|
|
|
|
یک روز چنگیز و درباریانش برای شكار به جنگل رفتند.
هوا خیلی گرم بود وتشنگی داشت چنگیز و یارانش را از پا در می آورد.
بعد ازساعتها جستجو جویبار كوچكی دیدند.
چنگیز شاهین شكاریش را به زمین گذاشت،
و جام طلایی را در جویبار زد و خواست آب بنوشد ،
اما شاهین به جام زد و آب بر روی زمین ریخت.
برای بار دوم هم همین اتفاق افتاد،
چنگیز خیلی عصبانی شد و فكر كرد ،
اگر جلوی شاهین را نگیرم ،
درباریان خواهند گفت:
چنگیز جهانگشا نمی تواند از پس یک شاهین برآید ؛
پس این بار با شمشیر به شاهین ضربه ای زد.
پس از مرگ شاهین چنگیز مسیر آب را دنبال كرد و دید كه ماری بسیار سمی در آب مرده و آب مسموم است.
او از كشتن شاهین بسیار متاثر گشت.
مجسمه ای طلایی از شاهین ساخت ،
بر یکی از بالهایش نوشتند :
یک دوست همیشه دوست شماست ؛
حتی اگر كارهایش شما را برنجاند.
روی بال دیگرش نوشتند :
هر عملی كه از روی خشم باشد محكوم به شكست است...
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﮐﻤﮏ ﮐﻦ ...
ﺩﯾﺮﺗﺮ ﺑﺮﻧﺠﯿﻢ ،
ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺑﺒﺨﺸﯿﻢ ،
ﮐﻤﺘﺮ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﮐﻨﯿﻢ ،
ﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻓﺮﺻﺖ ﺑﺪﻫﯿﻢ ...
2 کاربر از صدای رسا برای این مطلب تشکر کرده اند : بهمن پور (2015-04-21),حسنعلی ابراهیمی سعید (2015-04-20)
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- بهلول و هارون الرشید
- دلخوری لاک پشت از خدا و پاسخ خدا به او!
- برای این یکی اوضاع فرق کرد...
- نگاهى به آفرينش زن با توجه به داستان آدم و حوا در قرآن
- چنگیزخان و پرنده ی شکاری
- داستان تاثیر گذار شکایت گنجشک از خدا
- داستان کوتاه ناخدا یا مهندس!؟
- كيك بهشتي مادربزرگ !
- داستان آموزنده دواير زندگي
- حکایت مرد بدهکار و پیرمرد طماع
- یوسف(ع) و دوست دوران کودکیش
همیشه زود قضاوت می کنیم و همیشه زود تصمیم می گیریم
شاید بهتر است بگویم راه های پشت سر خود را می بنیدم که دیگر بازگشتی نیست
زندگی قدر همین لحظه هاست .
خدایا به ما هم از نعمت صبر و ایمان واقعی ات نصیب کن
مشاوره و کارشناسی بیمه عمر و آتیه پاسارگاد - بهمن پور 09306610039 در واتساپ
بیمه عمر و آتیه پاسارگاد آرامش در زندگی :::... @pasargadbahmanpoor. همین الان..
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : صدای رسا (2015-04-21)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)