صحابی خدمت حضرت صادق(علیه السلام) رسیده است. میگوید من به ایشان عرض کردم که «إنّی لاألقاکَ إلا فی السِّنین» من شما را سال به سال یا چند سال به چند سال میتوانم ببینم، راهم خیلی دور است. امام تحت نظر هم بودند. معمولا 10 نوع مأمور از منزل امام مواظبت میکردند و رفت و آمد امام را تحت نظر داشتند.
عرض کرد من نمیتوانم شما را دائما ببینم. «فَأخبِرنی بشیءٍ آخـُذ ُبِهِ» یک چیزی به من بفرمایید تا من آن را برای زندگیم دستور قرار بدهم.
امام فرمود «اوصیکَ بِتقوی الله» من وصیت میکنم مراقب باشی گناه نکنی!
هرچه گناه کنی موانع بزرگتر میشود، دیوار موانع قطورتر میشود.
«والوَرَع وَ الإجتِهاد» ورع یعنی پرهیز، اجتهاد یعنی کوشش؛ دائما کار خیر کن.
و مراقب هم باش با گناه خرابش نکنی. این دو مورد، سرانجام به ثمر میرسد.
«وَ اعلَـَم أنهُ لا یَنفعُ إجتهادٌ لا وَرَع فیه» بدان کوششهایی که همراهش پرهیز از گناه نیست سودی ندارد.
اگر من نماز شب خواندم، اگر قرآن خواندم، اگر زیارتی رفتم، نماز جماعتی خواندم ولی بعد از آن گناه کردم، همهاش میسوزد.