|
|
|
|
یکی از حکما پسر را نهی همی کرد از بسیار خوردن; که سیری مردم را رنجور کند {بیمار می کند} گفت: ای پدر گرسنگی خلق را بکشد. نشنیده ای که ظریفان گفته اند: به {به سبب} سیری مردن به {بهتر} که گرسنگی بردن {کشیدن}. گفت: اندازه نگهدار «کلوا واشروبواو لاتسرفوا» {بخورید و بیاشامید ولی زیاده روی نکنید}.
نه چندان بخور کز دهانت برآید
نه چندان که از ضعف جانت برآید
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- تفاوت حافظ و اخوان ثالث در تعریف محبت
- شعری دربابا تولد امام حسین (ع)
- به بهانه سالروز تولد ملكالشعرای بهار، پدر شعر دانشگاهی
- اول اردیبهشت روز بزرگداشت سعدی
- داستان زندگی ملاصدرا؛ از اوج تا انزوا و تنهایی
- ایرج میرزا و مناظره با خر
- چند شعر کوتاه از شاعران مشهور ایران
- آرزوی یغماگلرویی
- شاعری که شعرش وِرد زبان مردم شد
- مولوی، نماد فرهنگ/مقاله ای از دکتر فضل الله رضا
- به یاد شاعر بلند آوازه ایرانی مولانا جلال الدین بلخی
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)