اینجوری نمیشه
سلام بر شم ا، روزهای پر از امید و دستی پر از خیر داشته باشید.
اینجوری نمیشه ؟ ما بسیار بپرسیم شما هم کم جواب بدهید. یا واقعا فرصت ندارید جوابی بنویسید . یا به مرز بی تفاوتی رسیدید و یا شاید هم بخاطر اینکه این کار را مهم نمی دانید برای آن اهمیتی قائل نیستید ؟درباره چی صحبت میکنم ؟ خوب معلومه، درباره نگاه مثبت خودمان به اطرافیان و رفتار مناسب خودمان در جامعه .. .
واقعا از شما سئوال میکنم. اینجوری ، نمیشه ؟ از دست خودمان که می توانیم گله کنیم . از اینکه هنوز باور نداریم باید برخی از رفتار های خودمان را اصلاح یا ترک کنیم .
اینجوریی که نمیشه ! اول ، اجازه بدهید با هم غزلی زیبا از
سعدی (1)، شاعر پرآوازه ایرانی بخوانیم
چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را
چه کند گوی که عاجز نشود چوگان را
سروبالای کمان ابرو اگر تیر زند
عاشق آنست که بر دیده نهد پیکان را
دست من گیر که بیچارگی از حد بگذشت
سر من دار که در پای تو ریزم جان را
کاشکی پرده برافتادی از آن منظر حسن
تا همه خلق ببینند نگارستان را
همه را دیده در اوصاف تو حیران ماندی
تا دگر عیب نگویند من حیران را
لیکن آن نقش که در روی تو من میبینم
همه را دیده نباشد که ببینند آن را
چشم گریان مرا حال بگفتم به طبیب
گفت یک بار ببوس آن دهن خندان را
گفتم آیا که در این درد بخواهم مردن
که محالست که حاصل کنم این درمان را
پنجه با ساعد سیمین نه به عقل افکندم
غایت جهل بود مشت زدن سندان را
سعدی از سرزنش خلق نترسد هیهات
غرقه در نیل چه اندیشه کند باران را
سر بنه گر سر میدان ارادت داری
ناگزیرست که گویی بود این میدان را
بساط فکر خویش را این هفته با "
اینجوری نمیشه ؟" باز میکنیم و به استقبال جملات و نظرات شما می رویم . از همین لحظه تا سه شنبه وقت دارید تا جملات خودتان را از طریق سامانه پیامکی :
3000573443 برای ما پیامک یا در تارنمای
www.bodoh.ir پست کنید . جملات ارزنده شما در همین ستون چاپ می گردد . برای دستیابی به مطالب قبلی همین می توانید به نشانی تارنمای اشاره شده مراجعه کنید .
پاورقی
1- ابومحمد مُصلِحالدین بن عَبدُالله نامور به سعدی شیرازی و مشرف الدین ، شاعر و نویسنده ی پارسیگوی ایرانی است .