جهان هر ثانیه به نوآوری و خلاقیت دست میزند و کشورها در حالِ پیشی گرفتن از یکدیگر هستند و کشورِ ما گویا در این زمینه عقب ماندهاست. چرایش را برایتان خواهم گفت. چندی پیش در مناظرهی مطبوعاتی صدا و سیما، برخی از مدیرمسئولان روزنامههای معتبرِ کشور گردِ هم آمدهبودند و از اینکه آمارِ فروشِ نشریاتشان بسیار پایین است و مردم به خریدِ روزنامه علاقهای نشان نمیدهند، گلهمند بودند.
حال نه از دیدِ خبرنگاری که مدتیست در روزنامه مشغولِ کار است، بلکه از دیدِ یکی از جوانانی که به دانستنِ اخبار و خواندنِ مطالبِ جالب و تاثیرگذار علاقهمند است، از شما میپُرسم که چهقدر مطالبِ جدید در روزنامهها میبینید؟ چند درصدِ یادداشتها و گزارشها واقعن تولیدیِ همان فردیست که اسمش را بالای مطلب میگُنجاند؟
خب مُسَلم است که هیچ عقلِ سلیمی نمیرود سراغِ خریدِ روزنامههای مختلف در حالی که اخبار و گزارشها و مصاحبه را به راحتی میتواند با یک جست و جوی ساده در اینترنت و به صورتِ رایگان بیابد. سیری که برخی خبرنگاران و روزنامهنگاران پیش گرفتهاند، سیرِ کُپی کردنِ خبرهاست. آنقدر که گاهی یادشان میرود سطرِ اول را به نامِ خودشان تغییر دهند چون که عقیده دارند کسی اعتنا نخواهد کرد!
سوالِ من این است که آیا این گزاره دو سویه است!؟ کپی پِیست میکنند خبرها و گزارش ها را به این دلیل که کسی نمیخواند و یا کسی روزنامه نمیخرد چون خبرها کُپیشده و تکراریست؟ این سوال مصداقِ همان مَثَلِ اول مرغ بوده یا تخمِ مرغ است. به سمتی رفتهایم که دیگر برایمان مهم نیست که محتوا تولید کنیم. یک کنترل اِی میزنیم و مطلب را به صورتِ کیلویی کُپی کرده و با اسمِ خودمان در روزنامهها چاپ میکنیم. یا گاهی "است" را به " میباشد" و یا "شد" را به "گَشت" تغییر داده و به قولِ خود مطلب را بازتولید میکنیم.
متاسفانه آنقدر این رویه باب شده که خبرنگاران و روزنامهنگارانی که از چنین تقلباتِ نوشتاری بیزارند نیز بِسانِ سوزنی در انبارِ کاه گُم میشوند. حالا پیشنهادِ ما این است که یک بخشی مانندِ ایستِ بازرسی در دفاتر تحریریهي نشریات قرار دهند و چند نفر که به اینترنت دسترسی دارند مطالبِ به ظاهر تولیدیِ افراد را بررسی کنند و اگر چیزی یافت نشد، یک مُهرِ تولیدی با رنگِ سبز روی مطلب زده و در غیرِ این صورت، به مُهرِ قرمز رنگِ کُپی، بیارایند که حداقل مطالبِ منتشر شده واقعن در جایی دیگر و توسطِ شخصی دیگر، چاپ نشدهباشد.
در همین راستا نیز از هرگونه مطالبِ حتا بیمحتوا، بیسر و ته، ولی تولیدی به جای مطالبِ عمیق و تاثیرگذارِ کُپی شده استقبال می کنیم چون همانگونه که از قدیم گفتهاند در بیابان کفشِ کُهنه نعمت است!
نگارنده: ن کیوانپور