|
|
|
|
تا ته قصه چه پیدا و چه پنهون با توأم
زیر آوار مصیبت یا که بارون با توأم
دل به دریا زدم و کاری به دنیا ندارم
تو سکوت سنگی دنیا غزل خون با توأم
هر چی تنهاتر بشی دنیا تو رو کمتر می خواد
خودت اونوقت ببین چقدر فراوون با توأم
سخت گرفته همه دنیا که تو رو رها کنم
تو هجوم سختی ها ببین چه آسون با توأم
تو زمستون سیاه و سینه سوز روزگار
سخته باور مثل جنگل تو بهارون با توأم
غرق موج عشقتم هرجا بری باهات میام
تو سکوت برکه و خروش کارون با توأم
هرچی تنهاتر بشی دنیا تو رو کمتر می خواد
خودت اونوقت ببین چقدر فراوون با توأم
سخت گرفته همه دنیا که تو رو رها کنم
تو هجوم سختی ها ببین چه آسون با توأم
ویرایش توسط بهمن پور : 2013-08-16 در ساعت 10:40
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)