ا ی روزگار! کاشکی گاهی وقتا خدا از پشت اون ابرها میومد بیرون گوشم را محکم میگرفت و داد میزد:اهــــــــــــــــــ ــایبگیر بشین سر جات!اینقدر غر نزن همینه که هستبعد یک چشمکی میزد و اروم توی گوشم میگفت:همه چی درست میشه
ویرایش توسط بهمن پور : 2014-04-15 در ساعت 00:17
لیست موضوع های تصادفی این انجمن : ا ی روزگار! عازم یک سفــــــــــــــرم سر خستهام را بر دو بالشت میگذارم........ به تو می اندیشم هزار سال به سوی تو آمدم زندگی فرصت بس کوتاهیست... خستهام از این کویر، این کویر کور و پیر منم سرگشته و حیرانت ای دوست با تو از شب های سرد بی کسی می گویم زندگی به زیبایی ............... مـَــن ..
انتخاب سریع یک انجمن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
مشاهده قوانین انجمن