سبک زندگی اسلامی از کتاب مفاتیح الحیاه تالیف حضرت آیت العظمی جوادی آملی ( دام ظله العالی )
امیرمومنان (ع) در خطبه ای می فرماید: خدا حضرت محمد (ص) را بر انگیخت تا مردم را از بندگی بندگان خارج و آزاد کند و به پرستش خدا درآورد (1)؛ همچنین می فرماید : بندۀ دیگری مباش که خدا تو را آزاد آفریده است ؛(2) نیز می فرماید : مردم همه آزاد آفریده شده اند .(3)
امام صادق(ع) نیز فرمود: خدا همه کارهای مومن را به خود او واگذاشت ؛ ولی به او اجازۀ ذلت و خواری نداد .(4)
حدود آزادی
حدود آزادی انسان در فکر و عمل را احکام شرع مانند مباح و مستحب و کروه معین می کنند و د رامور واجب یا حرام ، آدمی مامور به انجام وظایف دینی خود است . رسول خدا (ص) فرمود: همۀ امت من آزادند ، جز آنان که آشکارا گناه می کنند .(5) امیرمومنان (ع) نیز فرمودند : بدترین والی و زمامدار کسی است که بی گناهان از او بترسند.(6)
عبدالله بن قُعَین ازدی گوید : خرِّیت بن ارشد ناجی در صفین با حضرت امیرمومنان علی (ع) بود . او پس از جنگ همراه سی نفر از یارانش نزد آن حضرت آمد و گفت :« نه، به خدا سوگند از فرمان تو اطاعات نمی کنم و پشت سرت نماز نمی گزارم و فردا از تو جدا می شوم ..» ؛ آنگاه بازگشت . من پشت سرش رفتم تا به خانه خود رفت و همان سخنان را در حضور دیگر یارانش نیز گفت . روز بعد نزد امیرمومنان (ع) رفتم و نزدیکش نشستم و آنچه شنیده بودم به او گفتم .آن حضرت (ع) فرمود: او را واگذار!اگر حق را پذیرفت و بازگشت ازاو می پذیرم. گفتم: ای امیرمومنان(ع) چرا هم اکنون او را نمی گیری که از او پیمان بگیری ؟ فرمود: اگر ما به هر کسی که مورد اتهام است چنین کنیم زندان ها از آنان پر می شود و رای من این است که به مردم حمله و آنان را زندانی کنم و عقوبت دهم تا از عقیده باطلشان بازگردند و به من تمایل یابند .(7)
آن حضرت درباره فرقۀ بنی ناجیه فرمود: من با صرف اتهام و بی تحقیق ، کسی را دستگیر نمی کنم و با ظن و گمان کسی را کیفر نمی کنم وجز با کسی که با من مخالفت و آشکارا دشمنی کرده نمی جنگم ؛ آن هم پس از اینکه او را دعوت و حجت را بر او تمام کنم . اگر از کارش دست برداشت و بازگشت ما هم از او می پذیریم و اگر جز به جنگ با ما تن نداد برای جنگ با ا و از خدا کمک می جوییم و با او می جنگیم . (8)
پاورقی ها
1-الکافی .ج8.ص 386
2-نهج البلاغه .نامه 31
3-الکافی .ج6.ص 195
4-الکافی .ج5.ص 63
5-صحیح بخاری . ج7.ص 89
6-غرر الحکم . ص 345
7-شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ،ج3.ص 128-129
8-شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید .ج3.ص 148