیاده روی نکنید}.
نه چندان بخور کز دهانت برآید
نه چندان که از ضعف جانت برآید
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- زندگینامه احمد شاملو
- قصه ای به زیبایی نان
- عشق در منظر مولانا و کرکگور
- شاعری که شعرش وِرد زبان مردم شد
- شاعران ایرانی در باره محرم چه سرودند
- اشعاری زیبا از حسین پناهی (3) مجموعه: شعر و ترانه
- شعر زیبای مادر بزرگ(زنده یاد حسین پناهی)
- آیا کتابخوانی در آینده منسوخ می شود؟
- شاهنامه و خرد ورزی
- جایگاه شادی در ادبیات فارسی کجاست؟
- سیزده بدر در کلام استاد شهریار
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)