بهار رابطه ی متقابل همه ی مظاهر هستی است. فصل جنبش خاک، زایش زمین و آغاز زیباترین جلوه های طبیعت است. با رسیدن بهار زمین منجمد و تهی از تحرّک دوباره جان می گیرد و نغمه های روح افزای مرغان بهاری رستاخیز طبیعت را در بندپی اعلام می دارند. آوای نسیم بهاری وسعت بیکران زمین را به بیداری می خواند و صحراها و دشت ها و دامنه ها، زندگی و سرسبزی و طراوت و تازگی از سر می گیرند. بهار فصل بازگشت و خودیابی است و چه خوب است در این عصر تهی شدن از اصالت، باکند وکاو در فرهنگ سنّتی و ملّی، هویّت مستقل و فرهنگ اصیل و ریشه دار خود را باز یابیم و از ننگ تشبّه و انتظارات کاذب زاییده ی فرهنگ بیگانه و غیر خودی آزاد و رها گردیم.
و امّا آداب و رسوم مربوط به استقبال از نوروز از اوایل اسفند شروع می شود. چون اسفند از نظر تطبیق با ماه های فُرس قدیم برابر است با « اونما» و به حساب مردم «اونما» آغاز بهار و شروع جنبش و رویش است و اصطلاحاً می گویند اونما بهاره و زمین نفس کشیده و اگر برف و سرمایی باشد، دوام چندانی نمی آورد و از این رو نباید دست روی دست بگذاریم و بی خبر بنشینیم و نوروز از گرد راه برسد و ما کاری نکرده نباشیم و بدشگونی این بی خبری و بی توجّهی و بی اقدامی دامن ما را بگیرد. که این بدشگونی را تحت عنوان عبارت معروف محلّی « سال سر بورده » بیان می کنند.
امّا آثار و نشانه هایی که مژده بخشان بهار و نوروز هستندعلاوه بر شکوفه درختان آلوچه (هلی تتی) گل های خودرویی هستند که به تعبیر شاعرانه ملک الشعرای بهار ، بی مدد باغبان و در هر سمت و سوی کوه و جنگل و صحرا و دشت و بیابان این منطقه با عطر و رنگ شادی بخش و دلارای خود نظر هر بیننده ای را به خود جلب می کنند. گل هایی مثل کهو ونوشه ، سرخ ونوشه ، گوجی ، بچا بچا ۰
علاوه بر این ها مردم خوش ذوق و شاعر منش این منطقه مژده رسیدن بهار را به آمدن بلبلی نسبت می دهند و می گویند این پرنده کوچک از دیارهای دوردست می آید و بادی بر گلو می اندازد و مژده نو بهار می دهد و از نوروز خبر می رساند و هر دم فریاد می زند آماده شو برای بهار ، آماده شو برای بهار. از این رو همان اوایل اسفند ، کار ها و اقدامات مربوط به استقبا ل و پیشواز از عید و بهار و نوروز و سال نو آغاز می شود. ابتدا فهرست و عناوین آداب و مراسم مربوط به چگونگی برگزاری نوروز را در بندپی نام برده و سپس به توضیح هر کدام خواهیم پرداخت.
۱- مقدّمات لازم برای نوسازی کلّ فضا و محیط زندگی
۲- پوشش بام خانه در صورت لزوم
۳- آوردن نمد مال
۴- آوردن مسکر( قَلی چی)
۵- آوردن خیّاط
۶- تهیه گِل سفید برای گل اندود کردن و سفید نمودن
۷- تهیّه جاروی بلند و نردبان( چقر و چپر)
۸- تهیّه و جمع آوری هیزم فراوان( در گذشته)
۹- جمع آوری تخم مرغ های تولید شده
۱۰- سبزه سبز کردن
۱۱- فرستادن هدیه به خانه عروس ( سال خَوِر)
۱۲- شستن و گردگیری تمامی لباس ها و رختخواب ها
۱۳- شستن و گردگیری نمد و قالی و گلیم و حصیر
۱۴- خانه تکانی( گرد دیه)
۱۵- مراسم آخرین چهارشنبه( آش و آتش)
۱۶- روانه شدن نوروزی خوان ها
۱۷- آشتی دادن و رفع کینه و کدورت
۱۸- زیارت اهل قبور و ذکر خیر اسیران خاک
۱۹- دل جویی از داغدیدگان و درآوردن لباس عزا از تن آن ها
۲۰- تهیه پول نو برای دادن عیدی
۲۱- تهیه ی انواع ادویه ( اعم از فلفل و زرچوبه و زعفران و میخک و زنجبیل و دارچین برای تهیه شیرینی خانگی
۲۲- تهیه ی ساج، سه پایه و هسّون برای پختن نان برنجی مخصوص به نام ( پتی نون )
۲۳- تهیه دو نوع حلوا ( عسلی و کره ای)
۲۴- تهیه بادونه ( برنجک )
۲۵- پختن کوماج
۲۶- تهیه فرنی
۲۷- تهیه رنگ و مرکّب رنگی برای رنگ کردن تخم مرغ ها
۲۸- تدارک شام ویژه شب نوروز
۲۹- آوردن آب زلال از چشمه
۳۰- آویختن بافه علف، بوته سبز و یا شاخه ای سبز به در خانه
۳۱- چیدن مجمه
۳۲- آداب مربوط به مارمه
۳۳- نظافت کامل شخصی تمام افراد خانواده
۳۴- دید و بازدید و احوال پرسی
۳۵- سیزده بدر
۳۶- ضرب المثل عید و بهار و نوروز
و امّا توضیحی مختصر درحدّ حوصله این گفتار در مورد هر کدام از آداب ذکر شده مربوط به نوروز در بندپی:
براساس سنّت های دیرین، باور مردم براین است که در آستانه ی بهار و سال نو ورسیدن به نوروز جهت مزید برکت و نعمت و سلامت و نشاط و شادابی و خشنودی ارواح در گذشتگان که شاهد و ناظر بر چگونگی حیات و زندگی بازماندگان خود هستند، باید به نو کردن تمام فضا، محیط واطراف زندگی از درون و بیرون پرداخت به طوری که تری وتازگی و طراوت از در و دیوار زندگی هویدا بوده و احساس نو شدن از هر طرف به مشام برسد. این باور چنان دیرین، عمیق و ریشه دار است که انگار هاله ای از قداست آن را فرا گرفته است به طوری که اگر کسی در آستانه ی عید و بهار و سال نو در پاک سازی و نوکردن و نظافت و پاکیزگی و نو نوار سازی خود و خانه و اسباب و اثاثیه اش کم توّجه باشد، خطاب به او می گویند: « این سال اون سالّ پِنه» یعنی« امسال مراقب سال آینده است».
اشاره به این که اگر خودت را با آمادگی و آراستگی لازم برای استقبال از سال آینده حاضر نسازی و با ژولیدگی و کدورت و کهنگی وارد سال نو شوی، این افسردگی و تیرگی در تمام طول سال آینده وجودت را فرا خواهد گرفت به طوری که نمی توانی از آن رها شوی در واقع دچار شدن به نوعی از شومی و بدشگونی سالانه.
در عبارت دیگر به کسی که نسبت به نوسازی لازم در قبل از سال نو تنبلی و مسامحه می کرد می گفتند: « سال تِرِهْ سر شونه»؛ یعنی، وقت و فرصت لازم می گذرد و سال نو وارد می شود حال آن که تو هیچ کاری نکرده ای البته این خطاب بیشتر به کسانی است که اهتمامی به نظافت شخصی خود ندارند بدین جهت در طول یک ماهی که از اوّل اسفند تا اوّل فروردین و آغاز سال نو باقی است صرف آماده شدن، نوسازی و پاکیزه سازی و تدارکات پیشواز از نوروز می شود. به طوری که تلاش و تحرّک و تکاپو و رفت و آمد بی سابقه ای در هر سو به چشم می خورد که آدم از دیدن آن به وجد و نشاط می آید.
سروده ای محلّی درباره فرا رسیدن عید و بهار و نوروز :
اونما بمودله
هیدله جوش هکرده گوججیا ونوشه
میشکا زنّه نقاره تیکا زنّه بهاره
پیتک بزوهه خیمه دَره کنّه بهاره
دربموهه نوسبزه سادای سادِ بهاره
زنّه بونه خاطره
گردش دسّه جمی یاد اِنه ای دواره
همه چی ای اتّا سر
تازه ونو در اِنه
سبزه چمن گل نو به نو در اِنه
عید وبهار وسال نو در اِنه
آفتاب اِسادنه تو
کوتک ورف بونه او
سجروی او بمو لو اوسونه چوپل لو
فِک بکرده زمور تسکا بکرده چَکو
اَیْ در اِنه سالِ نو پلنگ پشت بونه نو
همه چی اَیْ اتّا سر تازه ونو در اِنه
سَبزه چمن گل نو بنو در اِنه
عید وبهار وسالِ نو در انه
زمین بکشیه نفس
میشکا دارِچله تک
کنّه بهار خونّش
تاعیدا تا سال نو
خله نیعه بمونس
زودتر بواش دس به کار
بهار نو دراِنه
همه چی اَیْ اتّا سر تازه ونو در اِنه
سبزه، چمن، گل نو به نو در اِنه
عید وبهار وسال نو دراِنه
منبع:بندپی دات آی آر