تازه فهمیدم که ...
سلام بر روز ، هنگامی که عالم را بگیرد نور
تازه فهمیدم ... میان شلوغی نفس و عقل ، برنده کسی خواهد بود که عقلش را به بهایی ارزان نفروشد . درک همه چیز ، آسان نیست . گاه باید سالها بگذرد تا چیزی را که می دانستیم ، بفهمیم و از آن درس بگیریم . گذر عمر و ماندن در اندیشه غلط ، تلخ ترین خاطره انسان از عمری بیهوده زیستن است.و چه نیکوست سرای باقی خویش را با افکار نیکو بسازیم . (1)
چگونه می توان بهار و خزان زندگی خویش را دریافت ؟. وقتی سرمست از خود پسندی باشیم .
تازه فهمیدم ... آدمی با روزگارش نمی ماند . بلکه با روز کارش می ماند . تا هرروز کاری به درستی بکارد و به نیکی برداشت کند.
نهمین " اگر بخواهیم میشه " هفتگی ر ا با شعری از
شفیعی کدکنی (2) آغاز و به زندگی سلامی دوباره می کنیم .
به کجا چنین شتابان؟
گون از نسیم پرسید
- دل من گرفته زین جا
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان؟
- همه آرزویم اما
چه کنم که بسته پایم
به کجا چنین شتابان؟
- به هر آن کجا که باشد
به جز این سرا، سرایم
- سفرت به خیر اما تو و دوستی، خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفهها، به باران
برسان سلام ما را
در آغاز این هفته با "
تازه فهمیدم که ..." منتظر نظرات شما هستیم تا بار دیگر با جملات سرشار از تجربه و درس آموزی شما ، زندگی بهتری را برای هم بسازیم .از همین لحظه تا سه شنبه فرصت دارید تا نظرات خودتان را از طریق سامانه پیامکی :
3000573443 و یا در تارنمای
www.bodoh.ir برای ما بیان کنید. تا نگاه مثبت شما زینت بخش مطالب این هفته باشد..برای دستیابی به مطالب قبلی به نشانی تارنمای اشاره شده مراجعه کنید.
پاورقی
1- ألْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَاباً وَخَیْرٌ أَمَلاًمال و فرزندان، زینت زندگى دنیایند و كارهاى ماندگار شایسته، نزد پروردگارت پاداشى بهتر دارند و امید داشتن به آنها نیكوتر است. سورهی كهف «46»
2- شعر «سفر به خیر» از مجموعه ، در کوچه باغهای نشابور- محمد رضا شفیعی کَدْکَنی (زاده ۱۹ مهر ۱۳۱۸ در کدکن تربت حیدریه) نویسنده و شاعر معاصر ایران است. تخلص وی در شعر م. سرشک است