چلهبرى
* براى آبستن شدن آب چهار گوشه حمام را گرفته در پوست تخممرغ مىکنند و به سر آنها مىریزند. هنگام گرفتن خورشید یا ماه زن آبستن هرجاى تن خود را بخاراند همان نقطه تن بچه را ماه مىگیرد.
* هرگاه زن آبستن به کسى نگاه بکند و در همان لحظه بچه در زهدانش تکان بخورد (رو به آن کس بجنبد) بچه به شکل آن شخص خواهد شد.
* زن آبستن که صورتش لک و پیس بشود بچه او دختر خواهد شد.
* اگر زن آبستن در کوچه سنجاق پیدا بکند بچهاش دختر مىشود و اگر سوزن پیدا بکند پسر مىشود.
* اگر روى سر زن آبستن نمک بریزند، بدون اینکه ملتفت شود، و بعد دستش را ببرد به پشت لبش بچهاش پسر خواهد شد و اگر بر زلفش دست بزند بچه دختر مىشود.
* زن آبستن که زیاد سیب بخورد بچهاش پسر مىشود و اگر ویار او ترشى باشد بچه دختر است و اگر به شیرینى بیشتر مایل باشد بچه پسر خواهد بود.
* جلو زن آبستن قیچى و چاقو بگذارند و چشمش را ببندند اگر قیچى را برداشت بچهاش دختر است و اگر چاقو را برداشت بچهاش پسر است.
* زن آبستن که زیاد کار بکند و راه برود بچهاش پسر است و هرگاه بخورد و بخوابد بچهاش دختر خواهد بود.
* هرگاه جلو زنى که بچه دارد تخممرغ بخورند باید قدرى به او بدهند وگرنه مشغولذمه او خواهند شد.
* زن آبستن که مشکل زنانگی یا خطرى متوجه او بشود به کمرش نخ بسته سر آن را قفل مىزنند بعد یاسین مىخوانند و هفت مبین آن را به آن قفل فوت مىکنند و آن را مىبندند و سر نهماه آن را باز مىکنند.
* اگر زن آبستن زیاد درد بکشد برکت (سفره) بدل او به بندند دردش آرام مىگیرد. و یا ماما از بیرون به بچه خطاب مىکند: 'بیا بیرون، زود باش، آبگرم براى شستشویت درست کردهایم، رخت نو برایت دوختهایم چرا معطل مىکنی؟' یا چادر سیاه زن زائو را گرو گذاشته خرما مىخرند و خیر مىکنند، پنجه مریم در آب مىاندازند، اذان مىگویند، و یا شوهر او در دامان لباس خود آب ریخته به او مىنوشانند. و بعد از آنکه فارغ شد تا چند روز او را سفید آب مىمالند و خال ابرو مىگذارند.
* زنى که بچهاش مرده نباید داخل اطاق زائو بشود.
آل
به شکل زنى است که دستها و پاهاى استخوانى لاغر دارد، رنگ چهرهاش سرخ و بینى او از گل است.
رختخواب زائو نباید سرخ باشد، در دامن زائو جو بریزند و اسب بیاید آن را بخورد. دور رختخواب او با شمشیر برهنه خط کشیده بگویند: حصار مىکشم براى کی؟ براى مریم و بچهٔ او ـ بکش مبارک باشد (در کلثوم ننه اینطور نوشته: 'خش مىکشم، خش مىکشم، خشهاى خشخش مىکشم). و شمشیر برهنه را بالاى سر زائو بگذارند تا روزى که به حمام مىرود.
روز ده که به حمام مىرود سیخ پیاز را همراه وى مىبرند و روى پله حمام پیازها را درآورده زیر پایش له مىکنند و یا یک گردو زیر پایش شکسته و پیازها را به آب روان مىدهند و با جام چهل کلید آب بهسر او مىریزند. بعد از حمام هرگاه زائو تنها بماند دیگر آل نمىتواند به او آزار برساند (صادق هدایت، نیرنگستان).
منبع: vista.ir