|
|
|
|
یکی از حکما پسر را نهی همی کرد از بسیار خوردن; که سیری مردم را رنجور کند {بیمار می کند} گفت: ای پدر گرسنگی خلق را بکشد. نشنیده ای که ظریفان گفته اند: به {به سبب} سیری مردن به {بهتر} که گرسنگی بردن {کشیدن}. گفت: اندازه نگهدار «کلوا واشروبواو لاتسرفوا» {بخورید و بیاشامید ولی زیاده روی نکنید}.
نه چندان بخور کز دهانت برآید
نه چندان که از ضعف جانت برآید
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- چند شعر از مهدی مظاهری
- معروفترین داستانهای عاشقانه تاریخ و ادبیات
- خیام نیشابوری، چهرهای جهانی اما پایمال شده در ایران!
- دومین کتابِ نویسنده کشتن مرغ مقلد روانه بازار می شود
- روز بزرگداشت سعدی مبارک
- ایام فاطمیه و شعری در این باب
- کتابهای ممنوعه ادبیات فارسی
- و نامم حافظ بن مولوی بن خراسانیست!
- غزلی از مریم وزیری
- آیینه در تکرار ....
- فارسی یا فینگلیش؟ مسئله این است!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)