|
|
|
|
یکی از حکما پسر را نهی همی کرد از بسیار خوردن; که سیری مردم را رنجور کند {بیمار می کند} گفت: ای پدر گرسنگی خلق را بکشد. نشنیده ای که ظریفان گفته اند: به {به سبب} سیری مردن به {بهتر} که گرسنگی بردن {کشیدن}. گفت: اندازه نگهدار «کلوا واشروبواو لاتسرفوا» {بخورید و بیاشامید ولی زیاده روی نکنید}.
نه چندان بخور کز دهانت برآید
نه چندان که از ضعف جانت برآید
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- اشعاری زیبا از حسین پناهی (3) مجموعه: شعر و ترانه
- سیمین دانشور آنچه که بود و آن که نبود
- بازیگران فیلم صامت
- یک جمله ی عاشقانه
- خیام نیشابوری، چهرهای جهانی اما پایمال شده در ایران!
- بداهه گویی استادشهریار
- شعر زیبای فریبا شش بلوکی ( فریاد او )
- نیما شاعری متعلق به همه فصول
- شعری در وصف خدا از «قیصر امینپور»
- درباره سعدی چه میتوان گفت؟
- وحشی بافقی..............
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)