|
|
|
|
این داستان تمثیل کوچگی است از رفتار ما وقتی می خواهیم کسی را به خود جذب که می تواند از راه درست باشد یا .. خودتان داستان را بخوانید
یک روز خورشید و باد در حال بحث بودند که کدام یک قوی تر هستند.
باد به یک مرد سالخورده اشاره کرد و گفت:« هر کس قوی تر است، باید کاری کند که کت این مرد از تنش درآید.» سپس زوزه کشان شروع به وزیدن کرد. پیرمرد بیش از هر زمان به کتش چسبیده بود. باد هر قدر بیشتر به وزش ادامه می داد، او هم کتش را محکم تر بغل می گرفت، تا این که خسته شد و کنار رفت.
خورشید به میان آسمان آمد و با درخشندگی تمام شروع به تابیدن کرد. خیلی زودمرد احساس گرما کرد، دستی به پیشانی اش کشید و کتش را در آورد.
مشاوره و کارشناسی بیمه عمر و آتیه پاسارگاد - بهمن پور 09306610039 در واتساپ
بیمه عمر و آتیه پاسارگاد آرامش در زندگی :::... @pasargadbahmanpoor. همین الان..
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- خدای من ، خدایی خوب می داند
- دنبال کسی باش که دنبال تو باشد
- در گورستان چه مي كني؟
- آنگاه که بنده ای را نادیده میگیری؟
- زبان در کام بگیر
- مهربانم به کجا می روی صبر کن صبر کن..
- نباشد دژم هر که دارد خرد
- من در رویای خود دنیایی را میبینم
- کیسه متعفن چرا ؟مهربان باش مهربانم
- در حسرت آنم که سر و مال به یک بار
- بندگی کن تا که سلطانت کنند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)