طلاق به معنی پایان قانونی ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر است. طلاق معمولاً وقتی اتفاق میافتد که استحکام رابطه زناشویی از بین میرود و میان زوجین ناسازگاری و تنش وجود دارد.
تاریخچه:
طلاق در بسیاری از سرزمینهای باستانی از جمله میانرودان، یونان، ایران، مصر و چین وجود داشتهاست.
عصر جاهلیت
در عصر جاهلیت طلاق به دست زن بود و اینگونه که اگر زن درهای خانه را که به طرف راست بود به طرف چپ قرار میداد ، مرد با دیدن چنین وضعیتی متوجه میشد که همسرش او را طلاق داده و دیگر نزد او نمیآمد .
هنگامی که زنی با مردی ازدواج میکرد و شب را نزد او میگذارند حق انتخاب با او بود ، اگر میخواست نزد شوهر میماند و اگر نمیخواست میرفت و علامت رضایت او از مرد این بود که وقتی صبح میشد، خوراک خوبی برای او تهیه مینمود . در منابع دیگر بر خلاف این مسأله آمده است که طلاق در جاهلیت بسیار ساده و با الفاظ توهینآمیز صورت میگرفت .
یونان بوستان
دراعصار گذشته زن آلت دست شیطان به حساب میآمد . بنابراین تنها به اندازه یک کالا ارزش داشت و خرید و فروش و معامله میشد هرچیز بر او ممنوع بود به جز خانهداری و تربیت کردن کودکان ، مرد میتوانست او را بفروشد یا هدیه یا وصیت کند که متعه هرکسی که میخواهد باشد قطعاً حق طلاق از او سلب شده بود .
در آن روزگار در یونان باستان حتی بحث از این مسأله به میان میآمد که آیا اصلاً زندارای روح میباشد یا خیر ؟ اگر روح دارد آیا روح او حیوانی است یا اینکه به طورکلی شایستگی دارد که در میان اجتماع مردان باشد یا از این شایستگی محروم است ؟
بابل
طبق قانون بابل طلاق وجود نداشته و مرد هرگز نمیتوانست زن خود را طلاق دهد حتی اگر نازا باشد بلکه باید کنیزی به خانه بیاورد تا برایش فرزند به دنیا آورد، نیز هم حق خودداری از این امر را نداشت .
هند
زن در هند حتی پستتر از مار افعی یا بیماری و یامرگ بوده و در صورتی که شوهرش فوت میکرد وی نیز باید زنده زنده در آتش سوزانده میشد تا جایی که در سرزمین یکی از پادشاهان هندی ، ۱۷ زن وی پس از مرگش در آتش سوزانده شدند .
چون زن هندو کسی درعاشقی مردانه نیست سوختن بر شمع مرده کار هر پروانه نیست( صائب تبریزی)
ایران باستان
طلاق در ایران باستان جایز بود و به دست مرد انجام میگرفت و زنان در جامعه بسیار مورد ستم قرار میگرفتند حتی شوهر میتوانست همسرش را برای همیشه حبس کند یا به قتل برساند .
طلاق مسیحیت « حلال نفرتانگیز »
در مذهب مسیحیت بر خلاف اسلام و یهود طلاق حرام است و ازدواج مجدد برابر با زنا میباشد . حضرت عیسی (ع) میفرماید : همانا که موسی به دلیل قساوت قلب قومش ، اجازه داد تا زنهایشان را طلاق دهند، زن و شوهر به منزلهی جسم واحد هستند و از یکدیگر دور نیستند. پس در صورتی که خداوند آنها را با یکدیگر جمع کرده و انسانی نباید میان آن دو تفرقه بیاندازد .
طلاق در اسلام
ازآنجا که هدف دین مبین اسلام ایجاد پیوند میان افراد انسانی و تشکیل کانونهای خانوادگی است طلاق را که مخالف فطرت و طبیعت انسان و برخلاف قانون پیوند زن و مرد است را مورد نکوهش قرار داده و شایسته سرزنش میشماردو آنرا امری مغبوض خداوند معرفیکردهاست . جلالالدینمولوی در اینباره میگوید:تاتوانی پامنه اندر فراق ابغض الاشیاء عندی الطلاق
از طرفی باید گفت که اسلام مایل نمیباشد آرامش و آزادی انسانها از بین رفته و در سختی و عذاب به سربرند و هیچ وجوانی هم بر این مسأله رضایت نمیدهد . از این رو برخلاف مسیحیت که طلاق را ممنوع و تنها مقررات و شرایطی برای محدود ساختن آن وضع نموده تا میزان آن را به حداقل ممکن کاهش دهد ، طلاق در اسلام ناشی از حاجت است نه اینکه به عنوان هدف باشد زیرا همانگونه که گفته شد امر طلاق همواره مورد بغض و کینهی الهی میباشد .
امیرمؤمنان علی (ع) میفرماید : ازدواج کنید ولی طلاق ندهید زیرا عرش الهی از طلاق به لرزه در میآید .
گفتنی است از نظر اسلام طلاق مغبوض ترین حلال هاست و آخرین راه مداوای ناسازگاری زن و شوهری میباشد .یعنی اگر راهی برای جدایی زن و شوهر (زوجین) نباشد و زندگی ایشان دشوار و عذابآور باشدمی تواند از آخرین راه که طلاق است استفاده کنند.
انواع و اقسام طلاق
یک انسانشناس به نام پل بوهانان که عمرش را صرف مطالعه ازدواج و طلاق کرد، یک تقسیم بندی معروف از انواع طلاق دارد که شاید شما هم نام یکی دو وموردش را شنیده باشید.
۱) طلاق عاطفی
تعاریف مختلفی از طلاق عاطفی شده است عده ای آنرا زیر یک سقف بودن زوجین بدون همسری و تبادل عواطف و احساسات تعریف کرده اند . عده ای به مجموعه فرآیندها و اتفاقاتی که در طول چند قبل از طلاق رسمی رخ می دهد و خانواده را تبدیل به کاروانسرایی می کند که به اندازه رفع نیازهای مادی اعضای آن کارایی دارد تعریف کرده اند . در واقع طلاق پنهان بیانگر روابط زناشویی است که رو به زوال می رود و تنش میان زوج ها معمولاً به جدایی آنها می انجامد و اولین مرحله و زمینه برای طلاق قانونی نیز هست
۲) طلاق قانونی
طلاق قانونی همان چیزی است که در دادگاه خانواده اتفاق می افتد. بعد از طلاق یکسری امتیازات قانونی مثل حق ازدواج مجدد بعد از طی دوران عده را به زوجین می دهند و یکسری توافق های قانونی هم در مورد شیوه پرداخت یا دریافت مهریه بیان می شود.
۳) طلاق اقتصادی
در ایران، تکلیف طلاق اقتصادی معمولا همان موقع طلاق قانونی معلوم می شود اما تقسیم کردن اموال و املاک (در صورتی که در مهریه اموال منقول یا غیرمنقولی به کابین باشد) و حتی قرار گذاشتن برای دریافت قسطی مهریه فرایندی زمانبر است و بعد از آن است که تازه زن و شوهر خرج و دخلشان سوا می شود و طلاق اقتصادی اتفاق می افتد.
البته در ایران، قسط بندی مهریه یا اجرای حکم زندان برای مرد این فرایند را کشدار و بنابراین، پراسترس تر (برای دو نفر) می کند.
۴) طلاق اجتماعی
طلاق اجتماعی از آن چیزهایی است که معمولا خیلی تدریجی اتفاق می افتد و از چشم خیلی از مردم و حتی متخصصان پنهان می ماند.
در واقع، وقتی ما طلاق می گیریم همزمان با ما عده زیاد دیگری از شبکه اجتماعی (دوستان و بستگان) ما وهمسرمان هم از هم جدا می شوند. کم پیش می آید که دوستان و بستگان همسر همچنان با ما صمیمی بمانند، مخصوصا اگر خویشاوندی بین ما وهمسرمان برقرار نباشد. اگر ازدواج فامیلی باشد که دیگر وضعیت پیچیده تر و پراسترس تر است. جالب اینجاست که معمولا پیدا کردن دوستان تازه برای کسانی که تازه طلاق گرفته اند کار بسیار مشکلی است و این نشان می دهد که ما چقدر برای انتخاب دوست به نظر همسرمان متکی بوده ایم.
۵) طلاق روانی
طلاق روانی حدود ۲ سال طول می کشد. یعنی از وقتی که شما از پله های کذایی دادگاه خانواده بیرون آمدید، ذهنتان تا ۲ سال هنوز با مسئله طلاق درگیری روانی دارد. شما یک رابطه از دست داده اید و به سوگ از دست رفتنش نشسته اید. برای همین، واکنشی که به مرگ عزیزی دارید ممکن است در مورد مرگ یک رابطه هم تکرار شود. اگر دو نفر وابستگی شدیدی به هم داشته باشند چه وابستگی فکری، چه وابستگی عاطفی و چه وابستگی اقتصادی فرایند طلاق روانی سخت تر می شود. برای همین، افسردگی و نوسان خلق و عشق و تنفر همزمان به همسر سابق، در این ۲ سال فراوان دیده می شود.