در سال ۱۹۹۴ اولین دوربین حرفهای دیجیتال به قیمت ۱۸ هزار دلار فروخته شد. اما امروزه نمونه مشابه آن را، حتی با کیفیتی بهتر، میتوان با مبلغی حدود ۲۰۰۰ دلار تهیه کرد. در تمام سالهای پس از آن تاریخ، قیمت دوربینهای دیجیتال در حال کاهش بوده است و این روند همچنان ادامه دارد. این در حالی است که بر کیفیت و دقت آنها بیش از پیش افزوده میشود. با این حال قیمت یک دوربین دیجیتال هنوز هم از مدل مشابه آنالوگ آن گرانتر است. خصوصا تجهیزات جانبی آن مانند چاپگر و external memory card reader نیز قیمت قابل توجهی دارند که به قیمت پایهای دوربین اضافه میشود. با تمام اینها، هزینه اصلی عکاسی دیجیتالی یک بار پرداخت میشود و پس از آن، مقرون به صرفه بودن استفاده از فناوری جدید، بستگی به روش کار شما دارد. اگر عکاسی حرفهای کار متداول و روزمره شما باشد و دوربین دیجیتال گرانقیمتی خریده باشید، هنوز این روش در مقایسه با روش قدیمی مقرون به صرفه است اما اگر این کار را به صورت تفریحی و هر از گاهی انجام میدهید، شاید چنین نباشد. در عین حال صرفهجویی در مدت زمان کل فرآیند عکاسی تا ظهور آن را نیز نباید نادیده گرفت؛ عاملی که میتواند در کارهای جدی و حرفهای ارزش اقتصادی زیادی داشته باشد.
نکات عکس گرفتن
نور
مهم ترین عامل در عکاسی نور است. کلمه فتوگرافی در زبان انگلیسی یعنی «نگاشتن با نور». نور مناسب می تواند به عکس ما جان ببخشد و بالعکس...
با این وجود، نور مستقیم، سایه روشن های تند و ناخوشایندی در عکس ایجاد می کند. برای گرفتن عکس، نور غیرمستقیم بهترین است و رنگ ها را نیز زنده تر می کند.
روزهایی که ابری نازک، تندی نور خورشید را در آسمان می گیرد، صبح های زود و عصرها بهترین اوقات برای عکاسی هستند.
یادمان باشد: نور باید بر سوژه عکس ما بتابد و نه بر دوربین.
سوژه جالب
انتخاب موضوع یا سوژه جالب قدم اول است. پیش از گرفتن عکس از خود بپرسیم چه چیزی ما را به موضوع مورد نظرمان جلب کرده و سعی کنیم آن را به روشنی در عکسی که می گیریم نشان دهیم.
هم چنین، به یک عکس اکتفا نکرده، زوایای متفاوتی را برای نشان دادن موضوع مورد نظرمان تجربه کنیم. این کار به ما فرصت بهتری برای انتخاب بهترین عکس خواهد داد.
دو قدم به جلو
همه دوربین ها قابلیت زوم کردن (بلندتر شدن عدسی دوربین) را ندارند و این کار، حتی وقتی امکانش باشد، از عمق میدان عکس می کاهد و بخش کوچک تری از آن واضح به نظر می آید.
برای حذف آنچه که حضورش در عکس لازم نیست، بهترین راه نزدیک شدن به موضوع است. این کار از شلوغی عکس کم کرده، تأکید بیشتری بر آنچه مورد نظر عکاس است می گذارد.
پیش از فشردن دکمه دوربین، چند قدم به موضوع عکس نزدیک شوید و دوباره از دریچه دوربین به آن نگاه کنید. اگر آنچه مورد نظر شماست بخش عمده عکس را پر نکرده، باز هم جلوتر باید رفت.
این انتخاب، که چه چیزهایی را در عکس جا دهیم و چه چیزهایی را حذف کنیم، یکی از مهم ترین عوامل در موفقیت عکس ماست.
کادر عکس
این انتخاب، که چه چیزهایی را در عکس جا دهیم و چه چیزهایی را حذف کنیم، یکی از مهم ترین عوامل در موفقیت عکس ماست. پنجره مستطیل شکل دوربین که از آن به جهان نگاه می کنیم، کادر عکس ما را تشکیل می دهد.
پیش از گرفتن عکس، با نگاهی به آنچه در این کادر قرار گرفته، می توانیم آنچه را برای بیان عکس لازم است حفظ و آنچه را اضافی است حذف کنیم. حرکت دادن دوربین، تغییر فاصله ما با سوژه عکس و تغییر جای سوژه در صورت امکان، محتوای این کادر را تغییر می دهد.
زمینه پشت عکس
زمینه شلوغ پشت عکس را در زبان عکاسی می شود به هیاهویی تشبیه کرد که مانع رسیدن صدای ما به گوش مخاطب می شود. تغییر جای دوربین، می تواند این پس زمینه را تغییر دهد. آرام بودن این پس زمینه به بیننده فرصت می دهد با تمرکز بیشتری به موضوع عکس نگاه کند.
کمپوزیسیون یا همچینی
آنچه از پنجره دوربین می بینیم، عکس نهایی ما را تشکیل می دهد. آیا اجزای عکس ما با دقت کنار هم چیده شده اند؟
کمپوزیسیون یا همچینی در عکس را می توانیم به دستور زبان تشبیه کنیم. اگر کلمات ما با نظم در کنار هم قرار بگیرند، بیان ما روشن و مفهوم خواهد بود. رابطه بین اجزای عکس، کمپوزیسیون عکس را می سازد. این رابطه باید چنان باشد که منظور ما را از گرفتن عکس به روشنی بیان کند. مرکز عکس، همیشه بهترین محل برای قرار دادن موضوع نیست. با حرکت دادن دوربین می توانیم بهترین کمپوزیسیون را کشف کنیم.
وضوح در عکس
آنچه در یک عکس واضح یا فوکوس باشد، نگاه بیننده را به خود می کشد. عکاس با واضح نشان دادن عناصر عکس به بیننده می گوید: «اینجا را نگاه کنید». در بیشتر دوربین های عکاسی دیجیتال که همه چیز اتوماتیک انجام می شود، نقطه وضوح در مرکز تصویر قرار گرفته و اگر موضوع مورد نظر شما در گوشه عکس قرار بگیرد از وضوح کمتری برخوردار خواهد بود.
برای حل این مشکل می توانید:
- با قرار دادن سوژه در وسط کادر، دکمه گرفتن عکس را تا نیمه فشار دهید و نگه دارید.
- با این عمل، سوژه شما واضح شده و می توانید آن را هر کجای کادر که بخواهید قرار دهید.
- حالا دکمه را که در نیمه راه نگه داشته اید، تا انتها فشار داده و عکس را بگیرید.
البته این قاعده شامل همه عکس ها نمی شود. زیرا گاهی هم مبهم بودن به بیان موضوع عکس کمک می کند.
عمق عکس
آنچه در عکس ما به وضوح دیده می شود، عمق عکس را تشکیل می دهد. این عمق به ما امکان می دهد تا بخش هایی از جهان اطرافمان را، که از سه بعد برخوردار است، در یک عکس، که تنها دو بعد دارد، نشان دهیم.
نور از عوامل اصلی ایجاد عمق در عکس است. در نور زیاد، دریچه ورودی دوربین مانند چشم در نور روز، تنگ می شود. این شرایط وضوح بیشتری در عکس ایجاد می کند. چیدن اجزای عکس به صورتی که بعضی نزدیک تر به دوربین و بعضی دورتر باشند نیز به عکس ما عمق بیشتری می دهد.
عدسی های بلند (زوم) از عمق عکس می کاهند و عدسی های کوتاه با میدان دید وسیع تر (واید) به عمق آن می افزایند.
منبع:یک دوست