|
|
|
|
پیش از آنکه سقراط را محاکمه کنند از وی پرسیدند:
بزرگترین آرزویی که در دل داری چیست؟
پاسخ داد: بزرگترین آرزوی من این است که به بالاترین مکان آتن صعود کنم و با صدای بلند به مردم بگویم: ای دوستان، چرا با این حرص و ولع بهترین و عزیزترین سال های زندگی خود را به جمع ثروت و سیم و طلا می گذرانید، در حالیکه آنگونه که باید و شاید در تعلیم و تربیت اطفالتان که مجبور خواهید شد ثروت خود را برای آنها باقی بگذارید، همت نمی گمارید؟!
منبع: داستانک
ویرایش توسط بهمن پور : 2014-07-09 در ساعت 09:03
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- کفش صورتی
- نگاهى به آفرينش زن با توجه به داستان آدم و حوا در قرآن
- رحمت خدا در مورد جوان گنهکار
- بی ریاترین بیان عشق به همسر در مقابل ببر وحشی
- سخن سرخ پوست پیر...
- پادشاه جهان
- داستان جالب منطق چیست؟
- قدر مادران را بدانیم !
- داستان کوتاه رقابت
- دختران و پسران اینگونه عاشق می شوند... .
- خداوند ناظر بر اعمالمان
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)